علماء و تصوف
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/armgh-lmh-mjlsy.jpg?itok=1iS8XOD7)
ازجمله علمایی که حتی از آبروی خود نیز برای حفظ اسلام گذشتند خاندان مجلسی بود. حضرت آیتالله محمدتقی مجلسی با گذشتن از آبروی خویش و نزدیک شدن به دراویش، درصدد برآمد از ایجاد انحراف بیشتر آنان در دین مبین اسلام جلوگیری کند. ملاعبدالله مجلسی نیز بهمانند پدر خویش با ایثار و فداکاری در راه مبارزه با انحرافات تصوف قدم برداشت و حاضر شد حتی از جان خود نیز بگذرد و در آخر هم مجبور شد جلای وطن کند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/photo_2021-06-14_09-24-52.jpg?itok=1MdNTZWF)
اقطاب و بزرگان فرقه صوفیه گنابادی درحالی علامه مجلسی را موافق و متمایل به تصوف نشان میدهند که علامه مجلسی ید طولایی در مبارزه با صوفیگری و انحرافات ایشان دارد و اساس تصوف و حتی بزرگان آنها مثل معروف کرخی را از اساس منکر میشود و نقدهای جدی بر آن وارد میکند و به نوعی سلسله سازی صوفیه را از هم میپاشد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/ec9e5d4418cddeb916f54861fa51abb5_xl.jpg?itok=E7_IIOD1)
یکی از معاصرین مجلسی در نوشتهای متذکر میشود که شیخ بهاءالدین محمد عاملی و ملا محمدتقی مجلسی و ملامحسن کاشانی (علیهم الرحمه) که هر یک قدری بنا بر مصلحت و برای هدایتشان مراعات آنها را مینمودند، بلکه از جانب ایشان سخنان نیز میگفتند و مینوشتند. اما فی الحقیقه در عقاید حقه، مخالف ایشان بودند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/photo_2021-06-15_14-10-04.jpg?itok=vp_yjUDm)
اشکالات فراوانی که در کتاب تشویق السالکین است انتساب این کتاب را به پدر علامه مجلسی کاملاً منتفی میکند. ازجمله اینکه این کتاب همانطور که صاحب "الذریعه" گفته است، این کتاب به مجلسی اول نسبت داده شده است. همچنین این کتاب مشتمل احادیث ضعیف و مجعول زیادی است که انتساب آن را به آیت الله محمد تقی مجلسی منتفی میکند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/1033106_534.jpg?itok=TQotKOQ9)
با اینکه مفاد دیدار آیت الله سیستانی با پاپ، در مورد تقریب و نزدیکی مسلمانان و مسیحیان بود، اما یهود و برخی از خناسان مانند دراویش فرقهای که از یهود تغذیهی مالی و اعتباری میکنند، سعی در القای تحلیل غلط و تفرقهافکنانه داشته و با برجستهسازی حواشی در صدد هستند تا اصل جریان و اتفاق را در غبار فتنهی شیطانی خود محو کنند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/entakhbat5.jpg?itok=Wb6Xwn2T)
حضرت امام خمینی(ره) پرده از چهره متکبر اقطاب صوفیه برداشته و تکبر آنان را از بیایمانی و بیمعرفتی آنان دانسته و معتقد است که نهتنها اقطاب صوفیه واصل الی الله نشدهاند بلکه درراه ماندهاند و تکبر آنها پرده و حجابی گشته بین آنان و رسیدن به مقامات معنوی. اما امام خمینی(ره) با این سخنان نهتنها ادعای ننگ صوفی بودن را از خود پاک کرده است بلکه خط بطلانی بر تصوف و سلوک باطل آنان کشیده است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/sistani-hameneyi.jpg?itok=qjW-sc67)
به استناد اسناد منتشر شده، حضرت امام خامنهای (حفظه الله) در مقاطع متعدد و حساس به طور مرتب با مرجعیت عظیم الشان عراق در ارتباط بوده و این ارادت دو سویه موجب کوری چشم خناسان و منافقین است. در کتابی که حاج «حامد خفاف» سخنگوی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید «علی سیستانی» به نام «سفر درمانی آقای سیستانی و بحران نجف» منتشر کرده است، جزئیاتی جالب از زوایای سفر تشریح شده است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/1143_188_001_001_0.jpg?itok=r_gsDVln)
