شاه عباس صفوی باستان‌گرا نبود

  • 1403/05/27 - 07:48

گفته شد که شاه عباس صفوی باستان‌گرا بود. حال آنکه شاه عباس شیعه و دوستدار اهل بیت بود. به نمادهای باستانی علاقه داشت، اما باستان‌گرا نبود. واژه باستان‌گرا بار معنای خاصی دارد؛ لذا شایسته و بلکه بایسته بود که شاه عباس، «دوستدار برخی آداب باستانی» نامیده می‌شد، نه باستان‌گرا.

شاه عباس صفوی، باستان‌گرا نبود

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روزنامه «دنیای اقتصاد» در ۱۳۹۷/۰۲/۳۱، یادداشتی با عنوان «باستان‌گرایی شاه‌عباس» مباحثی را پیرامون شاه عباس صفوی مطرح کرد.

چکیده ای از نوشتار مذکور از این قرار است:

حکومت پادشاهی باید تعهدات خود در قبال احترام به آداب و سنن ایران باستان و آداب شیعی در زندگی مردم و شاه را دائماً تصدیق و اثبات می‌کرد. شاه‌عباس پس از تسلط بر امور، بنا بر دلایل متعدد، اصفهان را به‌عنوان پایتخت انتخاب کرد و در تمام سال‌های حکومت تلاش خود را برای عظمت و شکوه آن به‌کار بست.

«هم اکنون به اندازه‌ای ساختمان‌ها زیاد شده و برای کسانی که می‌خواهند خانه‌سازی کنند، آنقدر تسهیلات فراهم می‌شود که می‌توان انتظار داشت به زودی اصفهان و حومه آن از قسطنطنیه و حتی روم بزرگ‌تر شود». همچنین در روزنامه ملاجلال در توضیح انتقال آب کوهرنگ به اصفهان آمده: «همگی همت نواب کَلبِ آستان علی به آبادانی اصفهان متعلق بود...».

اصفهان در این عصر با باغ‌هایش معنا می‌گیرد، به‌طوری که این باغ‌ها و اهداف اجتماعی و عملکردی‌شان یکی از اجزای اصلی ساختار این شهر هستند. همین باغ‌ها در توصیف زیبایی‌های اصفهان موجب تشبیه آن به بهشت شده است. به‌نظر می‌رسد تعابیر بهشتی از اصفهان و باغ‌هایش تنها یک تبادر ذهنی نباشد، بلکه شعرا و نویسندگانِ آن عصرآگاهانه برای توصیف زیبایی‌های این شهر و ستایش برتری آن به‌عنوان مرکز حکومت یک امپراطوری اسلامی قدرتمند از واژه بهشت و واژگان مترادف با آن؛ مانند خلد برین یا باغ ارم استفاده می‌کرده‌اند. تاکید بر تجلی بهشت برین که در قرآن توصیف شده است، در باغ‌های صفوی تا حدی مدنظر شاهان بود که آنها با انتخاب اسامی مناسب؛ مانند هشت بهشت، باغ ارم و باغ جنت برای این باغ‌ها هرچه بیشتر به این رابطه اشاره می‌کردند... اغلب، استفاده از چنین طرحی را به تلاشی برای ارائه تصویری زمینی از بهشت توصیف شده در قرآن منتسب می‌دانند. علاوه بر این، دیدگاه (طراحی شهر به شکل یک باغ بهشتی) می‌توان این موضوع را نیز مطرح ساخت که چهار باغ اصفهان تحت تاثیر رسوم پادشاهان پیشین؛ همچون کوروش شکل گرفته است.

از آنجایی که یکی از رسالت‌های صفویه از ابتدای ظهورش در ایران، خلق هویت ملی بود که براساس آن علاوه بر مقاومت در برابر نفوذ بیگانگان، می بایست یکپارچگی این سرزمین را نیز حفظ نماید، باز‌سازی این هویت ایرانی با استناد بر مذهب مشترک و قومیت مشترک مورد تاکید قرار گرفت. از این رو، پادشاهان صفوی به خصوص شاه‌عباس، بقا و استمرار آیین‌های پادشاهی ایران باستان را برای تاکید بر جانشینی آن پادشاهان در دستور کار خود قرار دادند. به‌طور مثال جشن‌هایی؛ نظیر جشن عید نوروز، گلریزان و آب پاشان که ریشه‌های باستانی دارند در عهد شاه‌عباس با شکوهی هرچه بیشتر برگزار می‌شده‌اند.

از این‌رو، انتخاب چنین طرحی برای پایتخت می‌تواند نوعی تداوم آیین‌های پادشاهی ایران باستان نیز تلقی شود؛ زیرا کوروش کبیر نیز طرح چهارباغ را برای احداث مقر حکومتی خود انتخاب کرده بود....

اما چند نقد و نظر:

- این ادعا که شاه عباس صفوی از کوروش هخامنشی الگو گرفته باشد، ادعایی نادرست به نظر می‌رسد؛ چون شاه عباس اصلاً کوروش و باغ‌های او را نمی‌شناخت. صفویه، آشنایی با تاریخ‌نگاری و روایتگری یونانیان باستان نداشتند. شناختی از کتیبه‌های هخامنشی هم نداشتند. صفویه، تاریخ ایران باستان را تنها و تنها از رهگذر شاهنامه و نهایتاً متون تاریخی ایرانی - اسلامی (همچون تاریخ طبری، یعقوبی و...) می‌شناختند. در این آثار نیز، یادی از کوروش نیست، نهایتاً امثال طبری، در حد چند سطر گذرا از کوروش یاد کرده و البته نه به عنوان شخصیتی که نماد هویت ملی ایرانیان باشد. از باغ‌های کوروش نیز هیچ یادی در این منابع نشده است.

- این که شاه عباس به برخی آداب و رسوم کهن ایرانِ باستان علاقه داشت، دلیلی موجه بر آن نیست که او را «باستان‌گرا» بنامیم. باستان‌گرایی (Archaism) بار معنایی خاصی دارد و آن هم اصالت بخشیدن به مفاهیم و نمادهای باستانی است؛ به ویژه اینکه در ایران، این واژه معنایی در تضاد با اسلام و حاکمیت دینی دارد. از همین روی، شایسته و بلکه بایسته بود که شاه عباس «دوستدار برخی آداب باستانی» نامیده می‌شد، نه باستان‌گرا.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.