افزودن نظر جدید

من کارشناس ارشد ادیان و عرفان هستم. از اینکه با این صراحت نکته به این بدیهی را که تصوف و تشیع از ابتدا یکی بودند پوچ و بی اساس خواندید متعجب و متاثر شدم.. جهت اطلاعتان عرض میکنم این نکته از بدیهیات در عرفان و تصوف است و رد و انکار شما هم تاثیری در اصل ان ندارد چون متخصصین این رشته نیستید و جهل شما به ان باعث شده این مطلب را بنویسید و باعث سوظن افراد عادی جامعه بشوید. واقعا مطالبی که توسط اشخاص در سایتها نوشته میشوند بیشتر پوچ و از سر بی اطلاعی است ولی شما عینا به صوفیه توهین کردید با حدیث جعلی از امام رضا!؟ جهت اطلاع شما امام رضا بودند که خرقه و اجازه به معروف کرخی که ام السلاسل بودند دادند... قضیه خرقه و اجازه مستقیما و یا غیر مستقیم به جز فرقه نقشبندیه به شخص امام علی میرسد و دقیقا تصوف و تشیع یکی هستن...اگر در زمانهایی مانند صفویه و مکتب اصفهان در رد صوفیه اشخاصی مانند ملاصدرا و شاگردان و اساتیدش نوشته اند به عنوان مثال رساله سه اصل ملاصدرا منظورشان رد تصوف دروغین بوده است و اگرنه خود انها به صوفی صدیق بودنشان مباهات میکردند و خود را شیعه و صوفی میدانستند. اگر شما نمیتوانید سخنان اشخاصی مانند نور علی تابنده را درک کنید ایراد از شما نیست سطح سخنان بالاتر از درک و فهم افرادی است که پنجره قلب خود را به ان بسته اند...و اگرنه این سخن نکته تازه ای نیست که ایشان از خودشان اختراع کنند و شما میتوانید دقیقا در کتاب ارمانها و واقعیتهای اسلام اثر دکتر سید حسین نصر و به خصوص فصل پنجم کتاب به تفصیل توضیحات ایشان پیرامون تشیع و تصوف و طریقت را مطالعه کنید از شما خواهش میکنم اگر قلبتان کدورتی نسبت به عرفان و تصوف دارد هرگز دیگر اظهار نظری عمومی درباره ان نکنید که روی سایرین تاثیر بگزارد چون این شاید حتی در پیشگاه خداوند گناهی نابخشودنی و توهینی بزرگ به ایشان باشد...
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.