بهائیت وشیخیه
نوشتهجات باب به عنوان تنها معجزهی او، تا جایی دارای اغلاط فراوان بود، که حتی صدای طرفدارانش را نیز درآورد. وی در توجیه غلط نویسیهای خود، مدعی میشود که قواعد ادبی باید از نوشتهجات او أخذ شود. این در حالیست که اصولاً زبان وسیلهای برای فهمیدن و فهماندن است و لذا میبایست طبق قواعد جاری باشد تا غرض از به کارگیری آن حاصل شود.
علیمحمد شیرازی در حالی نوشتهجات خود را ناسخ و برتر از قرآن میدانست، که آثارش سرشار از مطالب خلاف واقع است. همچنان که وی غرق شدن فرعون، عاد و ثمود را در یک خلیج و نجات حضرت نوح، ابراهیم و موسی (علیهم السلام) را از یک نهر معرفی نموده است. حال آنکه هلاکت سه قوم فرعون، عاد و ثمود و نجات سه پیامبر نامبرده، به اشکال مختلف بوده است.
در سالروز شکلگیری انقلاب اسلامی، کانالهای خبری تبلیغی بهائیت با نقل حکایتی، بهائی نشدن شاه ایران را علّت فروپاشی این رژیم مستبد معرفی کردند. اما نقل این حکایت و پاسخ محمدرضا پهلوی به خوبی نشان داد که تشکیلات بهائیت بر خلاف ظاهرسازی عدم مداخلهی خود در سیاست، سیاست پلکانی را برای سلطهی کامل بر کشور میپیماد.
برخی کانالهای خبری تبلیغی تشکیلات بهائیت، از تمام بهائیان متقاضی خواستند تا هرچه سریعتر نسبت به ثبتنام کنکور اقدام کرده و اصطلاحاً ثبتنام را به روزهای پایانی موکول نکنند. اما به راستی هدف تشکیلات بهائیت از انتشار چنین اطلاعیههایی چیست و به عبارتی تشکیلات بهائیت چه منفعتی از ثبتنام پیروانش در کنکور خواهد برد؟!
علمای شیخیه بر خلاف دستور دین اسلام مبنی بر حفظ وحدت به عنوان بزرگترین عبادت، بر طبل جدایی کوبیده و خود را از شیعهی امامی جدا ساختند. ابوالقاسم ابراهیمی بعد از پاسخ منفیای که به مرحوم فلسفی دادند، حاضر به اتحاد نشده و نام شیخی را برای خود و پیروانشان با افتخار برگزیدند و با ایجاد بدعتهای اعتقادی، انشعابی تازه به وجود آوردند.
بعد از احسایی تا امروز، 8 نفر ریاست فرقهی شیخیه را بر عهده گرفتند. اولین آنها رشتی بود که بلامنازع در کربلا به ریاست رسید. بعد از ایشان، کریمخان و فرزندانش در کرمان بعد از نزاع و درگیری، ریاست این فرقه را بر عهده گرفتند. محمدخان، زین العابدین خان، ابوالقاسم خان، عبدالرضاخان، موسوی و زین العابدین خان به ترتیب به ریاست رسیدند.
علیمحمد شیرازی پیشوای مسلک بابیه و مبشّر بهائیت در لوحی که به خط خود نوشته، مدعی شده است که خدا، مقام خداوندی را به هرکس بخواهد میبخشد! اما به راستی اگر قرار باشد که خداوند مقامی مشابه خود را به دیگران ببخشد، که این امری ممتنع و محال عقلی است؛ زیرا موجود بینهایتی که دارای احاطهی قیّومی کامل بر تمام عوالم است، تعدد نمیپذیرد.
پیروان علیمحمد شیرازی (این پیشوای دروغین جریان بابیت)، به دلیل عدم شناخت از خداوند، مقام او را در حد کسی چون علیمحمد شیرازی تنزل دادهاند. همچنان که نویسندهی بابی ذات خداوند را از صفات تهی دانسته و مدعی میشود: «و مراد از اقرار به توحید صفات، آن است که مظهر جمیع اسماء و صفات حضرت حق، همان حضرت نقطه (علیمحمد شیرازی) است».
علیمحمد شیرازی که بهائیان وی را پیشوا و مبشر خود و قائم موعود دین مبین اسلام میدانند، در موارد بسیاری ادعاهای شرکآمیز داشته و صراحتاً خود را خدای جهانیان معرفی کرده است. این در حالیست که قائم موعود اسلام، در اقتدا به جدّ خود حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، وظیفهی اعتلای کلمهی توحید و یکتاپرستی را عهدهدار است.
علیمحمد شیرازی پیشوای مسلک بابیه، در طول مدت 6 سال، مقاماتی از جمله: «بابیت، مهدویت، نبوت، ربوبیت و الوهیت» برای خود قائل بوده است. اما به راستی ادعاهای متناقض و بیسابقهی این پیشوای بابی و بهائی، به قدری مایهی رسوایی وی و پیروانش گشته، که تلاش هرچه بیشتر برای توجیه آنها، تنها موجبات رسوایی بیش از پیش آنان را فراهم میسازد.
مبلّغان تشکیلات بهائیت که تلاش تبلیغاتی خود را برای گسترش جنبش موسوم به چهارشنبههای بدون حجاب را شکستخورده میدیدند، اینک در تلاش برای تبلیغ جنبش ساختگی دختران خیابان انقلاب هستند. این در حالیست که بهائیان با این اقدام خود و مخالفت صریح با قانون کشور، صراحتاً به پوچی و کذب دستورات رهبرانشان اعتراف میکنند.
علیمحمد شیرازی پیشوا و مبشّر بابیت و بهائیت، با نوشتن کتابی به نام بیان، ادعای نسخ دین مبین اسلام را داشته است. وی در مقام تمجید از نوشتهجات خود، آنان را بیهمتا معرفی کرده است. این در حالیست که بیهمانندی نوشتهجات علیمحمد شیرازی را، نه در الهی بودن آنان، بلکه در غلط نویسیها و بیمحتوایی میتوان دانست.
علمای شیخیه برای حلِ مشکلِ کیفیت غیبت امام زمان (عج) نظریهی جدیدی ابداع کردند. ایشان جسم را به سه قسم «دنیوی، هُوَرقلیایی و اُخروی» تقسیم کرده و برای هر یک، ویژگیهایی قائل شدند و جسم هورقلیایی را در قدرت و ضعف، ما بین جسم دنیوی و اُخروی دانستهاند و سپس مدعی شدهاند که امام زمان (عج) دارای جسم هورقلیایی است.
بهائیان معتقدند علیمحمد شیرازی، همان قائم آخرالزمان است که در سال 1266 قمری کشته شده است. بهائیان که علیمحمد باب را ناسخ دین اسلام و مبشر آیین خود میپندارند، استقامتِ در راه را به عنوان یکی از مهمترین دلایل حقانیت او میدانند. این در حالیست که وی در مواردی نظیر ابلاغیهی الف، زیربنای اعتقادی بهائیت را با پوچ برابر ساخته است.