بررسی فرقه ذهبیه

  • 1392/02/10 - 16:01
چای احمد و چای محمود از جمله منابع اقتصادی این فرقه می باشد . همچنین چاپ مصطفوی و چاپ احمدیه از این فرقه است ذهبیه هم اکنون در دزفول و شیراز فعالیبت زیادی دارند و در سالهای گذشته دست به توسعه فعالیتهای خود زده اند.
قطب فعلی ذهبیه

مقدمه:

پيشوايان راستين اسلام که حافظان دين اند، بيش از همه با افکار انحرافي و بدعت ديني مبارزه مي کردند و پيروان خويش را از پيروي صوفيان و هر گروه باطل ديگر بر حذر داشتند و در اين باره احاديث فراواني از معصومين (ع) وارد شده است؛ تا آنجا که مرحوم شيخ حر عاملي صاحب کتاب وسائل الشيعه در کتابي به نام الاثني عشريه ، رواياتي در انکار و نکوهش آنان نقل کرده است. وي مي نويسد :
«  تمام شيعيان، فرقه هاي صوفيه را انکار نموده اند و از امامان خويش احاديث بسياري در نکوهش آنان نقل کرده اند و علماي شيعه کتابهاي بسياري را در ردّ اين فرقه و اثبات کفر آنان تأليف نموده اند که از آن جمله کتاب شيخ مفيد در ردّ اصحاب حلاج است که در آن آمده است : صوفيه در اصل دو فرقه : حلوليه و اتحاديه مي باشند»
در اينجا چندين حديث از کتب معتبر که مورد اعتماد تمام علماي شيعه است، نقل مي کنيم:
1)پيامبر اکرم (ص) از پديد آمدن اين گروه خبر داده و فرموده اند:
« روز قيامت بر امتم بر پا نشود تا آنکه قومي از امّت من به نام (صوفيه)برخيزند. آنها از من نيستند و بهره اي از دين ندارند و آنها براي ذکر دور هم حلقه مي زنند و صداهاي خود را بلند مي کنند به گمان اينکه بر طريقت و راه من هستند؛ در حالي که آنان از کافران نيز گمراه تر و اهل آتش اند و صدايي دارند مانند عرعر الاغ »
( سفينة البحار محدث قمي/ ج2 / ص58 چاپ انتشارات فراهاني تهران و در چاپ جديد اسوه قم ج 5 ص 20) و (اثني عشريه شيخ حر عاملي ص34)
از اين روايت معلوم مي شود که صوفيگري در زمان پيامبر (ص) نبوده و حضرت به عنوان اخبار از غيب ذکر کرده اند که بعد ها چنين فرقه اي در ميان امت پيامبر (ص) پيدا خواهند شد و اين معجزه ، دليل صحت آن حديث مي باشد. همچنين در اين روايت تصريح شده است که آنان بر طريقت پيامبر (ص) نيستند و از کفار نيز گمراه ترند.
2) به سند صحيح از « احمد بن محمد بزنطي » روايت کرده اند که مردي به امام صادق(ع) عرض کرد : در اين زمان قومي پيدا شده اند که به آنها صوفي مي گويند. درباره آنها چه مي فرماييد؟ امام (ع) در پاسخ فرمود:  
« آنها ( صوفيان ) دشمنان ما هستند ، پس هرکس به آنها ميل پيدا کند از آنان است و با آنها محشور خواهد شد به زودي کساني پيدا مي شوند که ادعاي محبت ما را مي کنند و به ايشان نيز تمايل نشان مي دهند ، خود را به ايشان تشبيه نموده و لقب آنان را بر خود مي گذارند و گفتارشان را تأويل مي کنند . بدان که هرکس به ايشان تمايل نشان دهد ؛ از ما نيست و ما از او بيزاريم و هرکس آنها را رد کند مانند کسي است که در حضور پيامبر (ص) با کفار جهاد کرده است.»
(سفينة البحار چاپ فراهاني ج2 ص57 و در چاپ اسوه قم ج5 ص 197) و (حديقة الشيعة ص562)

از اين روايت چند نکته استفاده مي شود :
اولا : تا زمان امام صادق (ع) در ميان مسلمانان صوفي نبوده و از آن به بعد پيدا شده است . پس اگر کسي اصحاب پيامبر (ص) يا امير مؤمنان (ع) را صوفي بنامد دليل بر بي اطلاعي اوست.  
ثانيا : اين خبر کرامتي از امام صادق (ع) است که از ساده لوحان زمان خبر مي دهد ؛ آنجا که مي فرمايد : « ادعاي محبت ما مي کنند و حال آنکه به دشمنان ما مايل هستند » که مراد صوفي هاي به ظاهر شيعه است که دعوي محبت اهل بيت پيامبر (ص) را مي نمايند.  
ثالثا : لقب صوفي بر خود مي گذارند و طرز رفتار و ظواهر حال خود را به آنها تشبيه مي نمايند.
شيخ مفيد به سند صحيح از امام علي النقي (عليه السلام) روايت کرده است که محمد بن حسين بن ابي الخطاب مي گويد : در خدمت امام علي النقي (عليه السلام) در مسجدالنبي بودم که در آن حال جمعي از اصحاب آن حضرت شرفياب حضور شدند و در ميان ايشان ابو هاشم جعفري نيز بود که او مردي بسيار بليغ و باکمال بود و در نزد آن حضرت مقام و منزلت عظيمي داشت و چون اصحاب در کنارش قرار گرفتند ، به ناگاه جمعي از صوفيه داخل مسجد شدند و حلقه زدند و مشغول ذکر گرديدند. حضرت فرموند :
«  به اين حيله گران اعتنا نکنيد زيرا جانشينان شياطين و خراب کننده قواعد دين مي باشند . زهد ايشان براي راحتي بدنهايشان و تهجّد و شب زنده داريشان براي صيد کردن عوام است . عمري را در گرسنگي به سر برند تا عوام و ناداني را مانند خرها پالان کنند و زين بر پشت آنان گذارند »

امام رضا (ع) که ذهبیه اعتقاد دارد مجوز تاسیس این فرقه را داده چنین می فرماید :

هر کسی نزد او سخنی از صوفیه به میان آید و با زبان و دل آنها را انکار نکند از ما نیست و اگر آنها را انکار کند مانند کسی است که در حضور رسول خدا با کفار جهاد کرده است .

(سفينة البحار ج2 ص58 چاپ فراهاني تهران و ج5 ص200 چاپ اسوه قم))

طرح موضوع:

شمار فرقه های دراویش و صوفیه در ایران به بالای سی فرقه می رسد که یکی از این فرقه ها فرقه ذهبیه می باشد این فرقه را ذهبیه ،رضویه ،کبرویه ،احمدیه نیز نامیده اند و وجه تسمیه هر کدام بدین صورت است رضویه گفتند چون اعتقاد دارند این فرقه توسط امام رضا و به دستور وی تاسیس شده است. کبرویه می گویند چون شعبه ای از خانقاه نجم الدین کبری است . ذهبیه گویند زیرا عبدالله برزش آبادی بر مرشد و مراد خود ، یعنی خواجه اسحاق ختلانی، نافرمانی کرد ، خواجه وی را مرتد خوانده وگفت : ذهب عبدالله. به همین جهت پیروان این فرقه به ذهبیه مشهور شدند. .احمدیه گویند چون میزا احمد اردبیلی بر علیه مراد خویش خروج کرده و انشعاب جدیدی به نام احمدیه به وجود آورد. به هر حال این خانقاه (فرقه ذهبیه)چندین هزار پیرو دارد.  

به طور کلی این فرقه ها تا صد سال اول نه مکانی داشتند و نه ثباتی در افکار وکردارخویش اما از اول قرن سوم هجری که مکان و اندیشه منسجم پیدا کردند شروع به فعالیت در عرصه های متخلف  نمودند. تمامی سلسه ها و فرقه های داراویشی سر سلسه خویش را به پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی (ع) می رسانند که یک دروغ بزرگ و ادعای بی سند ومدرک است ذهبیه نیز چنین ادعای دارد و  مدعی است که سر سلسه این فرقه ابو محفوظ معروف بن فیروزکرخی (اولین قطب این فرقه) از امام رضا کسب فیض نموده و امام رضا نیز مجوز تاسیس این فرقه را به وی عطا نموده است..

ذهبیه با سی ونه قطب به امام رضا(ع) می رسد. تا قطب سی و یکم این فرقه یعنی علی نقی اصطهباناتی تمام اقطاب آن در مناطق مشهد بودند. بعد از این قطب ، شخصی به نام قطب الدین نیریزی که قطب سی و دوم این فرقه بود زمینه خانقاه ذهبیه را در شیراز فراهم کرد. اکنون خانقاه احمدیه شیراز مربوط به ذهبیه است و تا سالها متولی شاهچراغ بودند و درآمدهای آن را خرج می کردند.

شایان توجه است که هفده تن از قطب های این فرقه یعنی تا علا الدوله سمنانی همگی سنی مسالک بوده اند وبتدریج به شیعه گرایش پیدا کرده ا ند بیشترین ارادت این فرقه به حمید االاولیا(عبدالحمید گنجویان) می باشد. آنها معتقدند حتی حیوانات اذعان داشته اند حمید الاولیاء نائب امام زمان است

با افول نظام شاهنشاهی وطلوع جمهوری اسلامی فرقه ذهبیه شکست پادشاهی را شکست خود دانسته و بسیاری از خانقاه و کادر رهبری خویش را به اروپا  منتقل کردند ولی اخیرا با بازسازی خویش  با کادر منظم وارد عرصه فرهنگی ،اقتصادی و حتی سیاسی شده اند.سران این فرقه حمایت امریکا و انگلیس را پشت سر دارند

*ذهبیه ونفی توحید:

فرقه ذهبیه دروغ ها وغلو های زیادی به ائمه اطهار روا داشته اند، این فرقه جسارت را تا بدان جا ادامه داده است که امام علی (ع) را خدا  دانسته و اصل اصیل توحید را مخدوش نموده اند. امروزه سه گروه درایران درباره امام علی (ع) غلو می کنند که عبارتند از:

1- فرقه دراویش علی اللهی یا اهل حق هاکه معتقدند با الوهیت یا حلول ذات خدائی در حضرت علی هستند

2- فرقه شخیه ، این فرقه را شیخ احمد احسائی بنا نهاده  احسائی در اصل از اهالی بحرین است که در عراق تحصیل نموده است.

