نقد اصل ايجاد يا انتخاب خط بين المللي
اعتقاد به وجود يك زبان بين المللي جهت ايجاد ارتباط ابناء بشر يك اصل پذيرفته شده از سوي همه متفكران است اما آيا قبل از سال 1269 هجري قمري (كه فرقه بهائيت تأسيس شده) چنين موضوعي مطرح نبوده است؟
با بررسي زبان علمي متون تاريخي و كتب دانشمندان دوران قبل و پس از اسلام به يك نتيجه مي رسيم و آن اين است كه جملگي به زبان علمي خاص دنياي زمان خود نگارش شده اند.
براي مثال در دوران اسلامي، كتب دنياي اسلام به زبان واحد عربي نگارش يافته اند.
و هر نويسنده و يا دانشمندي به غير از آگاهي به زبان محلي خود، لزوما به زبان عربي و قواعد صرف و نحو آن مي بايست آشنايي پيدا مي نمود تا بتواند آثار خود را با اين زبان به تحرير درآورد.
به همين منظور كتاب علي محمد باب يعني بيان و كتاب اقدس ميرزا حسينعلي نوري نيز به زبان عربي نگارش گرديده است. و حتي يكي از عدله حقانيت باب و حسينعلي نوري از طرف آن ها ابراز جملاتي - به اصطلاح آيات - به زبان عربي بوده است. [1] .
هم اينك نيز در بين مسلمانان جهان، زبان عربي به عنوان زبان مشترك به متظور آشنايي با متون اسلامي از جمله مهم ترين آن ها يعني كتاب آسماني قرآن مجيد، مورد استفاده قرار مي گيرد.
با توجه به مراتب فوق مطرح نمودن موضوع ايجاد خط بين المللي، طرح تازه و بديعي نمي باشد كه از طرف بهائيان نو و جديد تلقي مي گردد. جالب است بدانيد كه بعد از 158 سال كه از عمر تأسيس اين فرقه مي گذرد هنوز كارشناسان فرقه مزبور، نتوانسته اند يك خط و يا زبان بين المللي ابداع و يا از بين زبانهاي زنده دنيا يكي را انتخاب نمايند. گذشته از اين موضوع معلوم نيست چرا شخص حسينعلي نوري كه خود را كارشناس تر از همه ابناء بشر مي داند، از ابتدا نتوانسته است يك خط بين المللي اختراع كند و اين عمل را به كارشناسان پس از خود محول نموده است؟
پاورقی ها: -------------------------------------------------------------------------------------------
[1] به بخش تاريخچه پيدايش بهائيت مراجعه گردد.