افزودن نظر جدید

حقیقت رو مستقیم و رو در رو نمیشه شناخت. دریافتن حقیقت اصلاً کار ذهن نیست. ذهن فقط چیزی را میشناسه که خودش اون رو ساخته باشه. شما وقتی از خدا شناسی صحبت می‌کنی تصوری ذهنی از خدا داری. تصوری که ذهنت اون رو ساخته و به اون پر و بال داده. این خدا رو هر چه هم عظمت بدی، بازم چیزیه محصور در ذهن خودت. حقیقت رو فقط اون موقع درخواهی یافت که همه‌ی چیزایی که از خدا و حقیقت در ذهنت ساختی رو دور بریزی و از هر تصویر و نمادی آزاد باشی. در غیاب این تصاویر و نمادهای دروغین هست که حقیقت تجلی پیدا می‌کنه. به این حقیقت نمیشه نام یا صفتی داد. نمیشه اون رو تصور و تجسم کرد و اون رو به فرد دیگری منتقل نمود. عقاید تصاویری هستند که از حقیقت و یا درباره‌ی اون ساخته شده. عقاید به کلی پوچ و مانع تجلی حقیقتند. ملاحظه کاری و محترم شمردن عقیده هیچ نفعی به حال هیچ کس نداره. حقیقت هیچ مخالفی نداره. این عقاید هستند که با هم مخالفند و همه به یک میزان بی ارزشند. اگر گاهی من خودم رو درگیر مباحثات می‌کنم فقط به این خاطره که بی ارزشی عقیده و تصاویر ذهن در مورد خدا و حقیقت رو نشون بدم. و میدونم که شاید این کار هیچ تغییری در مخاطبینم ایجاد نکنه. این به خودشون مربوطه. تا هنگامی که انسان بر سه عامل خودخواهی، نادانی و ترس غالب نشه و نتونه بیطرفانه واقعات رو ببینه راهی به حقیقت باز نخواهد شد.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.