خلاصه عقاید شیخیه این است که همانند عالم ماده که از 4 عنصر آب ،خاک ،آتش و هوا تشکیل شده عالم ماورالطبیه نیز از چهار عنصر تشکیل شده است الله، انبیاء،ائمه و رکن رابع انان می گویند چون خداوند قابل درک و توصیف  نیست در نتیجه خدا را نمی توان پرستش کرد پس خدای تعالی کار خلق و رزق را به رکن دوم یعنی انبیاء واگذاشته است و بعد از خاتم انبیاء نوبت به رکن ثالث یعنی امامان می رسد و بعد از رکن ثالث که ائمه هستند نوبت به به نواب وجانشیان خاص می رسد که همان رکن رابع است احمد احسائی مصداق رکن رابع است پس از درگذشت احسائئ سید کاظم رشتی رکن رابع شد وشاگردان زیادی پرورش داد ازجمله سید علی محمد شیرازی ملقب به باب الله که بعدا فرقه بابیه را تاسیس نمود دوم حسین مازندرانی معرف به بها الله است که بهاییت را بنا گذاشت .

3- فرقه ذهبیه: این فرقه بیشترین تاثیر خود را از فرقه شیخیه گرفته است.

 *جفا به پیامبر بزگ اسلام:

ذهبیه معتقد است که مراد حقیقی از وحی بر پیامبراکرم وجود حضرت علی بوده است و در ادامه می گوید ارسال همه پیامبران و قرآن وجود حضرت علی بوده است. تمامی حرف درویش ها این است که چون پیامبر نبی الله است وحضرت علی حجت الله پس معجزات باید به وسلیه حجت خدا به وجود آید .

* مذهب علی پرستی:

 میرزا بابا ذهبی در شرح خطبه البیان که آن را منتسب به حضرت علی دانسته از زبان علی (ع) می گوید که علی فرمود: من آسمان و زمین را آفریدم ، من زنده کننده و میراننده شما هستم و... که این خطبه یک خطبه بی سند و مدرک است که حدیث شناسان از جمله آیت ا... سبحانی و علامه مجلسی آن را رد کرده اند

* کینه ورزی با علی (ع):

سلسه اقطاب  و مشایخ دراویش تا هشتصد سال همه سنی مسلک بوده اند از این جمله سر سلسه ها می توان از حسن بصری ،سفیان ثوری ، ابو هاشم کوفی  که در مخالفت با اهل بیت شهرت دارند نام برد. حالا چگونه ممکن است سر چشمه آلوده و دامنه پالوده باشد ، اصل ان گندیده وفرع ان پاکیزه باشد البته خود درویش ها می گویند اسلاف ما تقیه کرده اند .

* عارفان بی نماز:

اصحاب خانقاه ادعای وصول کرده و خود را مستغنی ازنماز و روزه می دانند. و می گویند کسی که به حقیقت رسیده باشد نیازمند شریعت نیست شریعت پوسته دین است وقتی به حقیقت رسیدی پوسته را باید دور انداخت. اصحاب خانقاه مدعی هستند که قرآن می فرماید عبادت کن تا به یقین برسی (واعبدو ربک حتی یاتیک الیقین  ) و مفهوم این آیه- در دیدگاه اصحاب خانقاه- این است که وقتی به یقین رسیدی دیگر عبادت لازم نیست اما فرقه ذهبیه مدعیست که ما از این آیه چنین برداشتی نداریم  بلکه همیشه و همواره ملازم و ملتزم به شرع و شریعت مقدس محمدی(ص) هستیم اما  متاسفانه گروهی این نظریه ذهبیه را باور کرده و ذهبیه را گروهی متشرع دانسته اند ولی میرزا ابوالقاسم راز نماز و عبادت ها را ولایت علی (ع) می داند و در شرح خطبه البیان می گوید ، حضرت علی حقیقت نماز ، حج و جهاد است ولی حقیقت روزه را نبوت پیامبر اسلام (ص) می داند و می گوید حقیقت روزه که نبوت پیامبراست خیلی دشوار نیست اما حقیقت نماز که ولایت علی صعب مستصعب است وخیلی گران ودشوار است .

*مریدان چون بردگان در غل و زنجیر :

مریدان چون بردگان در زنجیر بی حرف وحدیث ، تن و روح خود را را در اختیار مراد و مرشد قرار داده وبه قول خودشان حلقه ارادت را به گوش کرده اند هنگامی که عده ای بستر ، ماده زبونی ،خفت وخواری خود را فراهم ، و يا به پای مراد خویش به سجده می افتند ، عده دیگر نیز حس طغیان گری و برتری طلبی را به واسطه ارادت بی حد وحصربردگان حلقه به گوش- مریدان -  را در درون خویش پرورش می دهند چگونه ممکن نیست آنان ادعای عصمت و خدایی نکنند این در حالی است که هرچیزی که قلب انسان را به خود مشغول سازد و قلب را از یاد پرودگار منصرف سازد بت است. در واقع این مریدان هستند که قطب را می سازند نه قطب ها مریدان را

مرید باید در عبادات خویش ، حتی درنمازهای واجب صورت وسیمای مرشد و پیر خود را به یاد آورد و به یاد او نماز بخوانند. آنها استدلال می کنند که تصدیق بدون تصور ممکن نیست پس خدا را نمی توان دید باید سیمای پیامبر(ص) وعلی (ع) را در عبادات تصور کرد اما صفی الدین علیشاه می گوید دراویش که سیمای پیامبر و علی را مشاهده نکرده اند  پس نمی توانند سیمای انان را در نظر مسجم سازند پس باید سیمای مرشد و پیر خود را در هنگام عبادات به یاد آورند.

* ذهبیه: فلاسفه کافرند ،فقیهان درویش :

ذهبیه نیز مثل دیگر فرقه های صوفی مسلک تعصب و پافشاری روی مذهب ندارند و این را از برکات تعالیم خانقاه می دانند البته همان طور که اشاره شد صوف ها می گویند الصوفی لا مذهب له واز همه بدتر این است که ذهبیه می گوید ،  فلاسفه سنگ استنجای شیطان است و از در دشمنی با دانشمندان و حکیمان بر می آیند این گفتارآنها متناقض با دیگر گفته هایشان می باشد که اظهار می داشتند ما هیچ عقید های را غلط نمی شماریم و خواستار صلح کل هستیم ، به شدت ابو علی سینا و دیگر فلاسفه را تاخته و انها را کافر می دانند

فرقه ها برای این که بتوانند قلوب مردم رابدست آورند ناچارند با توجه به عدم پشتوانه قبلی و موقعیت مناسب خود شروع به ساختن شخصیت تصنعی و هویت دروغین نمایند و در راستای نیل به غایت خود دست به دامن مقبولین و مشهورین شود. مثلا بزرگان ذهبیه اعلام می کند، علامه بحر العلوم وحلی از شاگردان مکتب ذهبیه بوده اند ودر این مکتب رشد نموده اند. آنان می گویند میرداماد و فیض کاشانی صوفی بوده اند .

* دروغ بستن به ائمه ومعصومین :

سرنوشت عبرت انگیز ادیان آسمانی باید چراغ راه ما مسلمانان باشد و نگذاریم هرکسی به هر نیتی در میراث پیامبرخاتم و عترت پاکش دست اندازی نماید. فرقه ذهبیه ادعا دارد که سلسه ذهبیه منسوب به ثامن الائمه و بعد ازآن به ائمه بعدی، منتهی به دربان خود را که معرف کرخی است . فرمودند به پاسبانی و نگهداری این سلسه تا آن که سپرده شود دست به دست تشرف یافتگان قرب آن حضرت (ع) و این امانت عظمی را تا به قائم آل محمد.(ص) اما این ادعا برچه اساس وسند تاریخی استوار است؟

* ذهبیه و جعل حدیث :

 فرقه ذهبیه برای کسب مشروعیت خویش دست به جعل حدیث زده است و در یک حدیث جعلی از امام رضا(ع) نقل می کنند: امام رضا به معروف کرخی می فرمایند:

ای معروف تو دارای آرا و اعتقاد خوبی هستی، وبه مقام رفیع در نزد ما رسیده ای  و گوارا باد برتو پیروان تو از پیروان ما) برای این حدیث جعلی نه راوی مشخص شده ونه سند و مدرک تاریخی .

حرف های بی پایه واساس خانقاه ذهبیه ، باعث گردیده که برخی از نو درویشان این فرقه اسامی مبارک امام جواد (ع)، امام هادی(ع) ،امام حسن عسکری(ع) و امام عصر(ع)  را حذف کرده و نام چند صوفی و درویش را بنویسند و نام ولایت و امامت  انها را ثبت نمایند .

وقتی قطب سی وسوم انها در حال احتضار بود عده ای از مریدان به وی مراجعه کردند و گفتند: بعد از شما  ما به چه کسی رجوع کنیم وی گفت همان دعایی که در زمان غیبت امام عصر می خوانید بخوانید که خداوند قطب شما را نشان دهد .

