اهانت‌‌های ابن‌تیمیه به حضرت زهرا(س) و نفی غصب حق ایشان

  • 1402/08/29 - 09:07

ابن‌تیمیه تاریخ را طبق عقاید خود بررسی می‌کند و اگر گزارش تاریخی با اعتقادش در تضاد باشد، واقعه تاریخی را منکر می‌شود؛ یکی از اتفاقاتی که وی منکر شده است، غصب فدک توسط خلیفه است؛ می‌گوید ممکن نیست که ابوبکر چنین کاری انجام دهد؛ اگر هم انجام داده باشد، برای مسلمانان غصب کرده و حضرت نباید به دنبال دنیا می‌بود و آن را طلب می‌کرد!

حضرت زهرا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن‌تیمیه سعی می­‌کند گزارشات تاریخی را به‌گونه‌ای تفسیر کند که فضیلتی برای اهل‌بیت علیهم‌السلام از آنها برداشت نشود. شیوه بررسی وقایع تاریخی و روایات توسط وی به گونه‌ای است که ابن‌حجر عسقلانی در این‌باره می‌گوید: «ابن تیمیه در مقام پاسخ به عالم شیعه -علامه حلّی- در بسیاری موارد به ردّ احادیث صحیح السند پرداخته و از آنجا که به هنگام نگارش کتاب‌هایش احاطه کافی به روایات نداشته و انسان فراموشکاری بوده؛ ... لذا چون زیاده‌روی کرده در حقیقت منجر به توهین و تنقیص علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام شده است».[1]

ابن تیمیه با اینکه در ظاهر اعتراف به فضیلت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها کرده است، اما وقتی به وقایع تاریخی پس از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌رسد، گزارشاتی که با اعتقاداتش منافات دارد نمی‌پذیرد. وی برای نپذیرفتن این اتفاقات می‌گوید ممکن نیست خلیفه به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ظلم کند. او ابتدا منکر غصب فدک شده و می‌گوید: «ابوبکر حق یهودی و نصرانی را منع نمی‌کرد، چگونه حق سیده زنان دو عالم را منع می‌کند؟» و «خداوند و رسول او به اینکه ابوبکر مالش را در راه خدا انفاق کرده است، شهادت داده‌اند، پس چگونه او، اموال مردم را از آنان منع می‌کند؟»[2]

باید گفت که قیاس او مع‌الفارق است و با گفتن اینکه خلیفه آدم خوبی است، ظلمش را نمی‌توان نادیده گرفت. بر فرض که وی انفاق هم داشته باشد -که با وضعیت معیشتی او و پدرش قبل از بعثت منافات دارد- دلیل نمی‌شود که فدک که ملک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بوده را از او نگرفته است.

در مرحله بعد، وی با فرض پذیرش غصب فدک می‌گوید، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این قضیه محکوم است؛ خلیفه که برای خودش نگرفته، ولی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای خود خواسته و دنیاطلب بوده و «هر عاقلی می‌داند، اگر کسی از حاکم چیزی بخواهد و به او داده نشود، او به حاکم غضب می‌کند؛ وقتی حاکم می‌گوید این حق تو نیست و آن را به همه مسلمانان اهدا می‌کند، در این صورت اگر شاکی غضب کند، هیچ مدحی برای او نیست؛ حتی اگر او در این حکم مظلوم هم باشد، غضبش برای دنیاست؛ بین حاکمی که برای خود مصادره نکرده و کسی که برای خود می‌خواهد، اتهام به کسی وارد است که چیزی را برای خود می‌خواهد. پس چگونه برخی این امر منطقی را معکوس کرده و این اتهام را به این حاکم کشانده‌اند؟ ... آن حاکم در برابر خواسته حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها گفته، خدا مرا منع کرده که این خواسته‌ات را بدهم و ایشان غضب کرده و این غضب در برابر عطا نکردن، شبیه شدن به منافقین است که این صفت (اگر به آنان عطا نشود، خشمگین می‌شوند) آنان است».[3]

این استدلال چیزی جز توجیه عمل خلاف خلیفه نیست. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیزی از خلیفه طلب نکرده و به دنبال عطا نبوده که با منافقین که به دنبال عطای بیش از حق خود بودند، قیاس شوند. ابن تیمیه یا در جریان اتفاقات پس از رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیست، یا خود را به نفهمی می‌زند. او نمی‌تواند درک کند کارهای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در درخواست فدک، امور مادی نبوده و به شهادت تاریخ، زهرا سلام‌الله‌علیها با وجود در اختیار داشتن فدک، از سال 7 تا 11 هجری و با وجود سرمایه هنگفتی که از این طریق عایدش می‌شد، بسیار زاهدانه زندگی می‌کرد. غضب حضرت از غصب فدک، دنیوی نبود؛ بلکه قصد داشتند مسئله مهم‌تری را بفهمانند. خشم و غضب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، دلیل بر غصب حق بوده و معادل خشم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و خداوند است که با روایات معتبر قابل اثبات است.

بنابراین ابن‌تیمیه احقاق حق حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را محکوم می‌کند و ظلم خلیفه اول را بدون دلیل و با استبعاد نمی‌پذیرد. ابن‌حجر عسقلانی احترام ابن‌تیمیه را نگه داشته و می‌گوید، ردّ احادیث صحیح السند توسط وی، به علت عدم احاطه کافی به روایات و فراموشکاری او است. او در پاسخ‌گویی زیاده‌روی کرده و منجر به توهین و تنقیص [اهل‌بیت علیهم‌السلام] شده است.

پی‌نوشت:
[1]. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج8، ص551 و 552.
[2]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج4، ص246.
[3]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.