ابن تیمیه شیخ الاسلام یا شیخ الغرور
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسلمان معتقد آن است که همیشه تابع حق باشد، بهعبارت دیگر، زمانی میتوان به نشو و نمای آیین اسلام در کسی پی برد، که تسلیم حق باشد. در غیر این صورت، این شخص هرچه که باشد، مسلمان معتقد نیست.[1]
در مورد وهابیان این مساله اصلا صدق نمیکند، یعنی وهابیان در مورد حق و حقیقت، بههیچ روی قصد تسلیم شدن ندارند، بلکه مهم برای این طائفه آن است که کلام خود را بهاثبات برسانند، حال این کلام هرچه که میخواهد باشد.
البته این از سوی وهابیان نمیتواند خیلی غریب باشد، چرا که اینها در عقاید خود تابع کسی هستند، که از دید برخی علمای اهل سنت، دقیقاً همین خصوصیات را دارد. این شخص کسی نیست جز ابن تیمیه؛ او از نگاه یکی از علمای اهل سنت که از حاشیه نویسان صحیح بخاری هم هست، اینگونه توصیف میشود: در طبع و خوی ابن تیمیه، تندی و شتابزدگی وجود داشت، او گمان میکرد، هر آنچه که او تحقیق کند، همچون وحی مُنزل از آسمان است، اگرچه تحقیقش خلاف واقع باشد، و در این مورد هیچگونه اهمیتی به مخالفان خود نمیداد، هرچند مخالفینش بر حق بودند.[2]
با وجود این اخلاق خشک و بیانعطاف و با وجود این تعصب کور، حتی نمیتوان نشئات اولیهی اسلام را در او پیدا کرد، چه رسد به اینکه او را شیخ الاسلام بخوانیم.[3] بنابر این لقب شیخ الغرور بیشتر مناسب و برازندهی شخصی مثل ابن تیمیه است، تا شیخ الاسلام.
پینوشت:
[1]. سازش پذیری در اسلام و مسیحیت.
[2]. محمدبدر عالم میرتهی، بدر الساری الی فیض الباری، ج2، ص291، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1426ق.
[3]. ابن تیمیه شیخ الاسلام وهابیت.
افزودن نظر جدید