*درگیری برسر تعین قطب جدید:

در ميان فرقه هاي منحرف صوفيه كه با مرگ رهبران خود براي تعيين جانشين به انشعاب و چند دستگي دچار مي شوند فرقه ذهبيه به دليل سوابق ممتد در واگرايي شهرت وي‍ژه اي دارد كه اين فرقه به ذهبيه اغتشاشيه مشهور گرديده است . اهميت مقام قطب نزد صوفيه آن چنان است كه يكي از صوفيان مي گويد : مرام درويشي ما چنان كثيف و آلوده است كه مرشد ، جبه درويشي به تن الاغي پوشاند و ما بايد دست ارادت به آن الاغ داده و دست او را ببوسيم .

دكتر دامپزشك عبدالحميد گنجويان ، قطب فراري فرقه ذهبيه اغتشاشيه و عضو لژ فرماسونري بود وی از كشور گريخت و به دامن استعمار انگلستان پناهنده شد . به مدت دو سال از سال 85 بر اثر بيماري به كما رفت وی در تاریخ 24/07/1389 در لندن درگذشت و حسین عصاریان دزفولی با لقب صلاح الدین جانشین وی شد .

* سوء استفاده از ائمه اطهار:

ذهبیه هر گاه احساس کند نمی تواند قطب مورد نظر خویش را انتخاب نماید به مقدسات مذهب دست درازی می کند مثلا ابوالقاسم راز که می خواست فرزندش را به جانشینی بعد از خود انتخاب کند بارها از ائمه اطهار سوء استفاده کرده است. این قطب می خواهد بگوید امام عصر(سلام الله علیه) عهده گرفته  که مجدالاشراف (فرزند ابوالقاسم راز) هدایت و رهبری امت را قبول کرده است و در مدح او گفته اند که تو رهبان این امتی... اما این که ابوالقاسم راز بگوید امام زمان را دیده ام دروغ بسیار بزرگی است آقای راز از قول امام عصر آورده که به فرزندت رهبان هذه الامه و این نیز تهمت آشکاریست زیرا که ائمه معصومین بارها اعلام کرده اند که در اسلام رهبانیت وجود ندارد و پیامبر بزرگ اسلام در این رابطه می فرماید : خدای تبارک وتعالی رهبانیت را بر ما ننوشته (اذن نداده) و همانا رهبانیت امت من همان جهاد در راه خداست .

*خانقاه و تاثیر فرهنگی آن:

 واژه خانقاه اصطلاحی شرعی و قانونی نیست این وازه بعد ها وارد فرهنگ مسلمین شده است. تاریخ دقیق احداث اولین خانقاه در بین مسلمین مشخص نیست اما در هر حال برای صوفیه خانقاه محلی شد که صف خود را از مساجد ومدرسه ها که در واقع نماد ومروج قرائت رسمی این دین بودند جدا نمایند وجود خانقاه هم در رسمیت و هم در ابقاء تصوف نقش بسزائی داشته است.

*فحشا و خانقاه:

اعتکاف در خانقاه موجب انزوای از اجتماع بود این که صوفیه به دلیل گوشه گیری و خانقاه نشینی از نگاه به زنان محروم بود، ولی برای نگاه به نوجوانان  زیبا روی در پی بهانه بودند، و برای این فعل حرام خویش حدیثی ازپیامبر اسلام (ص) ذکر می کردند « خیر و خوبی را در نزد نیکو صورتان بجوئید» این در حالی است که همه فقها نگاه شهوانی به پسر امرد(مویی بر صورت او نرسته باشد) را حرام دانسته اند

* خانقاه،امنیت و ایجاد انحراف:

همان گونه که در جریان عزیمت رسول مکرم اسلام (ص) به جنگ تبوک به دستور ابو عامر راهب مسیحی مسجد ضرار برای ایجاد دو دستگی ونفاق در بین مسلمین ساخته شد که بعد در بازگشت از جنگ به دستور پیامبر تخریب گردید، بار دیگر نیز به دستور یک مسیحی دیگر محلی به نام عبادتگاه در مقابل مسجدهای مسلمین ساخته شد که بعد ها نام خانقاه به خود گرفت .

* برپا کننده گان پایه های صوفی گری و خانقاه نشینی:.

حسن بصری در جنگ جمل چون از تشخیص حق و باطل عاجز ماند به بهانه زهد و ترک دنیا از کمک به علی (ع) در این جنگ  امتناع ورزیده وکناره گیری کرد گروهی مثل حسن بصری در شهرها ماندند و پایه های صوفی گری و خانقاه نشینی را بنا نهادند و بعد از شهادت علی(ع) دست به کیسه بنی امیه شدند. وکسانی چون خواجه ربیع که در جنگ صفین از علی کناره گیری نمودند و اظهار میداشتند چگونه با معاویه که دارای قبله و مسلمان است بجنگیم یک خط خنثی را ادامه داده و حقیقتا زاهد بوده در واقع حسن بصری و خواجه ربیع جزء صوفی رسمی نبودند ولی از زهاد ثمانیه به شمار میرفتند اینها آغاز کننده خط سوم و نیروی حائلی بودند که نه خط اصیل اسلامی که طلایه داران ان امام معصوم باشد را قبول داشتند و نه وارد خط عامه مردم که رهبری آنان را خلفای بنی عباس برعهده داشتند می شدند و کماکان یک خط خنثی و بی طرف ماندند و همین زاهدان و تارکان دنیا دو روش اختیار کرده بودند یکی چون خواجه ربیع تا سرحدات مرزهای اسلامی پیش رفت و کسانی چون حسن بصری، حبیب عجمی رباخوار و بشر حافی سرمایه دار بصره بعدا توبه کرده و به صوفیه پیوستند در واقع دو عامل اصلی باعث انحراف و نگون بختی درویشان است ،  یکی لا ابالی بودن نسبت به شرع، که به گفته خودشان «الصوفی لا مذهب له» صوفی لا مذهب است . و دومین اصل وجود اندیشه های مراد و مریدی است .

* مشی سیاسی ذهبیه :

خانقاه ذهبیه مسلک و طریقتی فوق العاده ضعیف و بی رمق دارد اما درازای کم رنگی سیر و سلوک دو روش در این فرقه پررنگ و نمایان است. یکی بعد عقاید و آرا ء نظری و دیگری بعد اجتماعی است که حزبی دارند. یعنی با برنامه ریزی دنبال موقعیت های مالی وسیاسی و نفوذ در ارکان قدرت وثروت هستند .

همکاری قطب فرقه ذهبیه قطب الدین نیریزی و اخذ هدیه از دست محمود افغان باعث شد که همکاری وتعاون خانقاه ذهبیه با بیگانگان  باعث سقوط اصفهان ئبه دست افاغنه گردید و هشتاد هزار نفر توسط افاغنه از دم تیغ گذارنیده شدند.که در این موقع قطب ذهبیه از اصفهان اخراج و به نجف رفت ودر آن جا نیز مورد اعتراض قرار گرفت در واقع سیاست فرقه ذهبیه براساس فرصت طلبی و منفعت  جویانه است .

* فعالیت اقتصادی فرقه ذهبیه :

چای احمد و چای محمود از جمله منابع اقتصادی این فرقه می باشد . همچنین چاپ مصطفوی و چاپ احمدیه از این فرقه است ذهبیه هم اکنون در دزفول و شیراز فعالیبت زیادی دارند و در سالهای گذشته دست به توسعه فعالیتهای خود زده اند

 

دیدگاه‌ها

باسلام - درود برشما و درود برهمه پژوهشگران منصف وبی طرف ! اما ای دوست ! واقعا برایتان متأسفم ؛ خیلی راحت دروغ میگوئید و تهمت میزنید ! مردمؤمن !!! درسلسله ذهبیه ، نماز و ارادت به اهل بیت علیهم السلام (آنهم بدون غلو) اهمیتی فوق العاده دارد . دراین سلسله نه تنها هیچگاه نمازهای واجب ترک نشده است ، بلکه براقامه نمازهای مستحبی ونافله ها سفارش می شود. بزرگان سلسله ذهبیه به برپائی نمازجماعت و خواندن نماز با قرائت صحیح تأکید می روزند. آیه شریفه قرآن را بیاد بیاوریم که فرمود : إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره 45-آیه 29) یعنی : ما از آنچه مى‏كرديد نسخه بر مى‏داشتيم. بله خداوند اعمال ما را ثبت میکند ؛ پس همه ما در روز قیامت باید پاسخگوی گفته هاونوشته هایمان باشیم . آیا مطمئن هستید که درمحضر خداوندمقتدر قادر خواهید بود نوشته هایتان را ثابت کنید ؟... اگر درمحضر خداوند نتوانستید ثابت کنید دراویش ذهبی بی نمازبودند چه خواهد شد ؟ !!!.... نوشته شما از آغاز تاپایان ، دروغ و تهمت است . پناه برخدا. اللهم اهدنا بهدایة القرآن

برخي علمای گذشته مانند: ملا محمدتقي مجلسي پدرعلامه محمد باقر مجلسي از فرقه ذهبیه حمايت کرده‌اند. ملا محمدتقي مجلسي دررسالۀ تشويق السالکين، فرقه ذهبيه راتأیید می کند. وی دراین رساله می نویسد: « اما بعد: چنين مي‌گويد محتاج غفران رب وفيّ و پروردگار عليّ، محمدتقي مجلسي بر ضماير صافيه ارباب دانش و بينش پوشيده نماند که علت غائيه ايجاد جن و انس شناخت حضرت باري است عز و جل چنانچه آيه وافی هدایۀ ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون اي ليعرفون برآن ناطق است و اقرب طرق به معرفت الهي، طريقه حقه رضويه ذهبيه معروفه مرتضويه است که طريق تصوّف و حقيقتش نيز خوانند که عبارت است از تحصيل معرفت رب‌العالمين به طريق زهد و رياضت انقطاع از خلق و مواظبت بر طاعت و عبادت. اکنون جمعي پيدا شده‌اندکه ايشان را از شريعت خبري و از طريقت اثري نه و انکار اين طريقه حقه مي‌نمايند، بنابر عدم وقوف و قلّت تدبّر در آيات و اخبار ائمه اطهار و به متابعت نفس غدار که ثمره آن حسد و عناد و تعصّب است اگرچه مشهورا ست اما چون انکار ايشان سبب محروميت بعضي از عوام بود از اين نعمت عظمي لهذا بعضي از احباء ازين فقير، محمدتقي التماس نمودند رساله مختصري در حقيقت اين طريقه نوشته شود تا شيعيان اميرالمؤمنين(ع) از اين سعادت بي نصيب نباشند. پس ايجاباً لسوء اليهم با آن که کتاب مبسوطي موسوم به مستند السالکين درين باب نوشته شده، مجملي از هر باب در اين رساله مذکور مي‌گردد و بالله التوفيق .» جدّ اعلای امام خمینی هم پیرو و داماد میر سید علی همدانی (قطب 19 این سلسله) بوده است. فرستاده ی ویژه ی ایشان به کشمیر بودند و مسجد و خانقاه شاه همدان در کشمیر یادگار آن دوران است.

