اعتقادات
الردادی، مصحح کتاب شرح السنه بربهاری، در مقدمهی این کتاب، با استدلالی مغرضانه و استنادی غلط به آیه اکمال می نویسد: پیامبر (ص) دین را کامل کرد، و از هیچ چیزی فرو گذار نکرد، اما شیعیان در دین، تفرقه ایجاد کردند، و مدعی شدند که دین الهی به دست پیامبر کامل نشده است، و باید معصومی باشد، تا دین را تصحیح کند و به این ترتیب در دین الهی تفرقه ایجاد کردند.
صحیح بخاری مهمترین کتاب روایی مورد اعتماد وهابیت است. زیرا هم بخاری و هم وهابیت در عداوت با اهل بیت، خصوصاً امیرالمومنین علی (علیه السلام) مشترک هستند. بخاری به ندرت به فضایل حضرت اشاره میکند و تا جایی که امکان داشته باشد، در صدد قداست شکنی از حضرت علی (ع) است. وی حدیثی را نقل میکند که حضرت را از اهل جهنم میداند.
آل سعود از زمان پیدایش تا کنون ارمغانی جز جنایت، نسل کشی و کشتار انسانهای بیگناه و ظلم به اقلیتهای مذهبی، برای جامعهی بشریت نداشته است. جدای از اینها تمامی جنایاتی که هماکنون در خاورمیانه به دست گروههای تکفیری در حال رخ دادن است، محصول همین تفکر وهابی است که حامی آن آل سعودی است، که به نظر کارشناسان در راه سقوط است.
کتاب صحیح بخاری در نزد وهابیت جایگاهی بسیار بالا و ارزشمند دارد، زیرا بخاری در حد امکان فضایل امام علی (ع) را نقل نکرده است. صحیح بخاری با 7563 روایت، فقط 29 روایت از امام علی (علیه السلام) نقل میکند و از میان فضایل و مناقب انبوهی که در شأن امام علی (علیه السلام) از زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است، تنها به سه روایت اکتفاء میکند.
اِشراف پیامبر (ص) بر اعمال و دعاهای مسلمانان و سلامها و زیارات ایشان، امر مسلمی است. این موضوع که در بین اهل سنت و تمامی فرق اسلامی امری پذیرفته شده است، در اندیشه وهابیت نقض شده است. وهابیت بر این اجماع خورده گرفته و با ادلهای ضعیف قصد بدعتی خطرناک در دین را دارد. جای این است که وهابیت در اندیشهی خود تامل بیشتری نماید.
در مورد وهابیان و اشخاص مطرح آنها، از زمان پیدایش این فرقهی منحرف تاکنون الفاظ و عبارات بسیاری از سوی منتقدان بهکار رفته است، از آن میان میتوان به کلام حسین احمد مدنی از علمای بزرگ اهل سنت، اشاره کرد که محمد بن عبدالوهاب را شخصی، فاسق، ظالم، سفاک و عاصی میخواند. وهابیت فرقهای است که مؤسس آن این خصوصیات را دارد.
از جمله خصوصیات یک مسلمان واقعی این است که در برابر حق و حقیت تسلیم محض بوده و به دنبال خود رایی نباشد، مسالهای که در وهابیان هرگز یافت نمیشود، البته این مساله چیز عجیبی هم نیست، چرا که اینها تابع شخصی مثل ابن تیمیه هستند، که از دیدگاه برخی از علمای اهل سنت، شخصی مغرور است که تنها قول خودش برایش مهم است نه حقیقت.
شاید بتوان ادعا کرد که یکی از بهترین و مهمترین عوامل پیشرفت وهابیت در دهههای اخیر حمایت و پشتیبانی قدرتهای استکباری است. چنانکه بر اساس بعضی اسناد تاریخی ابن عبدالوهاب با استعمارگران، در بهوجود آمدن وهابیت نقش مهمی را داشته است. البته در آینده اسناد معتبرتر و بهتری به اثبات خواهد رسید و این ادعا را تفسیر خواهد کرد.
هر انسانی موظف است که آیین و مذهب خود را بر اساس اصول محکم و متقن برگزیند تا با برخورد با شبهات و اشکالات به تزلزل نیفتند. قرآن کریم نیز ما را به تعقل در عقایدمان دعوت مینماید. اما وهابیان چون خود را از این نعمت الهی محروم کردهاند، هر روز مجبورند تکیهگاهی نو برای خود بیابند مثلا امروز با نووی هستند، فردا در مقابل او.
استفاده وهابیان از شعارهای مذهبی و توحیدی که در برخورد با مخالفان بهویژه شیعه به کارمیرود. آنها را با شعارهای همچون بدعت زدایی و جهاد با کافران و مشرکان، روحیه جهادی و در استفادهای ریاکارانه از اعتقادات مذهبی در سطح عمومی جامعه خود را مدافع اسلام و دیگر فرق اسلامی را در مقابل حقیقت و توحید قرار میدهند.
یکی از حقوقی که بر هر مسلمانی واجب است، حق سایر مسلمانان است، و از جملهی این حقوق این است که حق تکفیر مسلمان را نداریم. این، نقطهی جدایی وهابیان از مسلمانان است، که به اندک مسالهای دیگران را تکفیر کرده و از اسلام خارج میدانند. بنابراین کسی باید به این منحرفان خطاب کند، که آقایان وهابی! عقب گرد کنید تا از گمراهی رهایی یابید.
این مساله که آیا مردگان میشنوند یا نه، از دیرباز در میان تمامی ادیان مطرح بوده و در هر آیینی به نحوی خودنمایی میکند. اما در میان مسلمانان احادیث صریحی وجود دارد، که این مساله را برای تمامی حقجویان آشکار میسازد، پیامبر (ص) میفرمایند: اگر بر برادر دینیت که تو را میشناخته پس از مرگ سلام کنی، میشنود و جواب تو را میدهد.
برخی از جوانان شیعه به هر راهی متوسل میشوند، تا بتوانند خود را به میدان مبارزه مسلحانه با وهابیت و دفاع از حریم حرمهای مطهر خاندان پاک نبی اکرم برسانند، که البته ما این روحیه را ستایش میکنیم و برای آن ارزش بسیار زیادی قائلیم. اما ائمه اطهار همیشه مسئله اولویت مبارزه درجبهه بصیرت بخشی را به پیروان خود گوشزد کردهاند.
وهابیت نسبت به فضایل امیرالمومنین علی (ع) که در کتب روایی معتبر، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است، بیتوجهی کرده و سعی در پوشاندن فضایل آن حضرت دارند. ولی در عین حال با ذکر فضایل و مناقب ساختگی، سعی در بالا بردن مقام احمد بن حنبل هستند. در رابطه با او میگویند: «احمد بن حنبل حجت بین خدا و بندگان است.»