ادعای دیدار قطب دراویش گنابادی با حضرت امام (ره)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_در جنایاتی که دراویش فرقه گنابادی در غائله گلستان هفتم تهران در سال 96 به پا کردند و موجب شهادت چندین نفر از نیروی انتظامی و بسیج و وارد شدن صدمات جدی به اموال عمومی، بیتالمال و مردم عادی شدند، نقاب از چهره دراویش این فرقه افتاد و مردم به ماهیت درونی آنها پی بردند و فهمیدند که آنچه دراویش از صلح و دوستی دم میزدند، ادعایی بیش نیست.
حالا دراویش گنابادی بعد از گذشت سه سال از آن واقعه خونین به هر نحوی بهدنبال اعاده حیثیت و بازگرداندن آبروی ریخته خود هستند. شبکههای مزدور و معاند فارسی زبان در کشورهای خارجی نیز با قرار دادن تریبون در اختیار کارشناسان و فعالان دراویش گنابادی با ادعاهای واهی و بیاساس به دنبال تصحیح چهره مخدوش دراویش گنابادی هستند. ازجمله ادعایی که در این شبکههای معاند خارجی مطرح میشود، شایعه دیدار سلطان حسین تابنده با حضرت امام خمینی (ره) و گرفتن حکم مصونیت از حضرت امام (ره) برای دراویش گنابادی در سراسر ایران، لذا با این حکم نباید تعرضی به آنها میشد. ادعایی کذب که هیچ دلیلی بر اثبات این دیدار از سوی دراویش ارائه نشده است.
اما حقیقت ماجرا این است که عفو صادرشده توسط حضرت امام خمینی (ره) برای سلطان حسین تابنده بهواسطه دیدار نبوده، بلکه چون در زمان رژیم پهلوی برادر سلطان حسین تابنده یعنی آقای نورعلی تابنده وکالت آیتالله پسندیده، برادر امام خمینی (ره) در دادگاه را بهعهده داشت، لذا نورعلی تابنده بهواسطه همین توانست با فرستادن واسطه خدمت حضرت امام خمینی (ره) نامه عفو سلطان حسین تابنده را بگیرد. این نامه عفو فقط مشتمل بر عفو سلطان حسین تابنده است، نه مصونیت داشتن ایشان و دیگر دراویش برای آینده آنها یا بررسی نشدن حقالناسهای که سلطان حسین تابنده و دراویش گنابادی در حق مردم بیدخت و شهرستان گناباد داشتند.
حجتالاسلام حاج شیخ محمد مدنی که از سوی مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی به "ناشر الاسلام گنابادی" شهرت یافت و سابقهای دیرین در مواجهه با دراویش گنابادی دارد، دراینباره میگوید: «وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید آقای سلطان حسین تابنده از گناباد فرار نموده و در تهران به برادرش نورعلی تابنده پناه برد تا با پارتی بازی پرونده چماق کشی سلطان حسین تابنده را مختومه و به فراموشی بسپارند. سلطان حسین از ترس محاکمه در دادسرای انقلاب اسلامی گناباد به تهران فرار نموده و چهارده سال گناباد را ندید، ... به همین جهت برادرش آقای نورعلی تابنده که به نهضت آزادی و ملیگرایان پیوسته بود، در تهران تلاش کرد که پرونده برادر خود را مختومه نماید؛ سرانجام نامه شورای عالی قضایی و با امضای حجتالاسلاموالمسلمین آقای مقتدایی مبنی بر آنکه آقای سلطان حسین تابنده مشمول عفو امام خمینی واقع شده است به گناباد رسید.
پس از انتشار این خبر در شهر، جلسه جامعه روحانیت گناباد تشکیل شد و تصمیم گرفته شد بنده به همراه حجتالاسلاموالمسلمین آقای تقوی مسئول حوزه علمیه گناباد بهطرف تهران حرکت کنیم، وقتی به تهران رسیدیم، به ملاقات حجتالاسلاموالمسلمین مقتدایی رفته و از او سؤال کردیم، آیا عفو حضرت امام شامل حقالناس نیز میشود یا خیر؟ فرمود: خیر، آنگاه وقتی توضیح داده شد که آقای سلطان حسین و پدرانش حقوق زیادی از مردم تضییع نمودهاند، ایشان دستور دادند که:
اولاً: کاروانسرای عمومی که توسط خانقاه بیدخت غصب شده باید تخلیه شود؛ که بحمدالله انجام شد و هماکنون در اختیار اداره آموزشوپرورش گناباد بوده و به نام مدرسه فتح المبین فعالیت میکند.
ثانیاً: چون قنات بیدخت قبلاً هشت اینچ آب داشته است و پس از احداث قنات صالح آباد توسط صالح علیشاه به دو اینچ تقلیل یافته است، تحقیق کارشناسانه انجام شود و چنانچه ثابت شد که قنات صالح علیشاه، باعث کم شدن آب بیدخت شده است، باید ورثه صالح علیشاه تمام خسارت وارده بر مردم بیدخت را جبران نمایند.
ثالثاً: اراضی موات کلوت، که ثبتشده خانقاه است و نیز کلیه اموال عمومی که توسط عمال خانقاه، غصب شده است باید برگشت داده شوند.
رابعاً: موقوفاتی که توسط خانقاه غاصبانه تصرف شدهاند باید برگردانده شوند.»[1]
این اقدام آیتالله مقتدایی و دادگاه وقت در برگرداندن اموال غصب شدهای که توسط سلطان حسین تابنده و پدرانش در طول سالها ظلم و ستم غصب شده بود، نشان میدهد که نامه عفو حضرت امام (ره) هیچگونه مصونیتی برای اقطاب و دراویش این فرقه برای گذشته و آینده آنها ندارد و فقط مشمول عفو یک نفر آنهم سلطان حسین تابنده بوده است. دلیل دیگر در رد ادعای دراویش گنابادی مبنی بر دیدار سلطان حسین تابنده با حضرت امام خمینی (ره) این است که چطور ممکن است که حضرت امام (ره) کسی مثل سلطان حسین تابنده را که ظلمهای بسیاری برعلیه مردم گناباد داشته و از حامیان سرسخت رژیم پهلوی بوده است را به دیدار خود پذیرفته باشد، درحالیکه علمای دیگر از پذیرفتن او امتناع کردهاند.
ناشر الاسلام گنابادی درباره روابط و دوستی سلطان حسین تابنده با رژیم پهلوی میگوید: «سلطان حسین تابنده یا (همان) رضا علیشاه گنابادی در زمان ریاست خود بر این فرقه، رابطه بسیار حسنهای با دربار پهلوی داشت. محمدرضا پهلوی دو بار رسماً به بیدخت رفت و شب را بهاتفاق اسدالله علم، وزیر سفاک خود و از دوستان تابنده، در منزل او بیتوته کرد. در این رابطه عکسهای از ملاقات محمدرضا پهلوی با رضا علیشاه و تعظیم او به شاه پهلوی، موجود است. ارتشبد نصیری رئیس سفاک ساواک که دست او به خون بسیاری از جوانان انقلابی و متدین این مرزوبوم آلوده بود، از دوستان تابنده و از مریدان این فرقه درویشی بود.
پینوشت:
[1]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می گذرد، راه نیکان، تهران، 1391، ص 42
دیدگاهها
فلانی
1399/12/23 - 03:56
لینک ثابت
با این دورغ پراکنی ها و
mahdi121
1399/12/25 - 09:56
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید