شبهات فاطمیه
از علمای اهل سنت انتظار نمیرود که ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا(س) را شبیه شیعیان نقل کنند یا بپذیرند، اما برای اثبات این واقعه از کتب اهلسنت، میتوان ابتدا گزارشاتی که تصمیم به هتک حرمت و قسم به آن را تصریح کردهاند، بیان کرد؛ سپس با بیان پشیمانی ابوبکر و اعتراف به این قضیه، اثبات آن را تقویت کرد. البته برخی از علمای اهلسنت، وقوع این حادثه را پذیرفتهاند.
روایات زیادی در کتب اهل سنت در فضیلت حضرت زهرا(س) نقل شده است که عالمان اهل سنت، طبق آن روایات به این نتیجه رسیدهاند که حضرت زهرا(س) برترین فرد امت اسلام پس از رسول خدا (ص) است و حتی از خلفا نیز برتر هستند. کسی که به حضرت دشنام دهد، کافر است و هر نسبی غیر از نسب حضرت زهرا(س) در قیامت معتبر نیست.
«نورعلی تابنده»، با انکار تنشهای شدید بین خاندان رسالت و غاصبان خلافت، تلاش کرده همسو با اندیشههای اهلسنت، حوادث بعد از وفات رسولخدا(ص) را تحریف کند.
پس از غصب خلافت، حضرت زهرا(س) برای دفاع از حق امیرالمؤمنین(ع) مبارزه خود علیه حکومت را آغاز کرد؛ حضرت در یک مرحله به خانه انصار رفته و از آنان طلب یاری کرد. در مرحله بعد با استفاده از حدیث رضایت، نارضایتی خود را در مسئله فدک ابراز کرد و با وصیت به دفن شبانه و مخفی ماندن محل دفن، این نارضایتی را جهت رسوا کردن غاصبان، به یادگار گذاشت.
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت(ع) را ندارد. او گزارشات تاریخی را که در فضیلت اهلبیت(ع) باشد، ابتدا تکذیب میکند؛ در صورتی که نتواند وقوع آن را رد کند، با تشکیک، تردید، منکر فضایل قطعی آنان میگردد. وی شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت(ع) را انکار میکند و دلالت قضیه مباهله در فضیلت اهلبیت(ع) را خلاف بباقی علما نمیپذیرد.
برخی از انصار از ترس غصب خلافت و منع جانشینی امیرالمؤمنین(ع) توسط برخی از صحابه، تصمیم گرفتند مدینه را از این آسیب نجات دهند و حاکمی برای شهر خود انتخاب کنند. گزارش سقیفه، سالها پس از وقوع توسط خلیفه دوم نقل شد. این انتخاب مبنای شرعی نداشته و انتخاب خلیفه طبق اصول اسلامی صورت نگرفت.
ابنتیمیه برای فضایل اهلبیت(ع) اعتباری قائل نیست و با اینکه به آن اعتراف میکند، ولی در مواجهه آن با اعتقاداتش، فضایل را به کلی منکر میشود؛ او پس از انکار غصب فدک، به آن اعتراف کرده است و مخالف علمای اهلسنت، غضب حضرت زهرا(س) را بدون اثر دانسته، بلکه ابوبکر را در این کار تحسین میکند.
ابنتیمیه تاریخ را طبق عقاید خود بررسی میکند و اگر گزارش تاریخی با اعتقادش در تضاد باشد، واقعه تاریخی را منکر میشود؛ یکی از اتفاقاتی که وی منکر شده است، غصب فدک توسط خلیفه است؛ میگوید ممکن نیست که ابوبکر چنین کاری انجام دهد؛ اگر هم انجام داده باشد، برای مسلمانان غصب کرده و حضرت نباید به دنبال دنیا میبود و آن را طلب میکرد!
پس از غصب خلافت، به دلایلی حضرت از بین دو راه (قیام و سکوت)، راه دوم را انتخاب کردند و وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان، به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود پرداختند. افراد شاخص بنیهاشم شهید شده بودند، باقی یاران امام نیز گوش به فرمان حضرت بودند که فرمان قیام دهد، اما حضرت یاران خود را برای قیام کافی ندانستند.
میگویند چگونه ممکن است برخی از مسلمانان بر فاطمه(س) ظلم و ستم روا دارند و امیرالمؤمنین(ع) که در شجاعت و قدرت زبانزد بود، از او دفاع نکرده باشد؟ پاسخ این است که این استبعاد از روی تعصب و جهالت است؛ رواياتی در منابع معتبر فریقین وجود دارد كه دلالت بر هجوم و جسارت بر حضرت زهرا(س) میكند و امیرالمؤمنین(ع) فرمود مأمور به صبر بودم و یاوری جز خانوادهام برای دفاع نداشتم.
در منابع اهلسنت روایات صحیحی در فضیلت حضرت زهرا(س) وارد شده و پیامبر(ص)، اذیت کردن فاطمه(س) را اذیت خود دانسته است. مشکلی که اهلسنت با آن مواجه شده، اين است كه حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدرشان، از افرادی که حکومت را به دست گرفتند، اذیت شد و بر آنان غضب کرد. حضرت برای نشان دادن این غضب وصیت کرد، آنان در تشییع او شرکت نکنند.
پیامبر(ص) فرمود: «فاطمه(س) پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است». خداوند میفرماید: «آنهايی كه خدا و پيامبرش را اذيت كنند، در دنيا و آخرت مورد لعن خداوند قرار گرفته و برای آنان عذاب خوار كنندهای آماده شده است» و حضرت زهرا(س) به علت اذیتهایی که از طرف خلفا بر او رفت، نسبت به آنان غضب کرد و تا آخر عمر بر این غضب خود باقی ماند.
میگویند چگونه تا سال 1371 شمسی، تقویمها در ایران برای حضرت زهرا(س) از کلمه وفات استفاده میکردند، اما بعد از آن، این مناسبت به شهادت حضرت زهرا(س) تبدیل شد. در پاسخ میگوییم، این مطلب صحت ندارد و قبل آن هم شهادت میگفتند. تقویمها اعتقادات ما را نمیسازند و اگر در فارسی کسی را که معتقد به شهادت او هستیم بگوییم وفات کرده، اشتباه است ولی در عربی کلمه وفاة به معنی قبض روح است و اعم از شهادت و مرگ طبیعی است.
میگویند چگونه میتوان باور کرد كه با وجود علی(ع) در منزل، همسر او برای باز كردن درب خانه برود؟ پاسخ این است که حضرت زهرا(س) هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزدیک در ايستاده بود و احتمال نمیداد كه با وجود آن حضرت، متعرض خانه شوند و این بیشرمی مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند. حتی اگر حضرت برای باز کردن درب رفته باشد، مانند همين قضيه برای رسول خدا(ص) پيش آمده و حضرت به همسران خود دستور باز کردن درب دادهاند.