اعتقادات
وهابیت برای مشرک دانستن مسلمانان، افعال انسانها را به دو قسم تقسیم کردند: افعالی را که فقط خدا میتواند انجام بدهد، لذا خواستن آن از غیر خدا شرک است و افعالی را که انسانها هم میتوانند انجام دهند، لذا خواستن آن از غیر خدا شرک نیست؛ در حالیکه طبق آیات و روایات، این تقسیم بندی وهابیت از اساس بدعت است و سر از شرک در میآورد.
سردمداران وهابی، توسل به حق صالحین را ممنوع دانسته و از مصادیق بدعت تلقی کردهاند؛ حال آنکه ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) از طرفداران توسل به حق صالحین بوده و حتی بدان توصیه فرمودهاند.
یکی از بدعتهای وهابیها این است که اعمال مستحبی و مباح مسلمانان، همچون استغاثه، توسل، طلب شفاعت و ... را شرک و بدعت میدانند، و افکار و رفتار مشرکین را بر اعمال مسلمانان تطبیق میدهند و آنها همچون خوارج، آیاتی را که در حق مشرکین نازل شده را حمل بر مسلمان میکنند.
وهابیت در بسیاری از مسائل، از جمله در مسئله شفابخشی تربت کربلا و سجده بر آن تربت مطهر، با روش و سیره ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) به مخالفت پرداختهاند که این خود نشانگر انحراف آئین وهابیت است؛ چرا که به گواه بسیاری از ادله، ائمه اطهار (علیهمالسلام) همسان با قرآن، راهنمای به سوی حق هستند.
محمد بن عبدالوهاب خارجی تکفیری، قائل است که مشرکین زمان پیامبران، توحید ربوبی داشتند و خدا را به عنوان رب قبول داشتند و مشکل آنها در توحید الوهی (عبادی) بود، و شرک مشرکین زمان ما، بدتر از شرک مشرکین زمان پیامبر است؛ در حالیکه آیات متعدد، دلالت دارد که مشرکین، در ربوبیت نیز مشرک بودهاند.
بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت، نیت الوهیت و ربوبیت را شرط در تعریف عبادت میدانند؛ یعنی اعمالی همچون ذبح، نذر، سجده، رکوع و ... را زمانی عبادت خداوند محسوب میکنند که آن شخص به نیت الوهیت و ربوبیت، این اعمال را انجام بدهد و بدون این قصد شرک عبادت محسوب نمیشود.
وهابیت تکفیری، استغاثه و توسل به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را شرک و بدعت میدانند؛ در حالیکه بسیاری از علمای اهل سنت، همچون سفارینی حنبلی، قائل به استغاثه و توسل به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و از نگاه وهابیت، باید سفارینی حنبلی دچار شرک ربوبی و الوهی باشد، چنانچه بن عثیمین میگوید.
طبق آیات و روایات، پیامبر گرامی اسلام چه در زمان حیات و چه در زمان ممات، عالم به غیب است و این علم غیب به صورت غیر استقلالی است؛ در حالیکه وهابیت تکفیری همچون البانی، قائل هستند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به این دنیا هیچ علمی ندارد و عالم به غیب نیست؛ لذا گفتن «الله ورسوله اعلم» جایز نیست.
وهابیت همچون البانی، بناء مسجد بر قبور اولیای الهی را بدعت و وسیله به سوی شرک میدانند و قائل هستند آیه 21 سوره کهف، دلالت بر جواز مسجد بر روی قبور اولیای الهی نمیکند و این ساخت مسجد مربوط به شرایع قبلی بوده است و در شریعت اسلام از بناء مسجد بر قبور نهی شده است.
وهابیت دشمن اسلام ناب و معارف بیبدیل آن است، این گروه نه تنها با شیعه مخالفت شدید دارد، اهل سنت را نیز تکفیر میکند، برای نمونه ایشان مقدلدین اهل سنت را به یهود تشبیه کردهاند و ایشان را تنها به جرم اینکه در احکام خود از یکی از ائمه مذاهب تلقید دارند، متهم به یهودیت میکنند.
سلام و درود بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نوعی تعظیم شعائر و احترام به ایشان است؛ در صلواتی که از پیامبر وارد شده است و به صحابه تعلیم دادند، درود فرستادن بر آل پیامبر هم وجود داشته، اما وهابیها و برخی از اهل سنت، با وجود روایات صحیح بر این ذکر، واژه صحبه را نیز وارد میکنند که وهابیها دلیل این کار خود را، تنها مخالفت با شیعه بیان کردهاند.
بن عثیمین معتقد است که واژه «استوی» در آیه 5 سوره طه، به معنی استقرار خداوند بر روی عرش است؛ وی میافزاید که اگر این واژه را به معنی «استیلاء» بگیریم، دچار تحریف آیه شدهایم؛ حال آنکه به تصریح لغت شناسان و بسیاری از عالمان مذاهب اسلامی، این واژه به معنی «استیلاء» است، و خداوند از صفات جسمانی منزه است.
وهابیت با استناد به آیاتی نظیر «بل یداه مبسوطتان» مدعی شدهاند که خداوند متعال، دارای دو دست است؛ حال آنکه این آیه توسط بسیاری از مفسرین شیعه و سنی، تاویل برده شده است. همچنین ادله عقلی مورد تاکید عالمان اسلامی دلالت میکنند که پروردگار متعال از صفات جسمانی، منزه هستند؛ بنابراین بهترین معنا برای واژه «ید» قدرت است.
قرائت قرآن در کنار قبورِ اموات، امری رایج بین مسلمانان است که جهت بهرهمندی میت از این تلاوت صورت میپذیرد، با توجه به اینکه این فعل، منافی با سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نبوده، بلکه مشتمل بر ثواب برای میت نیز هست، از اینرو انجام آن جایز است و کسی حق بدعت دانستن آن را ندارد.