عدم حق تحصیل بهائیان در دانشگاههای ایران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که بهائیان و دولتهای استعماری حامی ایشان، از نقض حقوق شهروندان بهائی در ایران دم میزنند و علیه دولت و ملت ایران، بیانیه و قطعنامه صادر میکنند. از جملهی این دادخواستها برای بهائیان، حق تحصیل ایشان در دانشگاه است که از آن محرومند. اما سؤال مهم این است که واقعاً چرا بهائیان از تحصیل در دانشگاههای کشور و سطوح عالی محرومند و آیا این خلاف حقوق بینالمللی است؟
جواب اول: آنچه از بهائیانی که در مراکز مهم و دستگاههای دولتی نفوذ کرده بودند، مشاهده شده، جاسوسی گستردهی آنان برای دولتهای خارجی و همچنین خرابکاری میباشد. در بند 3 مادهی 18 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع سازمان ملل متحد، اینگونه ذکر شده است: «آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمیتوان تابع محدودیتهایی نمود، مگر آنکه منحصراً به موجب قانون پیشبینی شده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد».[1] دانشگاه که مرکزی بسیار مهم در هر کشور است، بر اساس این قانون میتوان آزادی افراد بهائی را در آن محدود نمود.
جواب دوم: ترویج فساد اخلاقی و تبلیغ در مدارس کشور توسط بهائیان: وظیفهی تمامی مسئولین این است که محیط آرام و سالمی را برای محصّلان و دانشجویان در کشور فراهم کنند. با توجه به اینکه ترویج فساد و اغفال جوانان از ابزارهای تبلیغی بهائیت است، این سلامت با تحصیل آنان در سطوح عالی کشور منافات دارد. بر اساس قانون اساسی کشور، چون بهائیت فرقهی ضاله و گمراه شناخته شده است و ریشهای الهی ندارد، حق تبلیغ دین خود را هم ندارد.[2]
جواب سوم: برای بهائیان تبلیغ آئین خود واجب و ضروری است، چنانکه سرکردهی این فرقه، یعنی حسینعلینوری، میگوید: «تبلیغ، امری وجدانی، اجباری و عمومی است». اما پرسش اینست که اگر بهائیان بخواهند آئین خود را در دانشگاهها، که مراکز علمی و حساسی هستند، تبلیغ و ترویج دهند، چه ظلم بزرگی به سایر دانشجوها و مردم میشود! به عنوان نمونه یکی از معتقدات بهائیان تجویز ازدواج با محارم است،[3] اگر بخواهند اینگونه مسائل را در دانشگاهها ترویج دهند، معلوم نیست چه بلایی گریبانگیر مردم و دانشجویان خواهد شد؟
جواب چهارم: در مسلک بهائیان، بنا به گفته رؤسای ایشان، کسی حق مخالفت با دستورات و قوانین حکومت را ندارد، همچنان که عباسافندی گفته: «بر احبای الهی اطاعت اوامر و احکام اعلیحضرت پادشاهی است، آنچه امر فرمایند اطاعت کند و همچنین کمال تمکین و انقیاد را به جمیع اولیای امور داشته باشند».[4] یکی از قوانین این حکومت، جلوگیری از تدریس بهائیان در دانشگاه است، اگر واقعاً بهائیان بهائی هستند، بنا به گفتهی عباسافندی کسی از بهائیان حق اعتراض به این حکم را ندارد.
جواب پنجم: حتی اگر هیچکدام از دلایل قبلی را قبول نداشته باشند، میگوییم که نه تنها مسئولین ایران از تحصیل بهائیان در سطوح عالی علمی کشور جلوگیری به عمل میآورند، بلکه حتی سران بابی و بهائی از تحصیل علم و دانش، پیروان خود را نهی کردهاند. علیمحمد شیرازی، مبشّر بهائیت میگوید: «لایَجوزُ التَّدریس فی کتب غیر البیان...[5] تدریس کتابها جایز نیست، مگر کتاب بیان (نوشتهی خود علیمحمد)» و یا اینکه گفته است: «نهی عَنکم فی البَیان أن لا تملکنَّ فوقَ عدد الواحد من کتاب و ان تملّکتم فلیلزمنَّکُم تسعةعشر مثقالاً من ذَهَب حدّاً فی کتابِ الله لعلَّکم تتقون [6] در کتاب بیان از شما نهی میشود که مالک زیادتر از 19 کتاب نشوید و اگر بیش از 19 کتاب داشتید، بر شما (برای هر کتاب اضافی) 19 مثقال طلا (به عنوان کفاره) واجب میگردد، این حدی است در کتاب خدا، شاید پرهیزگار گردید». پس اگر بهائی، واقعا بهائی باشد نه تنها حق اعتراض به جلوگیری از تحصیلش را ندارد، بلکه حتی بنابر آئین خودش، حق تدریس نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری را ندارد.
پینوشت:
[1]. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، سیدمحمد هاشمی، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۷۸، ص 191.
[2]. پایگاه خبری شیعه نیوز، کد خبر: 12779، تاریخ انتشار: 1388/01/22.
[3]. حسینعلینوری، اقدس، ص ۳۰، سطر ۱۰، « قد حرمت علیکم ازواج آبائکم».
[4]. دکتر اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، چاپ حیفا، 1932م، ص 302.
[5]. علیمحمد شیرازی، کتاب بیان عربی، باب 10، واحد 4، ص 13.
[6]. علیمحمد شیرازی، کتاب بیان عربی، باب 7، واحد 11، ص 55.
دیدگاهها
ناشناس
1396/03/09 - 11:05
لینک ثابت
اگر دین شما بر حق است نباید
saman
1396/03/09 - 15:17
لینک ثابت
1. بحث در همین است. آنان فقط
حرف حق
1396/06/10 - 11:40
لینک ثابت
سلام، بله دقیقا اینطور است.
افزودن نظر جدید