هویت ملی
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، کتابی است که از حیث محتوا، فارسی و ایرانی است. یعنی حکایات زندگی شاهان و پهلوانان ایران باستان است. لیکن از جهت وَزن و اُسلوب شعری، تابع اشعار حماسی عربی است. شاهنامه از جهت عروضی، در بَحرِ مُتَقارِب سروده شده. یعنی وزن آن چنین است: «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعول» یا «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعَل» که یک اُسلوب عربی است.
چند مورد تمجید مورخین یونانی از هخامنشیان چه ارزشی دارد؟ مگر تمجید چند ایرانینما از امریکا و اسراییل و عربستان سعودی، ارزشی دارد؟ هخامنشیان اگر خوب بودند، تصویر خوبی از آنان در حافظهی تاریخی ایرانیان باقی میماند. اما...
سایت العین وابسته به استخبارات ابوظبی، در یک رپرتاژ تبلیغاتی مدعی شد: کوروش الأخمینی (هخامنشی) بسیار انسان خوبی بود. ولی نظام ایران از یاد او ناراحت میشود! حال سؤال این است که رسانههای سعودی چرا باید کوروش پرستی (آن هم از نوع ضد اسلامی) را در ایران ترویج کنند؟
عباس آخوندی که بیتردید، یکی از ناکارآمدترین و مخربترین مسئولین در تاریخ ایران است، به تازگی نقاب چهرهی خود را عوض کرده و از آرمان بازگشت به حکومت کوروش هخامنشی و ترویج اندیشه ایرانشهری سخن میگوید.
توماس هریسون (Thomas Harrison) استاد تاریخ دانشگاه لیورپول انگلیس، درباره منشور کوروش مینویسد: در منشور کوروش هخامنشی، چیزی از حقوق بشر نیامده است. این منشور، یک پروپاگاندای (دروغ نامه تبلیغاتی) است.
آمیتیس (همسر کوروش) فهمید چه کسی پدرش را به قتل رسانده. پس کوروش، قاتل را در اختیار آمیتیس قرار داد. آمیتیس (همسر کوروش) هم دستور داد چشمان قاتل را درآوردند، سپس زنده زنده او را پوست کندند و آنگاه بدنش را به صلیب کشیدند.
پس از اینکه هخامنشیان سرزمین بابِل (در عراق امروزی) را تصرف کردند، گاهشماری (یا همان تقویم) را از آنان آموختند. بعدها گاهشماری مصری هم بر تقویم هخامنشی تأثیر گذاشت و آن را کاملتر کرد. تقویم هخامنشی، از پاییز شروع میشد. یعنی ابتدای پاییز، آغاز سال جدید هخامنشی بود. در ادامه، اسامی و معنی ماههای هخامنشی را میخوانیم.
کوروش دوم (مشهور به کوروش بزرگ) پنج فرزند داشت. با نگاه به سرنوشت و تاریخ زندگی این فرزندان میتوان چنین نتیجه گرفت که خانوادهی کوروش، یکی از فاسدترین خانوادههای تاریخ بشر بوده است. فرزندانی که او تربیت کرد، عموماً جزو فاسدترین شخصیتهای تاریخ...
در سریال پایتخت 6، ارسطو هرگاه میخواست کسی را به جوانمردی ستایش کند، به او میگفت: گُل! تو اسکندر زمانی! حقیقت همین است. ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، 200 بیت در مدح اسکندر سروده و او را ذوالقرنین مینامد.
در میان آثار ادیبان و اندیشمندان و مورخین و حُکَمای ایرانی در طول تاریخ، حتی یک جمله در تمجید و ستایش ماندانا نمیبینیم. گذشته از این، ماندانا هیچ نقش خاصی هم در تربیت کورش نداشت. حتی در منابع تاریخی میخوانیم که پادشاه ماد در خواب دید که از ماندانا آنچنانی ادراری جاری شد که همه آسیا را نجس کرد. از خوابگزاران تعبیر خوابش را پرسید. گفتند این ادرار نماد کورش است که همه آسیا را...
مفهوم حقوق بشر از قرن 17 میلادی در فلسفه سیاسی پدید آمد. از طرفی، کورش نمیگوید مردم لایق حق و حقوقی هستند. بلکه میگوید «خوبی از خودم است!» و چون منِ کورش خیلی خوب و مهربان و انسان وارستهای هستم این کارهای خوب را انجام دادم. البته ما قبلا نیز گفته بودیم بخش زیادی از خودستاییهای کورش، دروغ است.
مقبرهای که امروز به فردوسی نسبت داده میشود، فاقد اصالت و اسناد تاریخی است. در زمان ناصرالدین شاه قاجار و بعدا در زمان رضاشاه وقتی خواستند برای فردوسی مقبره ای بنا کنند، با یک مشکل اساسی مواجه بودند: اینکه مدفن حکیم فردوسی روشن نبود!
حکیم ابوالقاسم فردوسی در «شاهنامه» مینویسد: ایرانیان در مرگ پیروز (شخصیت مشهور شاهنامه و از شاهان ایرانی) عزاداری کرده، به خود لطمه زدند و خاک بر سر ریختند.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در «شاهنامه» مینویسد هنگامی که سهراب کشته شد، هم رستم و هم دیگر ایرانیان، در عزای سهراب، لباسهای خود را پاره کردند و خاک بر سر و صورت خود ریختند.