تقابل شاخ‌ها: بررسی تطبیقی ذوالقرنین

  • 1393/12/11 - 07:48
لیکن به راستی دلیل ذوالقرنین بودن کورش چیست ؟! این نوشتار به نقد دلایل ذوالقرنین بودنِ کورش می‌پردازد، آن هم از دریچه نگاه به موضوع شاخ (چه اینکه مدعی هستند کورش تاجی با دو شاخ داشت، لذا او همان ذوالقرنین به معنی «صاحب دو شاخ» است). ادعای برخی این است که تصویر زیر همان نقش‌نگاره کورش هخامنشی است که در کاخ دروازه پاسارگاد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ این نوشتار به نقد دلایل ذوالقرنین بودنِ کورش می‌پردازد، آن هم از دریچه نگاه به موضوع شاخ (چه اینکه برخی مدعی هستند کورش تاجی با دو شاخ داشت، لذا او همان ذوالقرنین است). ادعای برخی این است که تصویر زیر، نقش‌نگاره کورش هخامنشی در کاخ دروازه پاسارگاد است. نگاره‌ای که تاجی با دو شاخ بر سر دارد.

    
ما پیش‌تر در این باره سخن گفتیم که این نگاره، اصلاً نماد کورش نیست. بلکه امروزه روشن و مبرهن است که این، نماد یک بعل فینیقی است. و همین خود نشان می‌دهد که کورش نمی‌تواند ذوالقرنین باشد. بنگرید:

هخامنشیان و بعل!

اما پیرامون تاجی که بر سر این نگاره است، باید دقت کرد که این تاج، یک تاج مصری محسوب می‌شود.[1] که مشهور به تاج هِمهِم (Hemhem Crown) است. تصاویری از تاج مصری:
    
    
پس اگر این را گواه بر ذوالقرنین بودن کورش بگیریم، مصری‌ها بر این عنوان از کورش سزاوارترند! از سویی دیگر، در ادبیات قرآنی، واژه قرن (و جمعِ آن که قُرون است) به معنی ملت و نسل است.[2] متعدداً این معنا در قرآن آمده است.[3] و این معنی اولیه، درباره ذوالقرنین هم تبعاً نافذ است (از همین روی معنی درستِ ذوالقرنین، صاحب دو ملت است). لیکن اگر کسی اصرار کند که واژه «قرن» به معنی شاخ و «ذوالقرنین» به معنی «صاحب دو شاخ» باشد، آنگاه هرآینه اسکندر مقدونی بیش از هر کسی لایق این صفت خواهد بود. بنا بر متون تاریخی و اساطیری (که در مکتوبات کلاسیک ایرانی هم بیان شده)،‌ اسكندر در خواب ديد كه به خورشيد نزديك شد و دو شاخ‏ آن را از مشرق و مغرب گرفت، او رؤياى خويش را با مردمش در میان گذاشت و آنان او را ذوالقرنين ناميدند.[4] همچنین اسکندر پس از فتح مصر، «پسر آمون» نامیده شد و دو شاخ به شکل شاخ‌های آمون برای او به تصویر در آمد. آمون‏ (Ammon) الهه مصر باستان و مظهر خورشيد، دارای دو شاخ‏ شمرده می‌شد.[5] بر روی سکه‌های یونانی عصر باستان نیز به روشنی تصویر اسکندر کبیر (Alexander the Great) حک شده است که شاخ‌هایی به نشان شاخ‌های آمون دارد. این سکه مربوط به حکومتِ Thrace است و در زمان پادشاهی لوسیماخوس (Lysimachus) ضرب شده است.[6] همچنین افيپوس ‏ (Ephippos) در اثر خود درباره اسكندر مى‏‌نويسد: «اسكندر هنگام خوان، بالاپوش مقدس مى‌‍‏پوشيد. اين بالاپوش گاه به رنگ ارغوانى ويژه آمون بود، با كفش و شاخى‏ مانند او».[7]
    
در برخی نگاره‌ها برای زئوس (خدای بزرگ یونان باستان) نیز شاخ‌هایی به شکل آمون نقش کرده اند. از جمله تصاویر زیر که نشان می‌دهد زئوس همان آمون (یا معادل آن) شمرده می‌شد (Zeus-Ammon).
    
