بررسی نحوهی ایمان آوردن پولس به عیسی مسیح
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بیشک پولس یکی از شخصیتهای مهم و ویژهی مسیحیت کنونی است؛ اما جالب است که بدانید پولس یهودی در ابتدا از هر کاری جهت تهدید و کشتار مسیحیان بهره میجست. تا جایی که به اعتراف مسیحیان، نزد کاهن اعظم اورشلیم رفته و از وی معرفینامهای خطاب به کنیسهها و عبادتگاههای دمشق خواست تا ایشان او را در دستگیری و آزار و اذیت مسیحیان یاری کنند. ولی در مسیر دمشق بهیکباره یهودی مسیحی کُش، به عیسی مسیح ایمان آورده و در زمان کوتاهی به شخص اول مسیحیت تبدیل شد. وی در مورد دلیل ایمان آوردنش مدعی است که درراه دمشق، عیسی مسیح را ملاقات کرده و وی از او خواست تا ایمان بیاورد.
بدون تردید یک ادعای خالی و بدون شاهد و گواه نمیتواند مورد پذیرش عقلا واقع شود. چراکه در صورت بدون شاهد قبول کردن ادعای پولس، هر شخصی هم که ادعا کند با عیسی مسیح ملاقات کرده و دستوراتی از وی نیز گرفته است، باید موردپذیرش قرارگرفته و ادعای او نیز تصدیق شود؛ حال اینکه هیچ عاقلی این موضوع را نمیپذیرد. حال باید دید آیا برای تصدیق ادعای پولس، شاهد و گواهی نیز وجود داشته است؟ روایات منقول در کتاب مقدس نشان میدهد که پولس در راه دمشق و ملاقات با عیسی مسیح تنها نبوده، بلکه همراهانی نیز داشته است و شاید همین همراهان شاهدی بر ادعای پولس باشند.
اعمال رسولان ماجرای ادعایی ملاقات پولس و عیسی مسیح را چنین روایت کرده است: «و دراثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری از آسمان دور او درخشید و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت: ای شائول، شائول، برای چه بر من جفا میکنی؟ گفت: خداوندا تو کیستی؟ خداوند گفت: من آن عیسی هستم که تو بدو جفا میکنی. لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته میشود چه باید کرد. امّا آنانی که همسفر او بودند، خاموش ایستادند چونکه آن صدا را شنیدند، لیکن هیچکس را ندیدند.»[1] اگر این روایت کتاب مقدس درست باشد، بیشک کسانی با پولس همراه بوده و صدای عیسی مسیح را نیز شنیدهاند، میتوانستند ادعای پولس را تصدیق کرده و شاهدان خوبی برای پولس باشند؛ اما حقیقت این است که در بخش دیگر اعمال رسولان مطلبی بیانشده که درستی روایت مذکور را در هالهای از ابهام فرومیبرد.
در بابهای انتهایی اعمال رسولان ماجرای ملاقات پولس و عیسی مسیح چنین روایتشده است: «و دراثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسیدم، قریب به ظهر ناگاه نوری عظیم از آسمان گِرد من درخشید. پس بر زمین افتاده، هاتفی را شنیدم که به من میگوید: ای شاول، ای شاول، چرا بر من جفا میکنی؟ من جواب دادم، خداوندا تو کیستی؟ او مرا گفت: من آن عیسی ناصری هستم که تو بر وی جفا میکنی؛ و همراهان من نور را دیده، ترسان گشتند ولی آواز آنکس را که با من سخن گفت نشنیدند.»[2] اما بین این نقل کتاب مقدس با روایت قبلی تفاوتی وجود دارد که باعث میشود نتوان از همراهان پولس بهعنوان شاهدانی بر ادعایش استفاده کرد. در روایت قبلی تصریحشده است که همراهان پولس هیچکس و هیچچیزی را ندیده بلکه تنها صدای عیسی مسیح را که با پولس صحبت میکرد، میشنیدند؛ اما در این روایت برعکس روایت قبلی تصریحشده است که همراهان پولس نور مسیح را میدیدند ولی صدای عیسی مسیح را نمیشنیدند.
نتیجه آنکه پولس مدعی است که با عیسی مسیح ملاقات کرده و به خاطر همین ملاقات ایمان آورده و به شخص اول مسیحیت تبدیلشده است. از طرفی تنها شاهدی که میتواند این ادعای پولس را تصدیق کند، تائید این ملاقات، توسط همراهان پولس است. حالآنکه کتاب مقدس در مورد درک همراهان پولس از این ملاقات بهگونهای متناقض صحبت کرده که با توجه به آن نمیتوان شهادت آنان را پذیرفت؛ چراکه یکجا گفتهشده که آنان در این ملاقات حرفها را شنیدند ولی چیزی ندیدند و در جای دیگر عنوانشده است که آنان دیدهاند ولی چیزی نشنیدند. حتی اگر این تناقضگویی هم نبود باز نمیتوانستیم شهادت همراهان پولس را بپذیریم چراکه کسانی که با پولس همراه بودند، یقیناً مسیحی نبوده و یاران خود پولس بودند؛ آیا در محکمهای میتوان شهادت همکیشان یک شخص را به نفع وی و علیه اشخاص دین و کیش دیگر را پذیرفت. بهراستی اگر یک مسلمان ادعا کند که با مسیح ملاقات کرده و دستوراتی از او گرفته و عدهای مسلمان تیز، حرفهای او را تصدیق کنند، آیا مسیحیان ادعای این شخص مسلمان را خواهند پذیرفت؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، اعمال رسولان 9: 3-7.
[2]. همان، اعمال رسولان 22: 6-9.
افزودن نظر جدید