باسلام .من دوران کودکی ونوجوانی را تازمانیکه یکی ازاقوام درقیدحیات بود که مرا برای شناخت وعلاقه مند نمودن باخودبه خانقاه ذهبی یااحمدی شیراز میبردکه تاقبل ازانقلاب ادامه داشت.بعداز ایشان بدلیل بی علاقگی وبی بندباری وعدم رعایت مسایل مذهبی دیگر پابدانجاننهادم.دراین مدت کلیه کسانیکه درانجابودندبا اسم وقیافه وشغل میشناسم وبیاددارم.پارهدوز.ابدارچی.کارمند.رییس اداره.استوار.سرهنگ.تیمسار.دکتر.استاددانشگاه.کاسب.ملاک معلم مدیر .روحانی وده ها مشاغل دیگر.سه نفر ازقطبها:احمدتبریزی که پیوسته دراطاقی قدیمی ونیمه مخروبه که تازمان حیات اجازه تعمیرندادولی بعداتخریب وسالن بزرگ وباشکوهی بالوستروفرشهای دستباف که قبرش درمیان ان ومنبری بسیارزیبادربالای سالن. ایشان درزمان حیات درهمان اطاق وروی مبلی روبه قبله وبعلت کهولت سن کوچکترین تحرکی نداشت.خاطرات زیادی ازایشان دارم یکی اینکه نباتی را که برای مریضی ازخانواده دعاخوانده بودو بعدادرضریح حضرت شاهچراغ ع توسط اقوامم تبرک شده بودمنکه شش سالم بود قطعه ای ازان در دهانم ودرحوضی عمیق سقوط میکنم ومدت زیادی که در اب بودم مادرم نجاتم داد ووارونه جهت خروج اب گرفت نبات از دهانم افتاد وباو گفتم نبات نگذاشت که اب وارد دهنم شود این واقعه برای انها یک معجزه محسوب میشد.یکروز عاشورا که برایش نذری بردیم قبول نکرد وکفته بود چون غذا روباز بوده وچشم رهگذران بان خورده برای خوردن مناسب نیست ضمنا تالیفی جدیدا درنمایشگاه دیدم که میرساندایشان بسیار خوش نگارش بوده است.بعدازایشان حاج حب حیدرکه انسان بسیار ساده ریست وبرعکس قبلی دراجتماع زیاد دیده میشد.دیدار مریض هاودیدارکسانیکه زیارت ومکه مشرف شده بودند.یکبار که منتظرش بودیم امدودلیل دیر کردنش گفت:حمام بودم به حمام میروی زیاد بمال .به مسجد میروی زیاد بنال.ان برای تمیزی واین برای بخشش خداوند.بیشتر ساخت وساز ها وشنیدم ایجاد یک درمانگاه درزمان ایشان بوده.قطب بعدی دکتر گنجویان که برخلاف اندو که عباوکلاه بلند دراویش که تاج نامیده میشود.درمحل های عمومی کت وشلوار واحیاناکراوات وصورت خودرا میتراشید.ازهمان ابتداتعدادی قطبیت ایشان راقبول نکردند.تااینکه بعداز انقلاب باتوجه به مشکلاتی که من از ان اطلاع ندارم به انگلیس مهاجرت وبگفته ای فرار میکند.درمدت حضورم درمحافل انها چیزی که خلاف باشدندیدم.بغیراز مراسم غیرعمومی که هرشب برگزارمیشد باپوشیدن عباوتاج ادای نماز مغرب وعشاکه بیشترفرادی بوددرسالن بزرگ اصلی دور تادور نشسته وهر یک مشغول ذکری که قطب برای هرکدام جداگانه دستور داده بود میشدند .درست تعدادش یادم نیست مثلا یکی ده هزارمرتبه کمتر یابیشتر یاعلی.سبحان الله.سوره حمد وامثال ان.وچند نفرهم که تعیین شده وهرشب همین ها بودندضمنی یکه همه داشتنددردلشان ذکر میگفتند.انها باصدای بلند وزیبایی ابتد قران.اشعارسعدی .حافظ.مولوی ودیگرابیات شعرای دیگر رامیخواندند.تمام مراسم اعیاد وشهادت ها همانند مساجد برای عموم برپابودومحرم وصفر مجالس روضه خوانی توسط روحانیون ومنبری های معروف شیراز برای عموم برگزار میشد.هرماه مبارک رمضان هرشب برای خودشان افطاری واحیا وروز عاشورا نیز نذری برپا بود.خانقاه دارای وقفیات که مخارج مراسم هاازان بدست میامد.حقیر باتوجه به نداشتن سرپرست از انجام مسایل مذهبی سرباززده تاباطلوع انقلاب اسلامی برهبری امام خمینی ره وظهور علمادرمجامع ورادیو تلویزیون وارایه مکتب تشیع درسایه قران مجیددنیایی ازعرفانیکه تاان زمان دورازدسترس ماجوانان بود به بیراهه میرفتم را درکنارخوددیدیم.ازاینجهت مطالبی را نگاشتم.تااگر مکتب یاگروهی دراشتباه هستند نکات اشتباه انها تحقیق وبدرستی شناخته وبیان شود وبدون تحقیق و مدرک چیزی درمورد انها بیان نشود.بیشتر مواردی که در مورد ذهبیه بیان شده صحیح نمیباشد.شاید یکی مواردانها عدم عقیده به ولایت فقیه باشد.میلیون ها ازجمعیت ایران به اسلام عقیده ندارند.مانندهموطنان مسیحی ویهودی میلیون ها اهل تسنن.مابایداز نفوذ فرقه ضاله بهاییت ووهابیت که باپول عربستان وقدرت تبلیغاتی اسراییل برحذر باشیم انهم با تحقیق وشناخت درست .خداوند بزرگ یاور همگی

چند چیز در نظرات شما قابل توجه است یکی اینکه شما باید بالای صد سال داشته باشید که حضرت وحید الاولیاء را به یاد داشته باشید که این طور نیست! ممکن است خیلی کوچک بوده باشید و همراه بزرگترها به خانقاه شیراز رفته باشید که در این صورت خاطرات شما قابلیت استناد ندارد! نبات را فقط شما نخوردید بسیاری دیگر هم خورده اند و از آثار آن گفته اند! اذکار را هم اشتباه نوشتید! اشعاری که در جلسات ذهبیه خوانده می شود مدایح یا مراثی است از پیامبر ص حضرت علی ع و حضرت زهرا س و بقیه امامان ع همچنین تمام فقرای این سلسله هر روز دعای فرج امام زمان عج را می خوانند. در ضمن چیزی به اسم عرفان که زادگاهش حوزه علمیه باشد نداریم عرفان یا علمی است یا عملی که عرفان عملی همان تصوف است. ضمنا ولایت فقیه اگر بتوان ثابت کرد که در اسلام و شیعه آمده مورد مناقشه نیست آن چه محل بحث است وسعت آن است که آیا مطلق است یا نیست و قطعا هم حوزویان و هم صوفیان و بسیاری تفکرات دیگر ولایت مطلقه فقیه را نپذیرفته اند. اما آنچه در متن مطلب اصلی است تقریبا نزدیک 99/99 درصد آن دروغ و افتراست.

اینکه میگویید قطعاً حوزویان ولایت مطلقه فقیه را نپذیرفتند دروغ است. اقلا در دوان معاصر، اکثراً پذیرفته اند. درباره علمای متقدم حوزوی هم این دروغ شما قابل نقض است.

حوزه علمیه نجف و شخص آقای سیستانی ولات مطلقه فقیه را نپذیرفته اند در قم اگرچه به زبان می گویند ولی در عمل منافی آن عمل می کنند برای مثال وقتی آقای خامنه ای عید فطر را اعلام می کند چرا آنها به دلیل عدم اثبات ماه خود و همراهانشان به روزه گیری و رفتن به مسافرت مبادرت می کنند و امثال اینها که زیاد است از زندان خانگی آقای قمی در مشهد از اول انقلاب تا زمان مرگ و آقای شریعتمداری و خیلیهای دیگر که بگذریم بجز نسل جوان علمای بزرگی چون آقای وحید و آقای تبریزی هم قبول ندارند و نداشتند همچنین آقای شیرازی و...

پاسخ به محمد :::::: شما به دنبال جدل هستید و این از کم‌عقلی شماست. ابتدا ادعا کردید: «قطعا هم حوزویان و هم صوفیان و بسیاری تفکرات دیگر ولایت مطلقه فقیه را نپذیرفته اند» اما بعدا در گِل گیر کردید و میگویید: "برخی حوزویان..." که همین حرفتان هم بی سند است.

بسم الله الرحمن الرحیم باسلام مجدد.ابتداازدارندگان پایگاه جامعه فرق ادیان ومذاهب که خاطرات حقیر را (من دوران کودکی )راکه دربالا نگاشته ام بدون کم وکاست ارایه کردید تشکر نموده که میرساند هدف این پایگاه روشنگری وراهنمایی است که هرفردی بتواند ازان بهره بگیردو عواقب ان نیز بهده خواننده مطالب میباشد.مقاله بررسی فرقه ذهبیه باید مجددا وبااسناد ومدارک مربوط بخود انها تهیه شود نه بصورت کلی فرق صوفیه چون خیلی ازفرق اعمال یکدیگرراقبول ندارندوشما بخواهید انهارا بااعمال دیگر فرق محکوم نمایید .مثل اینکه مذاهب دیگر مارا باقوانین واعمال مذاهبی که درشیعه بصورت مجهول ساخته شده محکوم نمایند ویا بوسیله اعمال خرافی که بین ما کم نیست مارا مورد سوال قراردهند .مقاله نکاتی داشت که ازنظر حقیر قابل بازخوانی است .چه بهتر که بجای یکسری مطالب که ایا واقعی هست یانه.ازسردمداران ذهبیه که دیدم سایت برای تبلیغاتشان دارند بهره جست .وبااین وسیله اگر انحرافی وبدعتی دراعمالشان وجود دارد .جوابگو باشند.درمقاله مواردی ازجمله بدعت(اینموردکه مهمترین بخش مقاله میباشدبایدبادقت واز افرادیکه ازانها شناخت کافی دارند بهره جهت حتی از خودشان چون هم مکتوب دارند وهم براحتی بیان مینمایند).جفا به پیامبر بزرگ اسلام .مذهب علی ع پرستی.کینه ورزی باعلی ع.عارفان بی نماز. (این موارد بدون تحقیق بیان شده).صوفی لامذهب است(فکرکنم اینمورددرمورد ذهبیه صدق نکند چون صددرصد اعمال دینی واجب دوازده امامی را باایمان وقلب پاک رعایت وبین انان کسانی بودند که بدرجه اجتهاد نایل شده بودند)سیاست و فرصت طلبی (این مقوله هم جای بحث داردزمان نوجوانی اینجانب درشیرازتنها علمای دین و مریدان انها باحکومت شاه مخالف بودندوتقریبا اکثر مردم تا قبل از قیام امام ره موافق بودنددراویش ذهبیه که تعداد کثیری ازانها نظام بادرجات بالا وهمچنین کارمندان اداری با پست های بالابودند نه تنهامخالف شاه نبودند بلکه برعکس طرفداری هم میکردند .موضع انانرا درانقلاب نمیدانم اما میرساندباتوجه باینکه اهل بحث جدل نبودند بیطرفی پیشه کرده باشنداما اکنون درسایت مستقل خانقاه شیرازاز امام خامنه ای حفظ تمجید شده بود اگر مشکل امنیتی نداشته باشند این نوع سیاست هم میتوان معقول باشد)عنوان شده بود که تولیت حضرت شاهچراغ ع چاپخانه مصطفوی واحمدی را جهت مخارج داشته اند که نمیتواند صحیح باشد .فقط چاپخانه احمدی شاید وخانقاه خود دارای املاک موقوفه بادرامد برای مخارجش میباشدوهم اکنون هم اطلاعی ندارم ) مریدان چون بردگان درغل رنجیر(این تعبیر جالبی شایدنباشدچون کلیه انسانهاییکه مرید وپیرو مکتبی باشند بهترین افراد ان مکتب کسی که ازنظر فکری درخدمت مرشد خود باشد اگر مسلمان است کاملا تسلیم .اگر نظامی واگر ........) وازه خانقاه اصطلاح شرعی نیست وبرای مقابله بامساجد ومدارس بوجودامده(اینگونه بیان شاید صحیح نباشددرمکتب مامگر حسینیه .فاطمیه وعباسیه برای مقابله بامساجد بنا شده وایا خداپرستانیکه در غار هاعبادت میکردند نیت دیگری غیراز خداوند داشته اند).فحشاوخانقاه بدلیل دوربودن اززنان ورواوردن به نوجوانان و.....(همانطورکه قبلاگفتم کلیه افرادی که درخانقاه بودند ویکایک انهارا بااسم ونوع شغل میشناختم همگی دارای شغل .خانواده وهمسر وفرزندان بودن وزنان ودخترانشان قبل از انقلاب رعایت حجاب واهل روضه خوانی در منازلشان واسا می فرزندانشان اسامی معصومین که توسط قطب شان انتخاب میشدمانند محمد زهرا فاطمه علیرضاو.......) رهبانیت(همانطورکه گفته شدکلیه افراد دارای شغل ودراجتماع انهم مشاغل قابل توجه و فرزندانشان نیز در مدارس ودانشگاهها مانند دیگران فعالیت میکردند)حذف امامان بعداز اما رضا ع وقراردادن قطب های خودشان بجای انها(من هیچوقت چنین موردی را مشاهده نکردم ودردوره کلاسهای عقیدتی که بعداز انقلاب تشکیل شد روحانی که ادیان و فرق را توضیح میداد در مورد ذهبیه اظهار داشته بود که یکی ازقطبهای ایشان به نام احمد دراخر عمر درحالی که مرتب اب ازدهنش سرازیر بوده ومریدان اب دهان اورا بعنوان تبرک میبردند وهمیشه میگفته مکه دور سر من است لازم نیست مکه بروید .من تااخر عمرش اورا میدیدم هیچوقت اب از دهانش سرازیر نبود وهر کس ازانها که وجب بود مکه مشرف میشد اینگونه مباحث برای پیروان امام جعفر ع که پایه گذار مکتب بحث است زیبنده نیست در میان انها ومریدان احمد تبریزی روحانیون استاد دانشگاه دکتر سرهنگ تیمسار معلم ومدیر وافراد تحصیل کرده بودند من نمیخواهم از ذهبیه دفاع کنم شاید انها ازنظر عقیده نقایصی داشته باشند که بااینگونه اظهارات انها بیشتر در اشباه فرورفته وخودرا محق میدانند من با طلوع انقلاب اسلامی وحرکت اما م خمینی ره وشناخت علامه طباطبایی.جعفری.نوری و دیگر بزرگان مطهری .طالقانی و..... دنیای بسیار وسیعی را پیش رو ی خود یافتیم ازجمله مقبله بادیگران مرحوم ایت الله طالقانی مورد احترام کلیه مذاهب میباشد.مرشدی اهل سنت وفرقه نقشبندیه که نماز برایشان حرام وباید نقدی فدیه دهند اول انقلاب نزد امام ره رفت وگفت حکومت شما با ما چه خواهد کرد سوال کرد شما چه فرقه ا ی هستید جواب داد اهل حق امام ره گفته بود کاش من اهل حق بودم .مرشدامده بود کردستان به مریدانش گفته بو دباید از اما م تبعیت کنید وپسرش سالها بسیج بود ودر مرز مبارزه میکرد هر کاری کردیم نماز بخواند نمی خواند میگفت حرام است بعضی ها اورا نجس میدانستند و خیلی ها بااودوست بودند تااینکه یکی از بچه هانیمه شب مرا بیدار کرد وگفت معجزه (داره اشکم سرازیرمیشه) دیدم همان کرد درحالیکه اب وضو ازدستش سرزیر بو د روی سجده داره گریه میکنه .بغلش کردیم پرسیدیم چی شده گفت پدر مرحومم را خواب دیدم که مهمان داشت باشوق خواستم وارد شوم ممانعت کرد کفت تو به مهمان من بی توجه هستی از این ببعد مرشد تو او هست نه من .نگاه کردم دیدم مهمان پدرم اما م خمینی ره بعداز تغیر مذهبش دو خواب دیگر دید که یکی در نبودنش که بیمارستان بود به بچه گفتم بایش دعاکنندوقتی امد بهم گفت حالم خوب شدچون درخواب دیدم که به بچه ها گفتی برایم دعاکنند .اگر شما بخواهید بازهم مطالبی خواهم گفت واگر سوالی داشتید /خداوند مهربان یاورتان باشد.

بهتر نیست کمی عقلانیت و انصاف را در تحقیقات مان در نظر بگیریم ویا حداقل مطالعه اندکی در خصوص حرفهایی که اظهار میکنیم داشته باشیم در قبال تک تک نوشته هایتان در روز قیامت مسول هستید من از کودکی با این فرقه اشنایی دورا دوری دارم تمامی اعمال و گفته ها و کردار این فرقه چیزی نیست مگر شرع مقدس اسلام و مذهب منور شیعه اثنی عشری . امیدوارم خداوند متعال بحق ۱۴ معصوم از گناه تهمتان بگذرد

آقا سیدمحمدعلی سلام شما اشکالتان به احادیث مستندی بر رد این فرقه هاست یا اینکه چون شما شیعه بوده اید و از دور با ایشان آشنایی داشته اید در مقابل شما کاری انجام نداده اند، تازه افردی که چند سال است که در این فرقه حضور دارند مشمول بسیاری از دستورات نمی شوند. به عنوان مثال اقطاب و شیوخ این فرقه از عبادت معاف هستند زیرا آنها به حقیقت رسیده اند امّا این حرف را هیچ وقت در مقابل حتی مریدان خویش نمی گویند، بلکه در کتب ایشان موجود است. کمی مطالعه می تواند شواهد عینی شما از کودکی تا به حال را رنگ واقعیت ببخشد. ومن الله توفیق

لطفا سند معاف شدن از عبادات برای قطب این سلسله ارائه کنید ممنون

بسم الله تعالي توضيحي كه راجع به شيخيه داده شده با واقعيت تطبيق نميكند. براي آشنايي با عقايد ايشان به سايت زير مراجعه فرماييد: alabrar.info و در آن سايت به توضيح كلي معرفي شيخيه و همچنين كتاب «نظري به قرن بيستم» و «فلسفيه» مراجعه شود. ضمنا مرحوم علامه طباطبايي در كتاب «شيعه در اسلام» شيخيه را شيعه اثناعشري دانسته و فرقه جداگانه نشمرده و اگر كساني كه دانسته و ندانسته انواع تهمت‌ها به شيخيه ميزنند انصاف را از آن مرحوم ياد بگيرند خوب است.

