سلفیت و وهابیت
در اسلام عقل جایگاه بالایی دارد. هیچ حکمی در اسلام خالی از مصلحت اندیشی و عقلانیت نیست. یکی از این احکام تقیه است. تقیه در جامعه اسلامی و غیراسلامی برای حفظ اهم در برابر مهم است. جان و آبروی مومنین از با ارزشترین امور است که برای حفظ آن گاهی میتوان از اعتقادات به شکل ظاهری دست کشید، که در عبارات علمای اهل سنت نیز آمده است.
جایگاه پیامبر اسلام (ص) نه تنها در بین مسلمانان، بلکه در بین امتهای پیشین نیز دارای اهمیت والایی بوده که بر همگان مکشوف است. با این حال همیشه معاندانی هستند که چشم خود را بر حقایق میبندند و با نادیده گرفتن مقام رسول اکرم (ص) از عبارات زنندهای نسبت به ایشان استفاده میکنند که خوشبختانه تاثیری جز خفت و خواری برایشان ندارد.
القاعده و داعش جریانی هستند برای مبارزه با انقلاب اسلامی. حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی) دراین باره فرمودند: «جریان تکفیری در عراق، سوریه و برخی کشورهای دیگر حاصل برنامه ریزی مستکبران برای ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است. آنها القاعده و داعش را برای تفرقه انگیزی و «مقابله با جمهوری اسلامی» ایجاد کردند!.»
سیاستگذاران آمریکا هماره به دنبال سوء استفاده از جریانهای سلفی جهادی منطقه بوده و هستند. آنها در کشور افغانستان با پرورش دادن گروهی مثل طالبان به دنبال جلب منافع خود بودند، اما در نهایت آنچه بهدست آوردند، تهدید بیشتر از جانب این گروه بود. اکنون همین کار را در سوریه انجام میدهند که گویی قصد دارند از یک سوراخ دوباره گزیده شوند
ابن عثمین، مفتی بزرگ وهابیت در جریان مشاجره بین امام علی (علیه السلام) و معاویه، جانب انصاف را رعایت کرده و میگوید: در جنگ صفین، شکی نیست که علی (علیه السلام) نزدیکتر به حقیقت از معاویه بود. بلکه من قطع و یقین دارم که علی (علیه السلام) به راستی و حقیقت نزدیکتر بود. ولی به هر حال معاویه مجتهد بود!
مهم ترین ادله سلفیان این است که بین شخص مرده و حی ارتباط قطع است و این کمک سخن گفتن مردود و لغو است. برخلاف مکتب اهل بیت(ع) که سخن گفتن با اموات امر ناشایستی نیست. این در حالی است که از مجموع آیات و روایات این گونه فهمیده میشود که بین انسان حی و میت ارتباط برقرار میشود لذا می توان با اولیاء الهی سخن گفت.
بسیاری از ادله در منابع ما از صحت این عمل خبر میدهد این موضوع در اندیشه سلفیان محکوم و مردود و اعتقاد به آن باعث شرک میشود. این اندیشه در بین جامعه روشنفکری و مادیگراها بیشتر مورد قبول است. اصولاً مادیگرا وقتی وارد اسلام شود به اندیشه وهابیت احساس نزدیکی بیشتری دارد. نظریهای که در غرب نیز در حال افول است.
خطای بزرگ این است که سلفیت را باز کننده مفهوم اجتهاد بعد از بسته شدن اجتهاد در بین اهل سنت بدانیم. سلفیت در تعریف اجتهاد آن چنان این مفهوم را تنزل داده است که برای مجتهد چیزی جز اخباری گری سبک و ظاهر گرایی بی معنا، باقی نمانده است. مفتوح بودن باب اجتهاد، حقیقتی است که زیبنده مکتب اهلبیت(علیهم السلام) است.
حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی): «پرداختن به مسئلهى تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن بهصورت مشکل دستساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئلهى اصلى، مسئلهى رژیم صهیونیستى است؛ مسئلهى اصلى، مسئلهى قدس است.»
حکّام سعودی، برای از بین بردن گروه جُهیمان، که در خانه خدا پناهنده شده بودند، از کفّار کمک گرفتند. به این ترتیب فرانسویهای کافر با تانکهای غول پیکر به مسجد الحرام حمله کردند و با توپ و تانک ساحت قدسی مسجد الحرام را درهم شکستند و با کشتار وسیع جمعی از مسلمانان در خانه خدا، قداست حرم الهی را از بین بردند.
وحدت در جامعه اسلامی باعث ثبات و برقراری حکومت اسلامی بوده و البته لازمه آن، عدم سوء تفاهم نسبت به یکدیگر است. باید دانست که تهمت، افترا و ... از عوامل ایجاد تفرقه میباشند و به وحدت اسلامی ضربه میزنند. دشمنان اسلام (وهابیت) با ایجاد تهمت، دروغ، افترا و سخنان زشت سعی میکنند، شیعیان را در نظر دیگر فرق اسلامی، بد جلوه دهند.
خداوند در سوره اسراء، آیه 72 بیان میدارد که هر کس در این دنیا کور و نابینا باشد در سرای آخرت نیز بدان گونه و بلکه پستتر خواهد بود. از این رو اگر کسانی در این دنیا چشم خود را بر حقایق دنیا در زمینه اعتقادی و پرستش خداوند و ... ببندند، راه رسیدن به سعادت اخروی را نیز به طور عمدی برای خود مسدود نمودهاند و بلکه پستتر.
برخی از دول به ظاهر اسلامی برای نهادینه شدن تفکرات وهابیت در جوامع خود، اندیشه های آنان را در متون درسی مقاطع مختلف تحصیلی وارد کرده اند. همین مسئله موجب شده است فرزندان خانواده هایی که این باورها را قبول ندارند، با ورود به نظام های آموزشی دولتی تحت تاثیر این افکار قرار گیرند که این امر باعث نگرانی برخی از خانواده ها شده است.
آیت الله اعرافی مدیر حوزههای علمیه، آمادگی حوزه علمیه را برای بحث دوستانه و منطقی با صاحبنظران وهابیت، در هر کجای عالم اعلام کرد و خاطرنشان ساخت، که وهابیون در شناخت توحید حقیقی، دچار سردرگمی و گمراهی هستند؛ امامت و ولایت تجلی توحید در عالم است، و خطای آنان این است که توحید را مقابل ولایت میدانند.