هرچند تأکید می‌شود که نگارنده لزوماً اسکندر مقدونی را ذوالقرنین نمی‌داند، بلکه سخن در این است که "اگر" ذوالقرنین را به معنی «صاحب دو شاخ» فرض کنیم، در این صورت، اسکندر برنده، و کورش بازنده‌ی این مبارزه خواهد بود.

پی‌نوشت:

[1]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392. ص 116.
[2]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن‏، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارات مرتضوی، 1374. ج 3 ص 175-176
[3]. سوره  یونس، آیه 13؛ سوره قصص، آیه 43؛ سوره اسراء، آیه 17؛ سوره طه، آیه 51؛ سوره یاسین، آیه 31؛ سوره انعام، آیه 6؛ سوره مریم، آیه 74؛ سوره صاد، آیه 3؛ سوره فرقان، آیه 38.
[4]. أبو الحسن على بن الحسين مسعودی،‌ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1374. ج 1 ص 58.
[5]. تاريخ هردوت‏،‌ محقق و مصحح: هادى هدايتى، ‏ تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران‏،‌ 1382. جلد 2، پاورقی صفحه 132.
[6]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی،‌1392. ص 253، و همچنین بنگرید به:
wildwinds.com, coins, sg6814
[7].  آثنايوس نوكراتيس،‌ ايرانيات در كتاب بزم فرزانگان‏، ترجمه: جلال خالقى مطلق‏،‌ تهران: مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامى‏، 1386. ص 48.

تولیدی

دیدگاه‌ها

چرا چرت میگی ...احمق ...یعقوب پیامبر خداست مگه میشه اینه خدانما کار نامربوط انجام بده ...نفهم ...بی شخصیت ...

خودتونو اگه جر بدین،اگه اونجاتونم بسوزه مهم نیست کوروش بزرگه و بزرگیش روز به روز بیشتر مشخص میشه،اگه میخواین بگین کوروش ذوالقرنین نبوده مهم نیست، چون همه مورخان نزدیک به زمان کوروش به بزرگی و پاکی اون ایمان دارن. جالبه کشورگشایی اسکندر ملعون براتون موجهه اما حمله کوروش به بابل و سارد و .... که برای دفاع از مردم خودش و گوشمالی متجاوزین بوده رو خونریزی میدونی،اگه اطلاعی از تاریخ داشته باشی کوروش چندبار به پادشاه سارد اخطار داد که از قلمرو ایران خارج بشه اما اون گوش نکرد.کوروش جوانمرد بود،به دشمناش مهلت میداد.اگه بعل و مردوک رو ستایش کرده قلبا به اونها اعتقاد نداشته، بلکه روش حضرت ابراهیم رو پیش گرفته بودتا اونا رو یکتاپرست کنه.حضرت ابراهیم ظاهرا به دین خورشید پرستها وستاره پرستها و سایر ادیان غیرالهی درمیومد واز درون وبامنطق ورویی خوش بهشون میفهموند که عقایدشون پوچه.درثانی کوروش یه ملت متحد میخواست که در کنارهم باصلح و صفازندگی کنند.اوندرزمانی پا به این جهان گذاشت که مردم به خاطر عقاید متفاوت همدیگرو میکشتن.اون نخستین کسی بود که آزادی دین و عقیده رو اعلام کرد،چیزی که شما عرب پرستان و اجنبی پرستان هنوز قادر به درکش نیستین، پس نباید کوروش رو بشناسشین.تویی که از کوروش بزرگ بد میگی مطمئن باش یه نطفه غیرایرانی از اجدادت به ارث بردی