برادر بنده قبول دارم که نقد هایی که به ذهبیه وارد است و میتوان پیرامونشان به بحث و بررسی نشست و کنکاش نمود و در مورد دیگر فرستاده و سلاسل نیز هر کدام را میتوان ، و میبایست به صورت جداگانه مورد تفحص و بررسی قرار داد و این مسئله امری نیست که (کلی) باشد این نوع نقد شما بیشتر از این وه نقد باشد به صحبت ها و گفتمان پای دیس های سبزی پاک کنی رنان دوره ناصرالدین شاه شباهت دارد!! خیلی پوزش میطلبم ولیکن ابن نوشتار فقط این را میزساند که شما بزرگوارلن خیلی از مرحله پرت میباشید!! و بی اطلاعی و نا آگاهی تان از مسایل یک جور ناجور و نامتجانسی توییی ذوق میزند و فکر نمیکنم کسی که اندک اندک اتدک خبر و دانشی فی البحث الاتصوف و مدضوعات گرداگردش داشته باشد جز (پوزختد) و (یک اخم آمیخته نظر عاقل اندر سفیه) چیزی برای تقدیم به محضرتان داشته باشد. البته از آنجا که مخاطبین مفروض شما اساتید به یقین علما و دانایان نمیباشند زیاد عجیب

بنده در سال 1376 که جهت دوره آموزشی کوتاه مدت در مرکز بعثت شیراز رفته بودم روز مبعث به علت تعطیل بودن کلاس ها اول به زیارت حضرت احمد ابن موسی وسید محمد رفتم سپس سری به خانقاه احمدی زدم هنگامی که وارد شدم افراد در حال قرائت زیارتنامه بودند من در انجا انسانهای شریفی دیدم که در بین آنها اقشار مختلفی حضور داشتند .بر سر مزار سید احمد اولیا ومحمد علی حب حیدر رفتم وفاتحه قرائت کردم تنها چیزی که برایم تازگی داشت نحوه دست دادن بود ودیگر ادای احترام به قبر وحید اولیا! در مدخل ورودی ارامگاه عکس دکتر گنجویا ن در قاب بزرگی روی دیوار نصب شده بود من با اشاره از جوانی نام صاحب عکس وسمتش پرسیدم ایشان گفتند دکتر گنجویان هستند وقطب ذهبیه هستند اکنون ساکن لندن می باشند من گفتم چطور از لند ن مریدان راهنمایی می کنند آن جوان نگاه معنا داری به من کردند .

با سلام توضیحات دوستان را مطالعه کردم ، بنظر من برای شناخت یک فرقه دیدن فقط بررسی و دیدن و استناد به اعمال طالبان و مریدان ان فرقه کافی نیست بلکه بایستی افکار و نظرات اقطاب ان فرقه ها بررسی بشه ، در هر صورت فرقه صوفیه و انشعابات ان به هر اسمی که باشه بدعت در دین هست و پیامبر و امامان معصوم به شدت با بدعت مخالفت کرده اند ، شاید مریدان ان فرقه بقول دوستان حتی نافله ها را هم بخوانند ولی چون به وحدت وجود اعتقاد دارند و از فرمان خدا و پیامبر سر باز زده اند و بدعت گذاری کرده اند مسلمان نیستند و کافر محسوب میشن

به نظرمن هیچ مذهب و عقیده ای قابل رد و یا قبول نیست چون هرکس عقیده خاص خود را دارد وتنها چیزی که قابل رد ویا قبول است انسانیت وحیوانیت است والسلام

به نام حضرت حق .... کسی که خواب است را میشود بیدار کرد .. ولی کسی که خود را به خواب زده را نمیشود بیدار کرد . حرف های بی سند و مفت و بد گفتن از یک سلسه که کامل در راه حضرت حق است خودش گناه سنگینی داره .. کسی که این وبلاگ رو راه انداختی کمی فکر کن ...

سلام من کتابی را از این فرقه خواندم که نظرم نسبت به تصوف و صوفیه و مخصوصا ذهبیه عوض شد و این را عنایت خداوند و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام میدانم همان قطب سی و دوم این سلسله یعنی قطب الدین نیریزی تالیفی دارد به نام فصل الخطاب که توسط امین الشریعه خویی حدود 120 سال پیش شرح داده شده و توسط قطب وقت میرزا جلال الدین مجدالاشراف مورد باز بینی قرار گرفته و در بعضی موارد ایشان بر این شرح حاشیه زده است این شرح به نام "میزان الصواب فی شرح فصل الخطاب " چاپ سنگی شده و جدیدا هم به همت مرحوم "محمد خواجوی" - فیلسوف و صاحب بیش از 60 عنوان کتاب در فلسفه و عرفان - چاپ و منتشر گردیده در این کتاب تمام عقاید ذهبیه مورد بحث قرار گرفته و بسیاری از عقاید مثل عقیده به "وحدت وجود " و " فنائ فی الله" را بحث کرده که به هیچ عنوان کمترین ایرادی را نمیتوان از نظر اعتقادات شیعه اثنی عشری بر آن وارد کرد خواندن این کتاب را به همه ی حق جویان توصیه میکنم.

جالب بود./ هرچند جای بحث بسیار است ولی همینکه دیدتان گشاده گردیده ، حمد و سپاس الله یا حق

دوستان عزیز گیریم این صوفی ها در راه خدا باشند گیریم 12 امامی باشند چرا خود را از جامعه دور کرده اند چرا ادعای قطبیت و مرشد بودن می کنند ایا این حدیث از امام زمان نیست ک فرمود بعد از من نزدیک ترین شخص به من مراجع تقلیدهستند پس چرا باید سخن امام را کنار گذاشت و خود را صوفی و مرشد نامید و باعث تفرقه در جامعه شد گیریم این مرشدان انسان های شریفی باشند اما چون باعث تفرقه شدند از نظر من از دین خارج اند ایا قران نمی گوید وحدت داشته باشید و به این ریسمان الهی چنگ زنید

سلام بر پیامبر رحمت و آل مطهر و معصوم وبدور از هر گناه چهارده معصوم پاک واما بعد ای بظاهر اهل ایمان ببینید با ایمان خلق خدا چه کردید معصوم در حدیثی فرمودند وای از کسانیکه دینشانرا خرج حکومت کردنشان کنند میدانید یعنی چه پس بخود آئید و از انصاف بیرون نشوید این حرفهای دشمن شاد کن را ننویسید و اشاعه ندهید که عمر این دنیا بسی کوتاه است و زندگی در بعد از این دنیا بسی طولانی در جوابتان صدهامن مثنوی در ذهن دارم ولی حیا میکنم در محضر خدا و معصومین علی الخصوص امام منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف که بنویسم چرا برای جیفه دنیای دنی که مولی الموحدین امیر عوالم هستی امیرالمومنیین علی علیه السلام در باره دنیا فرمودند که از آب بینی بزی برایم بی ارزشتر است بدون تحقیق و مطالعه از زبان معصوم مطلبی ابراز میکنید بخدا شرم میکنم بعضی از مطالب را بنویسم زیرا مانند تف سربالاست که بصورت خودم میافتد و بعنوان مسلمان پیرو مذهب شیعه اثنی عشری خجالتم میآید چه فرقی بین فقیهان و عالمان در دین با دیگر مدعیان دیانت و طریق رستگاری در پیروی از اسلام و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین در ارتکاب فعل خطا و کجروی و دنیاطلبی وسوءاستفاده از نام دین میباشد هزاران مثال زنده و بروز در این باب موجود است آیا خطای فرد را باید بنام مذهب نوشت یا اگر گروهی در فهم و عمل احکام و فرامین الهی بخطا رفتند باید احکام و فرامین الهی را زیر سئوال برد که اگر چنیین باشد وای اگر از پس امروز بود فردائی عزیزان بسیاری ازآنچه که فکر میکنید ونام دین برآن نهاده وسنگش را بسینه میزنید با آنچه که خدا ورسولش صلوات الله علیه و ائمه معصومین علیه السلام فرمودندفرق بسیار دارد برای ابراز نظر در امور دین باید وشاید در بسیاری از علوم دینی مهارت و مطالعه و بررسیهای تطبیقی ومهارت کامل در علوم وحیانی حدیث تفسیر منطق کلام رجال انساب و....دارابود نه اینکه چون فلانی یا از غرض یا از مرض یا از کمدانی و کمخوانی و بسیاری ساده لوحیها حرفی زد یا نوشت بدون شناخت و تحقیق آنرا در بوق کنیم و پیش خودمان دلخوش باشیم که داریم از اسلام و حقیقت دین دفاع میکنیم بعد شب اول قبر تازه گرفتاریمان شروع میشود و فریادرس خداست اینها از سر وظیفه شرعی عرض شدخلاصه هیچ گروه و فرقه و جماعتی غیر از معصومین خالی از خطا نبوده و نیست پس بهتر است پای از گلیم انصاف بیرون نگذاریم ومن الله توفیق آمین یا رب العالمین 25

