افزودن نظر جدید

ازدواج با محارم به هیچ وجه از رسوم دین زرتشتی (=مزدایی) نیست و متون پهلوی (که از منابع این موضوع هستند) ، چنانکه تقریباً همه‎ ی پژوهشگران اشاره کرده‎ اند ، تحت تأثیر اندیشه ‎های زروانی و مانوی و مزدکی نوشته شده‎ اند. البته این فقط منحصر به قضیه‎ ی ازدواج با محارم نیست بلکه رد پای این اندیشه ‎ها در وندیداد نیز بسیار به چشم می‎ خورد. در زمان ساسانیان ، موبدان مانوی و مزدکی و زروانی ، با حیله و فریب و بدون اینکه شناخته شوند ، خود را وارد انجمن های مزدایی می کردند و باورهای خود را به دین زرتشت انتقال می دادند. حتی در وندیداد نیز به این موضوع اشاره شده است که افرادی در تلاش هستند خود را زرتشتی نشان دهند در حالی که زرتشتی نیستند و دین را به بیراهه می برند : { چنین گفت اهورامزدا : ای زرتشت اشون ؛ کسی که پنام بر دهان بندد ، اما کمر به [نگاهداری دین] نبسته باشد ، هر گاه بگوید : «من آتربانم» دروغ می گوید. ای ازرتشت اشون ؛ تو او را آتربان مخوان. چنین گفت اهورامزدا. کسی که خرفسترغن بر دست گیرد ، اما کمر به [نگاهداری] دین نبسته باشد ، هرگاه بگوید : «من آتربانم» دروغ می گوید. ... } [وندیداد ▬ فرگرد 18 ▬ بندهای 1 و 2]. حتی در متون کهن تر اوستایی نیز به این موضوع اشاره شده است و نشان می دهد که فریبکاران از دیرباز قصد نفوذ به دین مزدایی را داشته اند. واژه ی «خویدوده» از زمان های قدیم در دین زرتشت وجود داشته اما معنای آن توسط موبدان جاعل غیر زرتشتی در دوره ی ساسانی تغییر یافته است. در بخش های قدیمی تر اوستا این واژه آمده اما به هیچ وجه معنای «زناشویی با محارم» از آن برنمی آید. در یسنای 12 بند 9 آمده است : { من دین مزداپرستی را باور دارم که جنگ را براندازد و رزم افزار را به کنار گذارد و خویدوده را فرمان دهد. } از هیچ کجای این متن ، چنین مفهومی دریافت نمی شود. «کرتیر» نیز در کتیبه اش می گوید : { با پُشتی ایزدان و شاهانشاه و از سوی (به همت) من اندر ایرانشهر بس آذران بهرام نشانید (نشانده شدند) و بس «خوه دوده» کرد و بس مردمان ناخستو بودند که خستوان شدند... } [سنگ نبشته های کرتیر موبدان موبد ▬ داریوش اکبرزاده ▬ رویه ی 73] معلوم نیست از کجای این متن ، برداشت کرده اند که منظور کرتیر ، زناشویی با محارم بوده است!!. حتی درباره ی کمبوجیه نیز هرودوت می گوید که داوران شاهی ، قانونی که اجازه ی ازدواج با خواهر را بدهد نیافتند. اگر ازدواج با محارم انطور که در متون پهلوی آمده است آنهمه فضیلت و ثواب داشت ، زرتشت به عنوان پیامبر و الگوی دین ، این کار را انجام میداد در حالی که زرتشت دخترش را درگزینش همسر آزاد گذاشت و او نیز جاماسپ را برگزید. زناشویی با محارم از رسوم زروانی - ابراهیمی است و در تورات چندین بار از ازدواج و همبستری پیامبران ابراهیمی با محارمشان سخن رفته است و با این توجیه که تورات و انجیل تحریف شده اند و در قرآن چیز دیگری آمده است ، چیزی تغییر نمی کند و یک بحث درون دینی است که برای کسانی که قرآن را مقدس می دانند کاربرد دارد و در یک بحث علمی نمی تواند مورد توجه قرار گیرد. تورات ، منبع اصلی تاریخ یهود به شمار می رود و از این لحاظ اعتباری بسیار بیشتری نسبت به قرآن دارد. از سوی دیگر مسلمانان نمی توانند زرتشتیان را به خاطر تحریف دینشان سرزنش کنند چرا که اگر همه ی دین های جهان را نیز با یکدیگر جمع کنیم ، به اندازه ی دین اسلام ، مورد تحریف و تفسیرهای مختلف قرار نگرفته اند تا جایی که تقریباً درباره‎ ی هر موضوع تاریخی و دینی ، آنقدر کتاب و آیت‎ الله و روحانی و تفسیر و غیره وجود دارد که در بسیاری موارد ، حتی متخصصان امور دینی سرگردان می‎ شوند ، چه رسد به عوام‎ الناس غیر متخصص. و در این حالت ، عملاً اسلام و متون اسلامی ، نه تنها باعث راهنمایی مردم نمی‎ شوند بلکه فقط بر سرگردانی آنان می ‎افزایند. یکی از کاربردهای این وضعیت این است که اسلامگرایان برای تبرئه ‎ی اسلام از اتهاماتی که از سوی غیرمسلمانان به دین آنها وارد می‎ شود ، در میان این منابع و تفاسیر ،گزینه‎ ای را که کمتر از همه ، مورد اتهام باشد مطرح می‎ کنند و می‎ گویند : «این ، اسلام است»!!!!.اما توضیح نمی‎ دهند که جهان اسلام ، چه اجبار و الزامی برای پیروی از تفسیر مزبور دارد؟ در حالی که خودشان مدام می ‎گویند که قرآن ، کتاب هدایت است و برای راهنمایی انسان ، کافی ‎ست!!
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.