عجب اراجیفی! هیچ کدام از مورخان ایرانی درباره وجود شاهی ایرانی به نام کوروش ننوشته اند، چه برسه به اینکه از طرف تمجید کرده باشند. فقط یونانی هایی که حداقل یکی دو قرن بعد از کوروش بودند، درباره او نوشته اند، جنایاتش رو هم نوشته اند و در آخر برای خود قهرمانی به نام اسکندر مقدونی تراشیده اند که هخامنشیان را شکست داده. بقیه داستان های تخیلی تعریف می کنند. کسی که حمله میکنه داره تجاوز میکنه نه اینکه دفاع کنه! اگه کوروش قلبا به مردوک و بعل و نبو اعتقاد نداشته همانطور که شهید مطهری گفته، او استعمارگر و خائن بود. احمق حضرت ابراهیم بت ها رو شکسته نه اینکه مثل ملکه انگلیس آنها رو ستایش کنه! کوروش به خاطر نژادپرستی به دیگران حمله میکرد که این با ایجاد وحدت سازگار نیست. کوروش در منشور حاکم بابل رو بخاطر نپرستیدن مردوک مستحق مجازات دانسته بنابراین آزاد گذاشتن مردم در دین چرنده، البته قیاس کسی که مردم رو در دین آزاد گذاشته با حضرت ابراهیم و حضرت محمد ص و هر سکتاپرست دیگه ای هم چرنده. اتفاقا خودت باید نطفه اجنبی از اجدادت به ارث برده باشی چون وجود یک شاه ایرانی به نام کوروش فقط به کتاب های اجنبی ها وابسته است. کلا چرند نوشته بودی اجنبی پرست.

سلام دوستان من نمیدونم جدیدا کوروش کوروش میکنن بعد کوروشو یک انسان مردم دوست میدانن نمیدونن که کوروش باکی ازدواج کرده چه مظلومبتهای به بابلیها داد

سلام .ما عرب نمی پرستیم بلکه دین اسلام را که کا ملترین ادیان است و خداوند آن را به زبان عربی به تمام انسانها معرفی کرده را پذیرفتیم تا به وسیله ی آن خدا را بخوانیم وتنها او را پرستش کنیم وتنها از او یاری جوییم والسلام.لطفا به همدیگه احترام بگذارید همه ی ما ایرانی هستیم .

لطفا بدون مطالعه و دانستن تاریخ مطلبی رو نگید من فقط میدونم هیچ کشور گشایی دستوربه آزادی م ردمان کشور فتح شده نمی داده وبجز کورش کسی اینکار رو در باستان انجام نداده وشهری رو به آتش نکشید و حتی اسیران رو ازاد کرد وحتی به مردمان یکتاپرست مثل یهودیان کمک کرد اگه دقت کنید پیامبر اسلام نیزمموقع فتح مکه چنین رفتاری داشت.

حرف شما کاملا درسته

بابا چرا آسمون رو به ریسمون میدوزید به اندازه یه نخود فرنگی عقلتونو به کار بندازید و متن اون عزیز رو دوباره بخوانید... اون نگفت ذولقرنین همان اسکندر مقدونیه ... گفت اگر که کوروش را ذولقرنین مینامید اسکندر شخصیت مناسب تریست و این یک مثال بود تا بفهمید... وگرنه ذولقرنین نه کوروش است و نه اسکندر مقدونی بلکه ذولقرنین علی بن ابیطالب است و سد محکم او همان ولایت اوست که تا ابد نخواهد شکست مگر به اذن خداوند و در آخر الزمان که آزمون الهی به پایان رسیده و هرکس در گرو اعمال خودش است خواهشن با تامل و تعقل کمی وقت گذاشته تحقیق کرده و کسانی که واقعا جویای حقیقت موضوع هستند خود درخواهند یافت ...

اخه اینا کلا نفهم هستم ....یکیشون متن و درست نخوندن ... و در کل بگم اینا یکیشون دین اسلام که راحت ترین و کامل ترین دین هست و مطالعه نکردند ... فقط شمشیر از رو بستن تا به جنگ خداوند بروند ... حال چه شما باشین چه نباشید اسلام زنده هست و در دست اهل خرد و عالمان قرار میگیرد .... ان شالله یه روز خوب میاد و حقایق روشن خواهد شد ....

سلام ، نیکی کوروش در آزاد کردن و شاد کردن و بر گرداندن بیچارگان رانده شده به موطنشان ، نشان از انسان بودنش دارد ، با شاخ یا بی شاخ ، با خدا یا بی خدا . حال در کچای تازیخ ما را به خانه خودمان برگرداندند و شادمان کردند ، چه با خدا بودند چه بی خدا . یک خدا به ما دادند همه چیزمان را گرفتند . 2500 سال پیش که قربانی کردن انسان رسم بوده و برخی در غار ها زندگی میکردند و قبایل به هم یورش میاوردند لااقل به نام خدا نبود به نام وحشی گری انسان نما ها بود و گلایه ای نیست ، حال به نام دین ، خدای و دین و زندگی دیگران را ستاندن از شاهکارهای ابلیس است . نمایندگان خدا در زمین بگذارید ما با چند خدا نیکی ها را یاد کنیم و شما با یک خدا ما را به اسارت نگیرید .