ممکن است روایتی که امام زمان عج فرموده باشند نزدیک ترین شخص به مراجع تقلید هستند را با آدرس هم سند هم اسناد مرقوم بفرمایید چون تا آن جا که بنده اطلاع دارم زمان غیبت صغرا که مراجع تقلید وجود نداشت و در توقیع شریف که فرموده اند فرجعوا الی رواة حدیثنا. رواة حدیث فقط یک ظاهر است نص نیست و تطبیق آن به مراجع تقلید نیاز به دلیل یا قرینه دارد که در کلام حضرت عج وجود ندارد. تفرقه در جامعه با اختلاف در تفکر یا برداشت دینی ایجاد نمی شود شما را به این نکته توجه می دهم که یک مجتهد اگر فتاوی مجتهد دیگر را بپذیرد مقلد خواهد بود و اختلاف فتوا در بین مجتهدین هیچگاه تفرقه در امت نبوده است. اما اعتصام بحبل الله دستور قرآن است خودتان چرا مطالب تفرقه انگیز بدون سند و تقریبا تماما افترا می نویسید؟ یعنی برای اعتصام بحبل الله باید دست به هر گونه سخن پراکنی زد

توقیعی که فرمودند ««اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ» به صورتی بدیهی، منظور، علمایی است که درس دین خواندند و فقها و علمای ربانی، مصداق بارز این توقیع اند. اختلاف در نظرات علمی هم به خاطر عدم ظاهر بودن امام زمان (عج) هست. حال آنکه علمای ربانی در مبانی و ضروریات، متحدند. حال آنکه صوفیان در همان ضروریات و مبانی هم اختلاف دارند. ده‌ها فرقه و بلکه صدها فرقه هر کدام خود را صاحب خرقه و ولی خدا و وصی پیغمبر میخواند و بقیه را انکار میکند. صوفیه نه تنها اعتصام به حبل الله ندارد بلکه در ظواهر دین و حتی در باطن دین اهل انحراف است. در همین سایت، هزاران نوشتار در انحرافات صوفیه نوشته شده است. مطالعه کنید.

کسانی که دم از ابطال عرفان و تصوف حقیقی میزنن خوبه توجه کنن که امام خمینی تو نامه به گورباچف از ابن عربی و کاشانی نام میبره نه از مراجع تقلید و فقها که خداوند سایه شون را از سر ما کم نکنه. فقه قسمتی از دین اسلام و عرفان هم قسمت دیگه. خداوند بزرگان هر دو قسمت را سلامت بدارد

سلام.اصل فرقه ها اشکال داره.بیایید واقع بینانه تر نگاه کنیم.نایب امام زمان چه کسی هست؟؟!!1_حضرت آیت الله خامنه ای 2_آقای عصاریان!!!!

هیچ کدام در حقیقت نایب امام زمان عج منسبی ساختگی است نه امام زمان عج پس از غیبت صغرا نایب تعیین فرمودند و نه در جایی ثبت شده نه آقای عصاریان چنین ادعایی دارد و نه آقای خامنه ای اگر این ادعا اشکال در دین است پس شما از دین خارج شده اید. مراجع تقلید چه آنهایی که انسدادی بودند مثل مرحوم میرزای قمی و چه آنهایی که باب علمی را باز دانسته اند در نهایت به این جا رسیده اند که کلمان ادی به ظنی فهو حکم الله فی حقی و حق مقلدی و بنده ندیدم هیچ کدامشان ادعای نایبی کرده باشند

ﻣِﻦَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻓَﺮَّﻗُﻮﺍ ﺩِﻳﻨَﻬُﻢْ ﻭَﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺷِﻴَﻌًﺎ ۖ ﻛُﻞُّ ﺣِﺰْﺏٍ ﺑِﻤَﺎ ﻟَﺪَﻳْﻬِﻢْ ﻓَﺮِﺣُﻮﻥ... ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻦ ‏(ﻓﻄﺮﺕ ‏) ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺘﻔﺮﻕ ﻭ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﻗﻪ ﻓﺮﻗﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ‏( ﺍﺯ ﺍﻭﻫﺎﻡ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﺧﯿﺎﻻﺕ ﻓﺎﺳﺪ ﺧﻮﺩ‏) ﺩﻟﺸﺎﺩﻧﺪ ﺁﯾﻪ 32 ﺳﻮﺭﻩ ﺭﻭﻡ در اسلام مذهب هم مردود می باشد تا چه برسد به فرقه... اساس و زمینه ظهور فرقه در اسلام عدم شناخت درست خدای متعال و درک نکردن قلبی معنای توحید، افکار شیطانی عاملین فرق و جهل عوام است این چند عامل دلایل اصلی به وجود آمدن فرق گوناگون در اسلام و سایر ادیان الهی ست باید بدانیم که جز خدا و اراده ی او هیچ چیز یا فردی مقدس نیست در غیر اینصورت زمینه بروز شرک را در وجود خود و جامعه آفریده ایم... توحید چون نباشد، جان نیست بر هدایت... عمری بکوش بر خود ،تا ره برای خدا را....

آیا شیعه فرقه است؟ آیا هر تفکری فرقه است؟ آیا اشعریت فرقه است؟ آیا اعتزالی بودن فرقه است؟ اهل حق اهل عدل و... بهتر است محققانه و مستند نظر بدهید. پیروان ابوحنیفه معتقدند که پیامبر ص فرموده اند النعمانی سراج المومن از سند و اسناد این روایت که بگذریم اگر ابوحنیفه فرقه ای تاسیس کرد که کرد خروج از دین دارد؟

من دارای مدرک دکترای عرفان و تصوف هستم و سالها درباره فرقه های صوفیه تحقیق کرده ام. متأسفانه مطالب شما صحت ندارد و مجموعه ای از تهمت ها و دروغ ها و مطالب بی اساس بود. نقد فرق صوفیه باید بر اساس مستندات کافی و به دور از تعصب و کینه باشد.

اين روش شما (كلي‌گويي و تيري در تاريكي انداختن) نشانگر ناتواني از سنجش منطقي است. اگر در ادعاي خود ضادق هستيد، مستند و مستدل سخن بگوييد. با تشكر

حسین عصاریان دروغگو است

مگر شما حسین عصاریان را از نزدیک دیده اید با او مجالست داشته اید همکلام بوده اید که مدعی دروغگو بودن ایشان هستید؟! اگر نه پس دروغگو کیست؟ و اگر آری یکی از دروغهای ایشان را بفرمایید مستفیض شویم

با سلام ،لطفا سند گفته ها را بزنید،با تشکر از زحمات و راهنمایی شما

با سلام مطلب اول اینکه بعضی اعمال هرچند در دین ذکر نشده مانند ایجاد حسینیه و زینبیه اما نمیتوان بران بدعت اصطلاحی را اطلاق نمود و ان را امری مذموم شمرد کما خداوند در قران می فرمایدوَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْ نَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ طبق ایه خداوند رهبانیت را برای قوم حضرت عیسی تکلیف نکرده بود اما چون به جهت ابتغا رضایت الهی رهبانیت برگزیدند خداوند به انان اجر و پاداش می دهد پس رهبانیت فی نفسه هرچند در دین ذکر نشده چون به جهت کسب رضایت الهی بوده دارای اجر است مانند ایجاد تکیه ها که شریعت نسبت به ان امری نشده اما اگر به جهت برپایی شعایر دینی باشد امری راجح است و اگر در روایاتی نسبت به برخی از دسته های صوفیه مذمتی صورت گرفته اولا باید سند روایت ثابت شود ثانیا در بعض روایات مضمون روایتحاکی از این است که این دسته ترک دنیا را به جهت جلب مردم انجام می دهند اما مطلبی دیگر که رفیقی گفتن کدام یک از اقای خامنه ای یا فلانی ولی جامعه هستن بحث قطبیت یا مرشد بودن در نزد صوفیه و عرفا بحث ولایت ظاهری نیست بلکه بر اساس سیری که می نمایند یک ولایت باطنی از جانب خداوند بسته به ظرفیت شخص به ان فرد داده میشود که البته لزومی ندارد در هر دوران یکی باشد فقط اینکه ولی اعظم الهی امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف هستند و بقیه میتوانند ولی باشند و از این وجود امام بر وجودشان حقایقی از ولایت امام جاری شود چون قمری هستند که محل بازتاب انوار شمس است دقت شود این حقیقت یک امر باطنی است که شخص از توجه به مقام نورانی ولی اعظم ان را دریافت می کند و مثل خلافت ظاهری نیست چه بسا فرد حتی در عمر خود یک بار هم امام را جسما زیارت نکند اما این حقیقت را از ان وجود مقدس بگیرد و چه بسا افرادی که حضرت زیارت کنند و هیچ بهره ای از این دریای توحید نبرند مطلب دیگر یکی از رفقا اشاره نمود که صوفیه قایل به وحدت وجودند و این کفر است برادر من وحدت وجود یک بحثی است که در نزد فلاسفه اسلامی عقلا ثابت شده و قابل اثبات نقلی نیز هست فقط دو ایه میگویم در ان تعمق کنید هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و دیگری الحمد لله رب العالمین که الفو لام الف و لام استغراق جنس است یعنی کل حمد لله العاقل یکفیه بالاشاره مطلب دیگر که گفته شد صوفیان غالی هستند من که صوفی نیستم یک طلبه حوزه علمیه هستم اما روایاتی را که در شان ایمه وارد شده اند را خوب بفهمید اگر حضرت گفت من اسم مکنون چ مخزون خدابم یا گفت انا احیی و امیت برین مبانی ها ی نظری رو دقیق بخونین اینا هیچ کدام دلالت بر خدا بودن ایمه نمیکنه بلکه نشان میده ان بزرگواران دارای مقام مظهریت برای اسما و صفات خدا بوده اند مگر نه اینکه حضرت عیسی مرده را زنده می نمود مگر اهل بیت ما کم از انبیا الوالعزم الهی اند با تشکر از مدیریت سایت

