شیخیه در مسیر جدایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وحدت، جزو بزرگترین دستورات دین مبین اسلام است. پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) و ائمهی اطهار (علیهم السلام) بر این امر تأکید فراوان داشتند. بزرگان شیخیه به سبب اهداف فرقهای که داشتند و با تکیه بر مفاهیم دینی و سوء استفاده از آن، بر طبل جدایی کوبیدند و خود را از شیعهی امامی جدا ساخته و انشعابی تازه برپا نمودند. وقتیکه مرحوم فلسفی (رحمه الله) در کرمان نزد ابوالقاسم ابراهیمی به عنوان پنجمین جانشین احسایی آمد تا فاصلهی ایجاد شدهی بین پیروان شیخیه و شیعیان امامی را کم کند و از بین ببرد، به دلیل اصرار علمای شیخیه بر جدایی و انشعاب، عملاً موفق به انجام این کار نشد. [1]
علمای شیخیه از اینکه با نام شیخی شناخته میشوند، افتخار میکنند و در آثارشان نیز از این نام «شیخی» بسیار یاد میکنند. ابراهیمی مینویسد: «اسم شيخی هم، الحمدلله برای ما زينتی فوق زينت شده است و به اين اسمی كه به ما دادهاند، راضی شدهايم و در معنی و حقيقت اين اسم غير از معنی مسلمانی واقعی چيزی نيست و چون به لحاظ اين اسم و نسبت، تمايزی پيدا كردهايم و از بركت اسم آن شيخ اجل، معروفيتی پيدا كردهايم.»[2] کریمخان کرمانی نیز در کتاب هدایة الطالبین شبیه همین سخنان را دارد [3] تا آنجا که هانری کربن به عنوان یکی از مستشرقینی که حامی و طرفدار شیخیه است، به همین مطلب اعتراف میکند.[4] آیا این همه تأکید بر نام شیخی و بیان اعتقادات و بدعتهای جدید و مخالفت با علمای شیعه، غیر از اصرار بر جدایی و انشعاب است؟!
پینوشت:
[1]. محمد تقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجة الاسلام فلسفی، تهران: بینا، فروردین 1382 ه.ش، ص ۳۸۶-۳۸۷.
[2]. ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 174؛ همو، فلسفیه، نسخهی الکترونیکی، ص 269-270.
[3]. ر.ک: کریمخان کرمانی، هدایة الطالبین، نسخهی الکترونیکی، ص 66.
[4]. هانری کربن، مکتب شیخی از حکمت الهی شیعی، نسخهی الکترونیکی، ص 56.
افزودن نظر جدید