بعد از گذشت سه سال از غائله خونین دارویش در گلستان هفتم تهران، شبکههای معاند فارسی زبان به کمک دراویش آمده و در برنامههای خود با ادعاهایی بهدنبال احیای آبروی رفته و تصحیح چهره مخدوش دراویش گنابادی هستند. ادعای مطرح شده این است که سلطان حسین تابنده شخصا به دیدار حضرت امام (ره) رفته است و نامه عفو خود و دیگر دراویش گنابادی را گرفته است، لذا نباید تعرضی به دراویش میشد.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/photo_2021-03-03_09-02-47.jpg?itok=rdFL6Gdl)
بعضی ديگر از صوفيان کسانی هستند که ادعای معرفت و يقين و وصول به درجات مقربين مينمايند و دعوای مشاهده جمال معبود، و مجاورت از مقام محمود و وصول به مرتبه شهود ميکنند. شطح و طاماتی چند ساخته و پرداختهاند و فقها و محدثين و ورثه احکام سيدالمرسلين را به چشم حقارت نظر ميکنند و طعن به ايشان ميزنند و از براي خود کرامت ثابت ميکنند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/negar_20210120_171831.jpg?itok=BeP0y1lF)
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر خوشنام و خوشآوازهی ایرانی به جرم ارادت و ولایت نسبت به اهلبیت پیامبر علیهمالسلام، مغضوب دشمنان خاندان نبوی و به خصوص صوفیان بود.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/1671024_418_0.jpg?itok=CRnO_HM8)
بزرگان فرقهی صوفیه سلطان علیشاهی، یادی را که حضرت امام خمینی از تفسیرملاسلطان کردهاند را وسیلهی ترویج و تطهیر خود کردهاند؛ لکن به این توجه نداشتند که حضرت امام نه تنها در هیچ کجا مطلبی از همان تفسیر نقل نکردهاند، بلکه تفسیر ملاسلطان را مذمت هم کردهاند.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/photo_2016-03-02_22-05-35.jpg?itok=1-t98C2q)
برخی از صوفیه علیالخصوص پیروان فرقه سلطان علیشاهی شدیداً مدعی این هستند که این فرقه همواره توسط امام خمینی (ره) مورد مدح قرار گرفته است. درحالی که حضرت امام (ره) در تفسیر سوره حمد خود بهصراحت با نام بردن از القاب محبوب علیشاه و مجذوب علیشاه بر این فرقه تاخته و بزرگان آنها را مورد مذمت قرار داده است.
![](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/33_7.jpg?itok=DwjvdaZF)
یکی از عقاید فرقهی صوفیه، این است که در زمان غیبت، اطاعت از قطب را بر مریدان خود واجب دانسته و قائلند بر اینکه از طرف امام اجازه ولایت بر مردم دارند، در حالی که به دلایل مختلف، این عقیدهی آنان رد شده و تنها کسانی که امام معصوم (علیهالسلام) أمر بر پیروی از آنان کرده، ولی فقیه (مجتهد جامعالشرایط) است.
![مخالفت ملا احمد نراقی با جریان تصوف ملا احمد نراقی](https://www.adyannet.com/sites/default/files/styles/thumbnail/public/media/image/islam/photo_2023-09-27_11-04-08.jpg?itok=jCFZTTXF)
از عقاید برخی از فرقههای صوفیه، گدایی و پرسهزنی است. ملا احمد نراقی درباره ایشان میگوید: «نه از راه و رسم دین ایشان را اثری و نه از خدا و پیغمبر آنها را خبریست... روزگار خود را به گدایی و سوال از مردم صرف نموده و نام درویشی و ترک دنیا را بر خود بستهاند و این طایفه از اذل و پستترین عالمند.»