سلام علیکم در مورد معروف کرخی باید توجه داشت جمع از بزرگان علم دین چون سید بن طاووس که هم فقیه بود و هم عارفی دلسوخته در کتاب طرایف خویش جریان مسلمان شدن او را به دست امام رضا تایید کرده و او را دربان و صاحب سر حضرت می داند همچنین این مطلب در مناقب ابن شهرورزی مورد تایید قرار گرفته و طریحی در مجمع البحرین ذیل لغت عرف او را راوی احادیثی از امام صادق می داند که البته در قول طریحی جای بسی تامل است اما انچه که بعضی از بزرگواران را واداشته در صدد رد معروف برایند تنها یک مخالفت بی اساس و جاهلانه هست چراکه بعضی از فرق صوفیه که خود را به معروف نسبت می دهند دچارانحرافات عقیدتی هستند و به همین دلیلشخصی که چنین انحراف عقیده ای از او به فرقه ها تسری کرده نمی تواند صاحب سر معصوم باشد اما باید توجه کرد همین فرق خودرا در نهایت به امیرالمونین نسبت می دهند اما کج اندیشی های انان را نمی توان به ان ذات مقدس نسبت داد در مورد شخصیت هایی مثل معروف نیز باید چنین برخوردی شود و کج اندیشی های برخی فرق که خود را به معروف نسبت می دهند غیر از شخصیت خود معروف است

خجالت نمیکشید مطلب بدون منبع منتشر می کنید! برادر من چه پایگاه جامعی هستید که هنوز نمیدونید مطلب بدون منبع یعنی کشک!

در متن چند سند آمده است. لطفا بازنگری بفرمایید. همچنین از ابتدای مهر 1393 در استناد و شیوه استدلال‌ مقالات این پایگاه تغییری رخ داده و تمامی مقالات از آن تاریخ به بعد مستند به اسنادِ روشن شده اند.

یا هو 110 عبد درگاه وحید الاولیا شادی دل اولیا سلسله ذهبیه صلوات

دوستان عزیز بنده کسی هستم که همان کتاب فصل الخطاب را به همراه استاد خواجوی آماده و چاپ کردم فقط یک حرف دارم فریب احادیث ساختگی و دروغین و مغلطه ها رو نخورین برای رسیدن به باطن دین مبین اسلام و ارتباط با خلیفه خداوند حضرت حجت روحی و روح العالمین له الفدا هیچ راهی جز اتصال به اولیای حق وجود ندارد و مابقی صرفا از ظاهر دین بهره میبرند البته در تصوف هم مانند همه جا دراویش دروغن و مدعیان دروغین وجود دارند اما در ذهبیه هرگز چنین نیست و راهشان راهی جز راه پیغمبر و ائمه اطهار و راه خداوند نیست

جفنگیات مرکب

سلام گسستگی سلسله ی ذهبیه چه جوابی دارد از قبیل تمرد برزش ابادی از ختلانی در مورد بیعت با نور بخش اسلام اوردن معروف با عدم ملاقات با حضرت رضا علیه السلام پگونه قابل توجیه است علاوه بر این که امام حواد علیه السلام دیگر چکاره اند بهتر نیست به اصحاب خانقاه احمدی و مثل اون بگین یه فصل الخطاب دیگه بنویسند و سلسله رو به حضرت صاحب ارواحنا فداه برسونن تا مریدا چشم وگوش بسته از غیر معصوم علیه السلام تبعیت کنن جان برادر داد صوفیگری که زاده ی سنیهاس از جمله سر سلسله ی اقطاب ذهبیه همچون غزالی ونجم الدین کبری ولاف شیعه گری جور در نمیاد برایت یعنی بیزاری از هرانچه رنگ غیر معصوم علیه السلام داره از جمله فرقه گرایی والتزام به سلسله ی اقطابی اسلافشون سنی بودن بهتر نبود تو سلسله اسم چند تا عالم کار درست شیعه مثل شیخ طوسی میومد

آیا فقها نظریات فقهیشون را به امامان ع نمی رسانند اغلب به امام ششم ع چرا به امام زمان نمی رسانند؟! تمرد برزش آبادی از ختلانی برای کسانی که اصل سلسله ذهبیه را قبول ندارند چه فرقی می کند؟ آیا مهم است؟ شما از معصوم علیه السلام تبعیت کن ولی مواظب باش غیر فرمایشات ایشان ع را ملتزم نشوی؟ اگر قرار بود همه فقها هم به تصوف گرایش داشته باشند که دیگر شما بلاتکلیف می شدید در انجام امور شرعیتان چون نویسند مدعی است که صوفیان نماز نمی خوانند و به دروغ می گویند ما اهل نمازیم

تعصب و تحجر و شغف شما به تصوف سبب نشود که هر رطب و یابسی را به هم ببافید. فقها اگر امام زمان را حاضر و ظاهر درک کنند، حتماً از فقه را از ایشان خواهند گرفت. متأسفانه شما گرفتار تعصب هستید و این تحجر، شما را از انصاف و عقلانیت تهی کرده است. ضمناً درباره نماز، نویسنده به صراحت نوشته که ذهبیه نماز میخوانند: «مرید باید در عبادات خویش ، حتی درنمازهای واجب صورت وسیمای مرشد و پیر خود را به یاد آورد و به یاد او نماز بخوانند.» اما انحراف آنجاست که «اصحاب خانقاه ادعای وصول کرده و خود را مستغنی ازنماز و روزه می دانند. و می گویند کسی که به حقیقت رسیده باشد نیازمند شریعت نیست شریعت پوسته دین است وقتی به حقیقت رسیدی پوسته را باید دور انداخت.» انحرافات تصوف بیش از آن است که با تلاش شما مخفی بماند.

من اهل تبریزم با آنکه حدود چهل سال از رفتن جناب دکتر گنجویان گذشته اما هنوز هم که هنوزه مردم تبریز خوبیها ودستگیریهای آن بزرگوار رو به یاد دارند وبه روح پرفتوحشون فاتحه میفرستن اما در مورد مدرک ایشون. دکتر پوست بودند. همدوره وهمکار پدر جزام تبریز دکتر مبین بودن. الان هم مطبشون در خیابان قره آغاج تبریز موجوده در بیمارستان سینا و بابک فعلی مشغول بودند حتی ميشه نسخه هایی رو که نوشتن و مردم بپاس تبرک و یاد بود نگهشون داشته رو پیدا کرد واما درمورد شما که دروغ تحویل مردم میدید یک بیشرف از خدا بیخبر ميشه يه همچنین دروغگو یی باشد من به حلال زاده بودنت شک کردم

روح استاد شاد دکتر با شناختی که از ملایان و ملا صفتان داشتند به غربت رفتند تا ..........

پروردگار عالمیان ....... را شکر می کنم.. امثال ایشون ضد ذهبیه مطلب بگذارند...چون آنقدر سخیف و در حد خودش از تصوف اطلاع دارد....که یک کم سواد، در حد فارسی دست و پا شکسته از علم فیزیک و شیمی... حیف که عزیزان به امثال او برادر بگویند. چون... اگر فرزند حضرت آدم ع برادرش را کشت برای غریزه که در خودش بود، انجام داد و کشت... ولی امثال ایشون برای پول گرفتن... و اسم آوردن از سران بزرگ کشور دارد ... برای پاچه خواری .....انجام میدهد...نه التزام عملی به بزرگان کشور دارد ...نه بهیچ دین و مذهب... فقط پول و شاید ...بچند نفر مثل خودش بگوئید.به به.....آنها هم بگویند...ب....ب... اگر با مدرک و انصاف بودی ....حتی دشمن خارجی ضد حتی اسلام ..کسی بحران توجه میکرد.. امثال تو مولا علی ع امام اول شیعه ۲۵ سال خانه نشین کردند

یا هو 110 یا میرزا احمد عبد الحی مرتضوی ملقب به وحید الاولیا الکاملین

مطالب شما صحت ندارد . من طلبه ام و طلبه پایه اول میداند که بدون سند وذکر منبع مطالبش پوچ و بی ادعاست . فقط به خاطر حمایت از جدم این مطلب را ذکر کردم و گرنه که مطلبتان ارزش پاسخ ندارد . بد نیست بدانید قطب سی و دوم سلسله ذهبیه رساله ای نوشته اند که نام آن علل سقوط سلسله صفویه می باشد و این کتاب یکی از کتابهایی ست که رهبر فعلی کشور برای رشد جامعه خبرگان رهبری دستور به استفاده از این کتاب داده اند . آنوقت شما بیا و مطلب دروغ بنویس ، همین که میگویی من بر حق ام و دیگران را به هر نوعی تکفیر میکنی بدان که قطعا دروغ گفته ای .

همه باید پیرو مرجعیت شیعه باشند انجام اعمال اسلام بدون نظر مرجع اعلم فایده ای ندارد

سلام به همه حق طلبانی که اقوال گوناگون را میشنوند و بهترین آنها را انتخاب میکنند سخن ما صریح و روشن است هر کس پاسخ درستی دارد راهنمایی کند ، اگر خواسته اهل بیت علیهم السلام این بوده که ما به این گروهها بپیوندیم و از اقطاب سلسله پیروی کنیم سند و مدرک مستند آنرا ارائه دهد از طرف دیگر روایاتی در رد این گروهها رسیده چگونه ما خود را پیرو اهل بیت علیهم السلام بدانیم و فرمایش آن حضرات را کنار گذاشته مخالف دستور آنان عمل کنیم

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.