اعتقادات
گفتهاند روایات بسیاری مبنی بر توصیه پیامبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) است، که اگر توانایی نداشتی، صبر کن؛ حال اگر بگوییم حضرت زهرا (س) شهید شده، باید بپذیریم که امیرالمؤمنین (ع)، توصیه حضرت را زیر پا گذاشته است؛ باید گفت اینگونه نیست و معنی صبر کردن در توصیه حضرت، قیام نکردن است نه بیعت کردن؛ زیرا بیعت کردن امیرالمؤمنین (ع) در ابتدای امر باعث گمراهی آیندگان میگردید.
حضرت زهرا(س) مبارزات خود را برای احقاق حق امیرالمؤمنین(ع) در چند مرحله اجرا کرد؛ یاریطلبی از انصار؛ از طریق دادخواهی فدک؛ اثبات نارضایتی از غاصبان و عدم رضایت با وصیت به دفن شبانه و مخفی ماندن قبرشان. وهابیت نشانههای نارضایتی حضرت از غاصبین حق را با عقاید انحرافی خو، بیاعتبار میدانند.
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت(ع) را ندارد. او گزارشات تاریخی را که در فضیلت اهلبیت(ع) باشد، ابتدا تکذیب میکند؛ در صورتی که نتواند وقوع آن را رد کند، با تشکیک، تردید، منکر فضایل قطعی آنان میگردد. وی شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت(ع) را انکار میکند و دلالت قضیه مباهله در فضیلت اهلبیت(ع) را خلاف بباقی علما نمیپذیرد.
میگویند چگونه تا سال 1371 شمسی، تقویمها در ایران برای حضرت زهرا(س) از کلمه وفات استفاده میکردند، اما بعد از آن، این مناسبت به شهادت حضرت زهرا(س) تبدیل شد. در پاسخ میگوییم، این مطلب صحت ندارد و قبل آن هم شهادت میگفتند. تقویمها اعتقادات ما را نمیسازند و اگر در فارسی کسی را که معتقد به شهادت او هستیم بگوییم وفات کرده، اشتباه است ولی در عربی کلمه وفاة به معنی قبض روح است و اعم از شهادت و مرگ طبیعی است.
وهابیان استعانت جستن از غیر خداوند را طبق آیه 5 سوره حمد حرام میدانند و معتقدند کسی که از غیر خدا یاری طلبد، مشرک است. در پاسخ به این ایراد گفته میشود، استعانت جستن (مانند ربوبیت، خالقیت، مالکیت و...) منحصر در خداوند و منشأ همه این امور خدای تعالی است و واسطه غیر مستقل، خدشهای در اعتقاد به انحصار این امور در خداوند وارد نمیکند.
گروه مرتجع وهابی در قرن 12 ایجاد شد. آنان با تعریف جدید از توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت، مسلمانان مخالف عقیده خود را خارج از اسلام میدانند و در دو قرن و نیمی که به وجود آمدهاند، با شمشیر و زور پیش رفته و با غارت مسلمانان تقویت شده و کشتار مسلمانان و ویرانی مناطق مسلماننشین، دستور کارشان بوده است.
ایراد گرفتهاند که وقتی میدانید امام حسین(ع) بهشتی و سعادتمند شده است، عزاداری برای او بیمعناست؛ در پاسخ گفته میشود که گریه و عزا برای شهدای کربلا، برای عاقبت آنان نیست، بلکه به جهت محبت و بزرگداشت آنان است؛ همچنین آثار و برکاتی نیز بر آن مترتب است.
مفتیان وهابی لزوم تقلید از مراجع و تبعیت از ولایت فقیه را حرام میدانند و به آیه 31 سوره توبه استدلال میکنند. اما منظور این آیه کسی نیست که از عالِم فتوادهنده به محکمات قرآن و روایات (در حالیکه عادل و مورد وثوق است) تقلید میکند؛ چرا که این تقلید، تقلید از کسی است که خداوند اطاعتش را واجب کرده است و به حکم خدا فتوا میدهد. پس مراد از تقلید در آیه شریفه، تقلید از علمایی است که حلال خدا را حرام و بالعکس میکنند.
مفتیان وهابی لزوم تقلید از مراجع و تبعیت از ولایت فقیه را حرام میدانند و به آیه 31 سوره توبه استدلال میکنند. آیه و روایتی که به آن استدلال شده، مطلب صحیحی است که این دو نظریه شیعه، مصداق آن نیستند، بلکه نظریه تبعیت از حاکم در بین اهل سنت را میتوان مصداق این آیه ذکر کرد.
وهابیت عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و میگویند شیعیان بدعت گزار هستند، چون در دین عزاداری نبوده است. ابن تیمیه در این باره میگوید: از حماقتهای شیعیان است که هر ساله برای کسی که سالها پیش کشته شده، ماتم گرفته و نوحه سرایی میکنند. این در حالی است که عزاداری از سنتهای نبوی و قرآنی است.
کارشناس وهابی میگوید: «ریشه اسلام در مکه است و ایرانیان نمیتوانند ادعا کنند اسلام آنها، اسلام اصیل است». یکی از پاسخهای این استدلال، آیاتی از قرآن کریم است که با تهدید مسلمانان صدر اسلام، خطاب میکند که اگر شما از دین برگردید و روی بگردانید، خداوند قومی غیر شما که بهتر از شمایند را به جایتان برمیگزیند.
عده ای از علمای اهل سنت در منابع معتبر خود به شرح کامل خطبه و حدیث غدیرخم پرداخته اند. در این خطبه شریف پیامبر (ص) با استفاده از کلماتی خاص به ولایت امیرالمومنین (ع) اشاره شده و بر همین اساس، صحابه با ایشان بیعت کردند.
وهابیت با برگزاری مراسم برائت از مشرکان، به بهانه بدعت و ناسازگاری با اهداف حج، مخالفت میکند. این درحالیست که برائت از مشرکین در زمان حیات پیامبر (ص) در روز عید قربان در منا اعلان شد؛ همچنین پیامبر اکرم (ص) و امامان (ع) در موارد متعدد، از مراسم حج و عمره بهرهگیری سیاسی میکردند که این امر، نشاندهنده عجین بودن سیاست با مراسم عبادی حج است.
برخی از مخالفین، اعتقاد شیعه نسبت به امامان الهی را نژادگرایانه خوانده و اینگونه به شیعه ایراد میگیرند. این در حالیست که امامت از طرف خداوند، به افرادی که شایستگی آن را دارند عطا شده و تنها ملاک آن، ذرّیه حضرت فاطمه و علی(ع) بودن نیست. همه امامان شیعه شایسته این مقام الهی بودند و اتهام اعتقاد نژادگرایانه به امامت، از روی جهل و یا از تعصب است.