25. من (شهر) بابل و همه ی (دیگر) شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان باشنده در بابل را که (نبونئید) ایشان را به رغم خواست خدایان یوغی [20]↓ داده بود (؟) نه در خور ایشان، 26. درماندگی هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.[21]↓

خودت اونو ترجمه کردی ؟؟

اگرکوروش همان ذولقرنین درقران آمده است چطورموردتمجیدوستایش قرارگرفته که کوروش اصلایکتاپرست نبودخداوندازیک بت پرست تمجیدنمیکنه

اصلا قابل قیاس هم نیست ..

عمو ول کنید این کوروش و ...تنش و توی قبر اینقدر نلرزونید .... با خداوند پیکار نکنید ... این همه عالم این همه معجزه دین اسلام این همه بزرگ منشی عالمان ... ایت الله بهجت که در عصر همه ما بود ....بسیاری از عالمان دیگه .... من نمیدونم دنبال چی میگردید .... مگه با خداوند هم میشه پیکار کرد ... اخرین فرستاده خداوند محمد ص میباشد که متعلق به کل دنیاست .... حال چه شده عده ای دم از ایرانی بودن و دیدن خصوصی میزنید ... نه گفتارتان نیک هست نه رفتارتان و نه کردارتان فقط ادعای الکی ...

البته باید در نظر گرفت عده ای قلیلی از مردم تاریخ همیشه به وسیله شیطان به سمت ادیان های مختلف و بی اساس گرایش پیدا میکنن ... یک روز مزدم خدا رو نمیشناختم و فرعون ادعای خدایی میکرد ... روزی موسی در سفرش دیر کرد مردم گوساله پرست شدن ... و بسیاری از گرایش های دیگر .... امروز هم تاریخ تکرار شدنیست تا ما درس بگیریم که همیشه مردمان قدیم فریب فرعون را نمیخوردن ما هم فریب میخوریم و با نشناختن دین خدا در گرداب فریب های شیطان غرق خواهیم شد ... اون روز خدا را نمیشناختن فرعون را خدا میدانستن حال عده ای دین را نمیشناسن ... یا حق ... پروردگارا بر عقل و دین و ایمان همه ما بیفزا و راه معرفت خداشناسی و دین شناسی را برای ما هموار بگردان ... ان شالله که رستگار شویم ...

پان ترکهای تجزیه طلب چشم ندارن اقودار قوم فارس رو ببینن

بسم الله تعالی شأنه اگه مراجعه به کتاب شریف حق الیقین کنید جواب این سوال رو میگیرید، که حضرت مولانا امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرمایند: من ذوالقرنین و منم صاحب عصا و میسم، از عصا تعبیر به شی سرد و از میسم به شی داغ معنی کردند که با عصا به پیشانی اشخاص میزنن و معلوم میشه که شخص مومن هست و با میسم به پیشانی اشخاص میزنن که نشانه ارتداد و کفر اونها معلوم میشود. وصلی الله علی من اتبع الهدی

آریایی ها ازجمله کوروش خان اصالتا ازاستپ های روسیه به ایران آمدند درنتیجه کوروش یک ایرانی اصیل نمی تواندباشد بلکه یک روسی والا صل هستند.ایران 2500سال تاریخ ندارد بلکه بیش از7500سال .قابل توجه ایرانیان اصیل وروشنفکر.کوروش را یهودی ها علم کردن وازاین کارهم هدفی دارن .و.....

اگر کوروش بت پرست بوده پس چرا نماز میخوانده نماز خواندن یعنی ستایش خداوند. نمازی هم که کوروش میخوانده شبیه نماز ما بوده. مهم نیت است کافیه نیت پرستش و رضایت خداوند باشه. اسلام یعنی انسانیت. چیزی که خدا ازمون خواسته اینکه انسان باشیم ظلم نکنیم تا میدونیم تا نوشتن از خوبی های کوروش نوشتن از بزرگی و منش کوروش همه میدونیم حتی اگه اسمش تو قرآن هم نیومده باشه مهم اینکه او انسان بوده. ولی اینو بگم نویسنده مطلب تمام اسناد شما از کتابهای خود یهودیت هست افرادی که میخوان مسلمانان رو به جون هم بندازنن خوب هم یاد گرفتن چطوری . بله دارن رو فرهنگ و تمدن ایرانی پا میزارن که اینجوری تفرقه بندازن. ببینید خدا میگه انسان باشید و از گذشتگانتون عبرت بگیرید. نمیگه فراموشش کنید گفته عبرت بگیرید و یادشونو هم زنده کنید. اصل و نصب خودتونو حفظ کنید فقط عیب هاشو اصلاح کنید. شاید دوران کورش عیب هایی داشت همانطور که قوانین دوران قبل پیامبر اکرم (ص) هم عیب های داشت. اسلام مکمل قوانین الهی است. یعنی دین اصلی. یعنی مکمل تورات انجیل. البته نه تورات و انجیل الان که کلی توش تغیرات انجام دادن. ولی قرآن همان قرآن هست. نزارید بینمون تفرقه بندازن مهم انسانیت هست.

سلام گرامی؛ بت‌پرست بودن کورش هخامنشی با دلایلی روشن اثبات شده است. از جمله بعل‌پرستی (پرستش بت بعل) توسط کورش: [http://www.adyannet.com/news/14765] و پرستش بت مردوک: [http://www.adyannet.com/fa/news/1183]. دیگر اینکه بت پرستان هم نماز داشتند. اما نماز آنها برای پرستش بت‌ها بود. درباره انسانیت کورش هم نظرات متفاوت است. اما این مهم است که باید با حقیقت مواجه شویم و فریب تبلیغات را نخوریم. ببینید خیلی از کارهایی که کورش انجام داد از جمله قتل عام مردم اوپیس و حمله به آن سرزمین را نمی‌توان انسانی در نظر گرفت. این اسناد را بخوانید: [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3]. با تشکر از شما

در منشوری که بصورت کتیبه و منسوب به کوروش هخامنشی موجود است، کوروش بارها از مردوک بعل و نبو، بت های مردم بابیلون (بابل) نام برده و آنها را ستوده است. علامه طباطبایی گفته اند ممکن است ذوالقرنین همان کوروش باشد یک تطبیق تاریخی انجام داده بدون ابراز ارادت.... ولی شهید مطهری احترام به بت پرستان توسط کوروش و دادن مجوز پرستش آنها را مورد انتقاد قرار داده. بجز مورد احتمالی بالا چیزی در تفاسیر دیگر بزرگان تشیع دیده نشد جز حدیثی از امام علی (ع) به این شرح که به پادشاه بودن ذوالقرنین اشاره نفرموده اند : و في حديث علي (ع) و قد سئل عنه أ نبي هو أم ملك؟ فقال: عبد صالح أحب الله فأحبه، و نصح لله فنصح له. مجمع البحرين، ج‏6، ص: 295 از امام علی (ع) پرسیدند: ذوالقرنین پیامبر بود یا پادشاه؟ فرمودند: بنده صالح خدا بود که خدا هم او را دوست داشت... آنقدر دین مبین اسلام از پندها و توصیه‌های دنیوی و اخروی غنی هست که در بسیاری موارد آن را به افراد مجعول نسبت می‌دهند حالا پشت این موارد چیست بماند...

خاک بر سرتون کنن. کوروش پرستان بی خرد. به والله قسم دوخط درمورد کورش نمیدونید. یک میلیون انسان بی گناه رو کشته و فقط در سه جنگش خونربزی نبوده که اونم جای بحث داره. کوروش بت پرست بوده. یک نفر به من بامدرک نشون بده که اون مقبره برای کوروشه. بقیه چیزا بماند برای بعد. فعلا به این جواب بدید. منتظرم.

