بهائیت و استعمار
دریافت این لقب به خاطر خدمتی بوده که عبدالبهاء به قشون انگلیس داشته است و کمک کردن به قشون انگلیس نه تنها حرکتی سیاسی نبوده، بلکه کمک به نیازمندان بوده است. اما این توجیه بر خلاف عقل و اخلاق در حالیست که کمک به دو طرف در حال نزاع در واقع دشمنی در طرف مقابل خواهد بود. از طرفی عبدالبهاء در جایی دیگر، کمک به ظالم و متجاوز را در واقع ظلم به مظلومان برشمرده است!
عبدالبهاء با کمک به ارتش مهاجم انگلیس در کنار سر دادن شعار ممنوعیت دخالت در سیاست، سیرهای در بهائیت بنا نهاد تا با سر دادن شعار ممنوعیت دخالت در سیاست، حاشیهی امنی برای فعالیتهای خائنانه و پشتپردهی بهائیت فراهم شود. لذاست که میبینیم امروزه بهائیت در ایران نیز با پنهان شدن پشت این شعار، به ضربه زدن به حاکمیت کشورمان اشتغال دارد.
لیدی بلامفیلد در کتابش که به تأیید رهبران بهائی رسیده، به بخشی از نقش تدارکاتی عبدالبهاء برای نیروهای انگلیسی در اشغال فلسطین میپردازد. اما به راستی پیشوایان بهائیت به خوبی نشان دادند که نه تنها در دورویی بینظیرند و از خیانت به دولتی مثل عثمانی که ثناگویش بودند هیچ ابایی نداشتند؛ بلکه بر خلاف شعارهای صلحطلبی خود، برای ادامهی جنگ نیز گام برداشتهاند.
به راستی کشوری که سیاههی جنایاتش را هیچ کتابی گنجایش ندارد، چگونه میتواند توسط مدعیان پیشوایی الهی، در زمانی که در اوج اشغالگری و ستمگری مستقیم بود، نماد عدالت و امید برقراری صلح جهانی خطاب شود؟! و اگر این ثناگوییها و خوشخدمتیها، چاپلوسی نیست، پس چیست؟!
یکی از بهانههایی که اعضای تشکیلات بهائیت به وسیلهی آن، سعی در ایجاد نفرت علیه حکومت و تخریب جمهوری اسلامی ایران را دارند، ارتباط کشورمان با دولت روسیه است. در این راستا با طرح مسائلی نظیر، جدا کردن مناطقی از ایران توسط امپراطوری روستزار را بهانهای برای خیانت جمهوری اسلامی به ایران در پی این ارتباط مطرح میکنند.
در زمان ریاست جمهوری ریگان (که به اسم دفاع از حقوق بشر، از جاسوسان و مجرمان بهائی در ایران، ابزار فشار بر علیه کشورمان ساخته بود)، ناو جنگی آمریکایی "یواساس وینسنس" یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را با 290 سرنشین سرنگون میکند و تمامی سرنشینهای آن را به قتل میرساند و خدمهی ناو جنگی به جای محاکمه، با دریافت مدال مفتخر میشوند.
آنچه در ماجرای پس از اعدام علیمحمد باب جلب توجه میکند، حضور کنسول روس تزار بر سر جنازهی باب، گریهی وی بر جسد به خاک افتادهی او و تصویربرداری از آن است. اما به راستی چرا نمایندهی کشوری که سالها با ایران جنگیده، سرزمینش را غصب، بسیاری از مردمان آن را کشته و اموالشان را غارت نموده، باید بخاطر مرگ باب افسوس بخورد؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در راستای مقابله با انقلابهای مردمی بر علیه ستمگران، آزادیخواهی را به آتش فتنهای خاموشنشدنی تشبیه و با حیوانی و فریبکارانه برشمردن آن، آن را مایهی خروج انسان از دایرهی ادب دانسته است. اما در عین حال وی، پیروی از احکام بیبند و بار مسلک خود را مصداق آزادی واقعی معرفی کرده است.
طبق متن اقدس بهاء، اگر مردم کشوری گرفتار دیکتاتوری ظالم شوند و یا مورد تجاوز و سلطهی قدرتهای بیگانه قرار گیرند، به هیچوجه حق اعتراض و آزادیخواهی ندارند! لذا وجود همین احکام و قوانین در فرقهی بهائیت، باعث شده که این فرقه محبوب متجاوزین و ستمگران شود و ضمن برخورداری از حمایتهای بیدریغ آنان، ابزار سرکوب آزادیخواهان گردد.
مدعیان دینسازی عصر استعمار که ادعای نسخ اسلام را داشتند، بر خلاف تعالیم ظلمستیز اسلامی که مسلمانان را به جهاد در برابر ستمگران وامیداشت، به ترویج تفکر سلطهپذیری و نسخ حکم دفاع پرداختند. این در حالیست که بهائیت همینک به بهانهی آزادی عناصرش در ایران، با مظلومنمایی از هیچ تلاشی برای محکومیت کشورمان در سازمان ملل فروگذار نمیکند.
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در سخنرانیهایش آمریکا را صلح طلب معرفی نمود و مدعی شد، هیچ کشوری جز آمریکا نمیتواند صلح را ایجاد کند. آری؛ جهانیان دیدند که چگونه پیشگویی عبدالبهاء غلط از آب درآمد و آمریکا بمبهای اتمی خود را به عنوان پیام صلح و دوستی به مردم جهان هدیه کرد و صدها هزار انسان را به کام مرگ فرستاد!
بدون شک نقش یهود در ایجاد و نفوذ در هستههای نخستین جریان بهائیت، قابل انکار نیست. آنچه امروزه از رفتار خائنانهی تشکیلات بهائیت به چشم خورده و ماهیت آن را به عنوان تشکیلاتی سیاسی و نه دینی الهی به نمایش میگذارد، حمایت بیقید و شرط این تشکیلات از رژیم کودککش صهیونیستی و تلاش برای تطهیر چهرهی منحوس این رژیم میباشد.
مبلّغان بهائی ادعای ارتباط با استعمار را از جمله تهمتهایی معرفی میکنند که اخیراً دشمنان بهائیت به این فرقه وارد کردهاند. این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائیت، به حمایت استعمار روستزار از بهائیت اعتراف کرده و نیت آن را خدایی برشمرده است. اما به راستی کدام عقل سلیمی، ادعای نیّت خدایی اشغالگر و متجاوز را میپذیرد؟!
اروپاییها پس از کشف آمریکا، برای اثبات تسلط خود بر این قاره، دست به جنایات کمنظیری در نسلکشی و آوارهسازی بومیان آمریکا زدند. اما عبدالبهاء، با ممنون دانستن سرخپوستان آمریکایی از اروپاییهای مهاجر، بدون کمترین اشارهای به جنایات اروپاییها، بزرگترین ضرر در کشف آمریکا را غرق شدن کشتی تایتانیک عنوان نموده است.