رد فضایل اهلبیت(ع) توسط ابنتیمیه، در آیه اطعام و مباهله
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت(ع) را ندارد. او گزارشات تاریخی را که در فضیلت اهلبیت(ع) باشد، ابتدا تکذیب میکند؛ در صورتی که نتواند وقوع آن را رد کند، با تشکیک، تردید، منکر فضایل قطعی آنان میگردد. وی شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت(ع) را انکار میکند و دلالت قضیه مباهله در فضیلت اهلبیت(ع) را خلاف بباقی علما نمیپذیرد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابنتیمیه حرانی از اندیشمندان قرن هشتم است. وی تألیفات بسیاری در حوزههای مختلف علوم اسلامی دارد که در آن دیدگاههایی مخالف نظرات علمای مذاهب اسلامی مطرح کرده است. وی حدود شصت مسئله بر خلاف اجماع داشته که برخی از آنها مربوط به اصول دین و برخی مربوط به فروع دین است. به همین دلیل، غیر از جریانهای سلفی، از جمله وهابیت که اندیشههای ابنتیمیه را مانیفست خود قرار دادهاند، علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت و عالمان شیعه، نقدها و ردیههای بسیاری بر آثار او نوشتهاند.
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت علیهمالسلام را ندارد. وی سعی میکند گزارشات تاریخی را بهگونهای تفسیر کند که فضیلتی برای اهلبیت علیهمالسلام از آنها برداشت نشود. وی با اینکه در ظاهر اعتراف به فضیلت حضرت زهرا سلاماللهعلیها کرده است، اما وقتی به وقایع تاریخی در فضیلت اهلبیت علیهمالسلام میرسد، با تشکیک، تردید و انکار این گزارشات، منکر فضایل قطعی آنان میگردد.
ابنتیمیه شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت علیهمالسلام را انکار میکند و در قضیه مباهله با اینکه اعتراف میکند در مورد اهلبیت علیهمالسلام است، ولی دلالت آن بر فضیلت اهلبیت علیهمالسلام را نمیپذیرد. وی میگوید: «همگی متفقند که علی علیهالسلام، در مدینه با فاطمه سلاماللهعلیها ازدواج کرده و در آنجا صاحب فرزند شده است و سوره «هل اتی» به اتفاق اهل تفسیر، مکی است و هیچ کسی قائل نشده که این سوره مدنی است».[2] در حالی که این اجماع بین مفسرین وجود ندارد و با رجوع به تفاسیر مشخص میشود، جمهور علما خلاف این نظر را دارند و یک قول، طبق نظر ابن تیمیه وجود دارد.[3] ابنعباس در شأن نزول این سوره میگوید: «حسن و حسین علیهماالسلام بیمار شدند و حضرت علی و اهلبیت علیهمالسلام به دستور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نذر کردند که اگر حسنین علیهماالسلام شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. وقتی آنها سلامتی خود را باز یافتند، همگی به نذر خود وفا کرده و سه روز روزه گرفتند. شب اول فقیر، شب دوم یتیم و در شب سوم، اسیری به درب خانه آنها آمده و اهلبیت علیهمالسلام در هر سه شب، غذای خود را به آنها دادند و در این موقع بود که سوره هل أتی نازل شد».[4]
وی آیه مباهله را دلیل بر افضلیت اهلبیت علیهمالسلام نمیداند و میگوید: «مقصود از قضیه مباهله این نبوده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله کسانی که دعایشان مستجاب است، همراه بیاورد -که در این صورت دعای أبوبكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير و ابنمسعود و أبی بن كعب و معاذ بن جبل و غير آنان برای مباهله کردن بهتر بود و دعای آنان به استجابت نزدیکتر-؛ بلکه مقصود مقابله اهل با اهل بود و پیامبر ناچار شد، اینان را بیاورد، زیرا غیر فاطمه سلاماللهعلیها دختر دیگری نداشت، به اجبار او را آورد؛ عمویی غیر عباس نداشت، که از سابقین نبود، به اجبار تنها پسرعمویش علی علیهالسلام را آورد (چون جعفر قبل جریان مباهله، در موته شهید شده بود)، پسری هم برایش نمانده بود و قبل این واقعه، ابراهیم را از دست داده بود، به اجبار حسن و حسین علیهماالسلام را همراه آورد».[5]
ابنتیمیه که نتوانسته، حضور اهلبیت علیهمالسلام را منکر شود، در فضیلت داشتن این واقعه تشکیک کرده و یقیناً بر عدم فضیلت آنان حکم کرده است، در حالی که همه علما و مفسرین، از این قضیه، فضیلت برداشت کردهاند. زمخشری مینویسد: «ماجرای مباهله، فضیلتی است که قویتر از آن، فضلیتی برای اصحاب کساء نداریم و این جریان، برهان واضحی بر صحت رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است».[6]
اگر به شرح ماجرا دقت شود، مشخص میشود که وقتی مسیحیان نجران، استدلال را نپذیرفتند، نوبت به نفرین کردن نمایندگان هر دو طرف میرسد. نفرین به تنهايى نیز هيچ فايدهاى ندارد، بلكه منظور اين است كه اين نفرين مؤثر گردد و با آشكار شدن اثر آن، دروغگويان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند. اگر همراهی با پیامبر صلیاللهعلیهوآله از روی ناچاری و به جهت قرابت بود، چرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله غیر از حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، همسران خود را به همراه نیاوردند؟ چرا غیر امیرالمؤمنین علیهالسلام، داماد دیگر (به عقیده برخی مورخین)، یا پسرعمه خود، زبیر که از سابقین بود را همراه نیاورد؟
کلام ابنتیمیه، نشانه بغض و دشمنی او به اهلبیت علیهمالسلام است و حتی مسیحیان نجران نیز بیش از ابنتیمیه به قدر و منزلت اهلبیت علیهمالسلام پی بردند!
پینوشت:
[1]. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج8، ص551 و 552.
[2]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج8، ص553.
[3]. زاد المسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، ج8، ص84 و الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج19، ص75.
[4]. کشاف، زمخشری، ج4، ص670 و تفسیر بیضاوی، ج5، ص270.
[5]. منهاج السنة، ابن تیمیه، ج7، ص127-129.
[6]. الكشاف، زمخشری، ج1، ص566.
افزودن نظر جدید