اعتقادات
مسئله منجی موعود در آیین یهود تا آنجا پیشرفته که حتی به علائم ظهور این منجی موعود، اشاراتی شده: «(در دورهای که ماشیح ظهور میکند) دستها به خون و انگشتها به شرارت آلوده است. انصاف از آدمیان دور شده و عدالت با آنان فاصله گرفته است. گناهان فزونی گرفته و خطاها بسیار شده است و علیه آنان گواهی میدهد.»
در آثار دینی یهود همواره به موعود اشاره شده، اما این قوم، به حضرت مسیح و به حضرت محمد نگرویدند. از اینرو، یهودیان نباید به سادگی از این همه بشارتها بگذرند، بلکه باید از دیگر منتظران، منتظرتر باشند. آنان دو موعود کتابهای خود، یعنی حضرت مسیح و حضرت محمد را نپذیرفتند، اما از دست موعود سوم رها نخواهند شد.
مبشران مسيحی برای جذب افراد به مسيحيت دروغهایی میگويند كه هم خودشان آن حرفها را قبول ندارند، هم با متن كتابشان ناسازگار است، آنها مسيحيت را دين صلح میدانند اما اين ادعا چند اشکال بزرگ دارد، علاوه بر تفتيش عقايد، جنگهای صليبی و ... سخنان مسيح در اناجيل هم اين ادعا را رد كرده است و ثابت میکند مسيحيت دين صلح نيست.
وظيفه مفسرين کتابهای آسمانی توضيح جملات مبهم است، اما در ترجمه تفسيری كتاب مقدس مسيحيان دیدهشده كه مفسرين اين كتاب برای رفع تناقضات و اشتباهات آن، گاهی جملات و كلمات متضاد را کاملاً حذف میکنند!
پولس یکی از شخصیتهای ویژه و خاص در دین مسیحیت است. وی آموزههای بسیاری را در دین مسیحیت وارد ساخته تا و بسیاری از عقاید و احکامی که هم اکنون مسیحیت به آن پایبند هستند ساخته و پرداختهی پولس است. وی نگاه ویژهای هم به زنان داشته و در رسالههای خود به ترسیم جایگاه و ارزش زنان که غالباٌ خلاف حقیقت است، پرداخته است.
اگرچه به اعتقاد مسلمانان، عیسی مسیح هرگز بر روی صلیب کشته نشد و فقط امر بر مردم مشتبه شد، اما مسیحیان معتقدند عیسی مسیح بر روی صلیب کشته شده است. در حالی که تناقضگوییهای کتاب مقدس در نقل حوادث مربوط به تصلیب، شاهدی است بر اینکه عیسی مسیح کشته نشده و کتاب مقدس پر از مطالب سست و متناقض است.
مسیحیت انحرافی معتقد است که عیسی مسیح کاری به کار اعمال مردم نداشته و در مورد آنان هرگز قضاوت و داوری نخواهد کرد. بلکه وی تنها برای نجات بشر مبعوث شده و هرکس به او ایمان آورد ولو اینکه اعمال صالحی انجام ندهد، اهل نجات خواهد بود. حال آنکه کتاب مقدس تصریح میکند که عیسی مسیح در مورد اعمال و رفتار مردم قضاوت و داوری خواهد کرد.
بدون تردید هر کس اندک مطالعهای در مورد مسیحیت داشته باشد به جایگاه خاص پولس و نقش او در شکل گیری مسیحیت کنونی پی خواهد برد. حال آنکه پولس فردی یهودی و دشمن سرسخت مسیحیان بوده و تنها با ادعای ملاقات با عیسی مسیح به چنین جایگاهی رسیده است. اما باید دید مسیحیان بر اساس چه شواهدی ادعای او را پذیرفته و دشمن دیروز خود را سرور و بزرگ امروز خود کردهاند.
اعتبار داشتن یا نداشتن کتاب مقدس یکی از مبنایی ترین مسائل مربوط به مسیحیت است. اگر کتاب مقدس از هر جهتی معتبر میبود، به یقین بر پیروانش حجیت داشت و آنان باید بر طبق تعالیم آن عمل میکردند. اما اعتبار کتاب مقدس به دلیل تناقضگوییهای فراوان و موجود در آن در هالهای از ابهام فرو میرود. آشکارا یا مخقیانه تعلیم دادن عیسی مسیح یکی از موضوعاتی است که کتاب مقدس به صورت متناقض آن را بیان کرده است.
تثليث بهعنوان يكی از اصول اساسی مسيحيت به شمار میرود كه سه اقنوم به نامهای «پدر، پسر و روحالقدس» دارد، اين سه اقنوم در عين اينكه سه شخصيت جداگانه هستند، يكی هستند! اين عقيده دقیقاً همان چيزی است كه از بتپرستان هندی گرفتهشده است كه سالها قبل از ميلاد مسيح بر اين باور بودند.
سهگانه پرستی و تثلیث یکی از اساسیترین انحراف مسیحیت کنونی است. بر طبق این انحراف، مسیحیان کنونی معتقد به خدایی سه اقنوم پدر، پسر و روحالقدس شده و همواره در تلاش هستند تا این اعتقاد انحرافی خود را اثبات کنند. اما باید دید این اعتقاد تا چه اندازه مورد پذیرش عقل است و آیا میتوان با عقل این عقیدهی انحرافی را ثابت کرد؟
مسیحیان در ادامهی تحریف مسیحیت راستین، خود و دین خود را دین صلح معرفی کرده و از عیسی مسیح به عنوان منادی صلح یاد میبرند. این در حالی است که علاوه بر بعد اخلاقی انبیای الهی که مسیح نیز یکی از آنهاست، آنها به بعد سیاسی و حکومتی نیز پرداخته و از همین رو میبینیم که عیسی مسیح و یارانش مهیای جنگ با دشمنان میشوند.
خدا بودن عیسی مسیح یکی از مبناییترین انحرافات مسیحیان است. مسیحیان استدلالی که برای این انحراف خود کردهاند این است که در کتاب مقدس آیاتی وجود دارد که آفرینش جهان را به عیسی مسیح نسبت داده است. و از طرفی چون خالقیت صفت خداوند است بنابراین عیسی مسیح نیز که این صفت را دارد خدا است. این استدلال دارای اشکالات زیادی است.
مسلمانان به دلايل فراوان میتوانند ثابت كنند كه تورات كنونی تحریفشده و قابلاعتماد نيست، درنتیجه كتاب مقدس مسيحيان نمیتواند باعث سعادت هيچ انسانی شود، مثلاً وقتی وقايع پس از وفات موسی (عليهالسلام) هم در تورات گفتهشده نشان میدهد كه تورات كنونی، با الواح موسی تفاوت دارد؛ همچنين تورات به خيانت امانتداران خود اقرار كرده است.