شماهایی ک اینهمه از کوروش دفاع میکنین پس چرا حتی ذره ای ب حرفاش عمل نمیکنین هر جا ک کم آوردیم ،نام کوروش ب زبان اوردیم .ذوالقرنین نه کوروشه ن اسکندر .اینهمه ب جون هم افتادین ک ب چی برسین دو روز دیگه ک کشورتون افتاد دست غربیا اون موقع میفهمین ک چقد راحت کشورتونو از دست دادین .

این حقیقتی است که مراد از ذوالقرنین در قرآن احتمال قوی اسکندر بوده و مسلمانان قرون اولیه هم این امر برایشان محرز بوده . مطالب این نوشتار هم به حق دلایل خوبی به این منظور ارایه میکند . اساسا افسانه اسکندر داستانی مشهور در قرن هفتم میلادی ( صدر اسلام ) در خاور میانه بوده که قبلا توسط یک مولف یو نانی در شهر اسکندریه مصر در قرن سوم میلادی نوشته شده . نویسنده افسانه، که به ناروا با نام کالیستِنِس مورخ دربار اسکندر معرفی شده، معمولاً با عنوان کالیستنس دروغین مورد اشاره قرار میگیرد. با آنکه متن یونانی اصلی امروز در دست نیست اما در همان قرون اولیه بعد از نگارش آن، هشت روایت مختلف از آن تهیه شد که به بیست و چهار زبان ترجمه شدند. ترجمه لاتین آن در قرن چهارم و ترجمه ارمنی آن در قرن پنجم میلادی انجام گرفت. ترجمهای سریانی از این متن، در حدود سال 627 یا 631 میلادی و بعد از پیروزی هراکلیوس امپراتور روم ) 647 515 م( بر خسرو پرویز ) 628 571 م( - - - همزمان با اواخر دوران حیات پیامبر اسلام در بین النّهرین تهیه شد که با تغییرات و اضافاتی در متن اصلی - همراه بود، نسخه سریانی این داستان تنها نسخه ایست که داستان اسکندر را به مساله یاجوج و ماجوج با یک تم آخر الزمانی مرتبط میکند . شباهت این قرایت داستان با داستان قران انکار ناپذیر است .... سوال مهم اینجا این است که در صورت یکی دانستن اسکندر و ذوالقرنین با توجه به اینکه میدانیم اسکندر جز یک جهانگشای اغلب خود خواه و بی رحم و بت پرست و می باره نبوده چگونه میتوان وی را فردی صالح دانست . اساسا چرا داستانی از اسکندر که قطعا یک افسانه است باید در قران ظهور یابد .....

نظر رهبر عزیزمان فصل الخطاب است.. ایشان اسکندر را فردی فاسق و هوسران خواندند.. خطاب بنده به احمقهایی که به جای افتخار آفرینی و اتحاد به دنبال تنش بین اسلام و تمدن اصیل و یکتا پرستی ایران باستان هستن

ما هم با شما موافقیم. باستانگرایان افراطی مُشتی احمق هستند که در پی ایجاد تنش و اختلاف بین ایران و اسلام هستند. سخن ما نیز در همین است که کورش مساوی با ایران نیست و لذا نقد جزوی از یک سیستم، به معنی دشمنی با کل سیستم نیست.

به نظر من این شماها هستید که نتیجه و پیرو همفر هستید شما خواسته و ناخواسته مامورید پیوستگی تاریخ باشکوه و اجداد پرافتخار خود با قرآن رو بشکنید

آقا اسکندر که یک خون خار بوده ..!!! پس چرا به ذولقرنین ربطش دادی؟؟؟؟ در ضمن شما همه چیز رو هم به شاخ ربط دادی.. منبع موثقی بقیر از این نداشتی؟؟؟؟

در کتاب دیوان لغات التورک اثر محمود کاشغری که هزار سال پیش نوشته شده هم از اسکندر به عنوان ذوالقرنین نام برده شده نه کوروش

دوستان اسکندر رده وذولقرنین نیست، عزیز یکم مطالعه تاریخی برای این روزها بدرد میخوره اون پیچش روی سر نیم رخ این سکه اولا رخ اسکندر نیست بلکه ذئوسه دوما اون شاخ نسبت پوست سر شیرو بر سر کشیده و اون قسمت که تو این مقاله جاهل و بی علم شاخ اومده گوش شیره

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.