اسناد
زمخشری مینویسد: «وقتی که آیه مودت نازل شد، مردم از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند: این خویشاوندانت که دوستی آنان بر ما واجب است، چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند ایشان (حسن و حسین) هستند.»
تفسیر کشاف، زمخشری، ص977.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) درباره امامت حضرت على (علیهالسلام) فرمود: «آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را در روز غدیرخم (که فرمود): هر که من مولا و رهبر او هستم، على (علیهالسلام) مولاى اوست؟
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) درباره امامت حضرت على (علیهالسلام) فرمود: «آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را در روز غدیرخم (که فرمود): هر که من مولا و رهبر او هستم، على (علیهالسلام) مولاى اوست؟
امیرمؤمنان (علیهالسلام) در حالی که هنوز بدن شریف رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خاک سپرده نشده بود خطاب به ایشان عرض کردند: «پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا! همانا با مرگ تو چیزی قطع شد که با مرگ دیگری قطع نگشت و آن نبوت و اخبار و آگاهی از آسمان بود. ...
ابن ابی الحدید در نقش حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در شخصیت حضرت علی (علیهالسلام) نزد مسلمانان میگوید: «بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تا وقتی فاطمه (سلاماللهعلیها) زنده بود، توجه اصلی مردم به سوی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دوخته شده بود؛ ولی بعد از وفات آن بانوی عزیز اسلام، توجه آنان از
ابن قتیبه دینوری در کتاب خود مینویسد: «هنگامی كه آن دو نفر از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) عذرخواهی كردند، حضرت درخواست آنان را نپذیرفتند. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به آن دو نفر فرمودند: شما را به خدا سوگند میدهم!
حسن بن فرحان مالکی از علمای اهل سنت عربستان سعودی درباره سند روایت ابن ابیشیبه مینویسد: «من در ابتدا فکر میکردم قصه هجوم دروغ است و صحت ندارد؛ ولی پس از مراجعه و تحقیق، سندهای محکمی برای آن یافتم که یکی از این روایات با سند صحیح، روایت ابن ابیشیبه در کتابش المصنف است.»
ابن ابی شیبه از عالمان اهل سنت در کتاب مصنف خود آورده است: «هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علی (علیهالسلام) و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبر به عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوبترين فرد نزد ما، پدر تو است و پس از او خودت!
ابن ابی شیبه از عالمان اهل سنت در کتاب مصنف خود آورده است: «هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند، علی (علیهالسلام) و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبر به عمر بن خطاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد و گفت: اى دختر رسول خدا!
ابن حجر عسقلانی در شرح صحیح بخاری، حدیث جعلی خواستگاری امیرالمؤمنین از دختر ابوجهل را صحیح پنداشته و تضعیف سید مرتضی در مورد راوی ناصبی حدیث را نپذیرفته است. سپس توجیهات زیادی را مطرح کرده تا این واقعه را که پر از تناقض است را حقیقی جلوه دهد.
وهابیون شبهه کردهاند که خانههای مدینه در صدر اسلام درب نداشته و هجوم به خانه حضرت علی (علیهالسلام) و آتش زدن درب خانه، دروغی است از جانب شیعیان به خلیفه دوم که پاسخ این شبهه شواهدی است که اثبات میکند خانههای صدر اسلام درب داشته است.
ابن حجر عسقلانی در شرح حدیث جعلی خواستگاری امیرالمؤمنین معتقد است: این حدیث نشان میدهد که اذیت کسی که اذیت شدنش منجر به اذیت پیامبر باشد، حرام است؛ چون اذیت پیامبر چه کم و چه زیاد، بنا بر اتفاق حرام است.
ابن حجر عسقلانی در شرح صحیح بخاری، حدیث جعلی خواستگاری امیرالمؤمنین از دختر ابوجهل را صحیح پنداشته و توجیهاتی کرده، که این واقعه را که پر از تناقض است، حقیقی جلوه دهد.
پیامبر فرمود: «همانا فاطمه پاره تن من است.»