بهائیت و استعمار
در یکی از برنامههای شبکهی نوین تی وی، کارشناس برنامه، فرقهی بهائیت را پیشگام در مبارزه با نظام بردهداری معرفی کرد، در حالی که سران این فرقه، با وضع احکام و تعالیمی، جهاد و دفاع از وطن را منع و زمینه را برای نفوذ هرچه بیشتر استعمارگران بردهگیر فراهم و در سخنرانیهای خود، استثمار بردگان را سبب پیشرفتشان معرفی کردهاند.
عبدالبهاء، علت اخراج حضرت آدم و حوا از بهشت را نزاع آنان با شیطان میداند. این در حالیست که خداوند در قرآن، علت اخراج آنان را گوش کردن و اعتماد به دشمن قسم خوردهی انسان (شیطان) معرفی میکند. اما به راستی هدف ذکر این ماجرا توسط عبدالبهاء، روشن ساختن تکلیف ملّتهای عصر خویش، با دشمنان آشکار خود (استعمارگران متجاوز) است.
عبدالبهاء در جمع سیاهپوستان آمریکا، میگوید: شما باید بسیار ممنون سفیدپوستان آمریکا باشید که سبب آزادی شما شدند! در پاسخ به این اظهارات باید گفت: همین غربیها، که عبدالبهاء دم از عدالتشان میزند، با رفتاری وحشیانه، آفریقاییها را برای بردگی به آمریکا بردند و حال که اندکی از حقوق ایشان را به رسمیت شمرده، عادل به حساب میآیند!
یکی از احکام ظالم پسند و استعمار پسند فرقهی بهائی، محو حکم جهاد است. با بررسی آثار فرقهی بهائی در مییابیم که منظور فرقهی بهائیت از نسخ جهاد، صرفاً جنگهای تجاوزگرانه نبوده، بلکه منظور این فرقه، کلّیهی جنگها، حتی دفاع مقدس در برابر بیگانگان و مهاجمان میباشد. در نتیجه هدف این فرقه مقابله با حس میهن دوستی است.
کمیته فرعی مجلس نمایندگان آمریکا، قطعنامهای را تصویب کرد که در آن، مقامهای ایرانی که در سرکوب بهائیان دست دارند، تحت تحریم قرار گیرند. اما آنچه جالب توجه است، سکوت معنادار، بلکه حمایت آشکار آمریکا از رژیم سعودی در قتلعام مردم یمن و در مقابل اعتراض ایشان نسبت به بازداشت چند جاسوس بهائی در ایران است.
فرقهی ضالهی بهائیت، برای حفظ بقای خود در پس حمایت دولتهای استعمارگر و دیکتاتور، اقدام به جعل احکامی با عنوان عدم جواز دخالت در سیاست و منع از جهاد کرده است. جعل این احکام توسط رهبران بهائی، سبب جلب رضایت دولتهای مستبد شده و باعث شده ایشان از این فرقه، برای سرکوب حرکتهای آزادیخواهانه، استفاده کنند.
دولت استعماری فرانسه، برای حفظ مستعمراتش در تونس و الجزایر، از سران فرقهی بهائی درخواست اعزام مبلّغ به آنجا را میکند. راز درخواست اعزام مبلّغ بهائی به کشورهای اشغال شده، مقابله با نهضتهای مردمی استکبارستیز میباشد که فرقهی بهائیت با تعالیمی نظیر منع از جهاد و دخالت در سیاست، به تحقق این هدف کمک میکند.
و اما همانطور که همه آزادیخواهان جهان با صهیونیسم مخالفاند و آنها را غاصب میدانند و از آنجا که همیشه با نمایان شدن جرم، شریک جرمها نیز رسوا میشوند، امیدواریم که با فرو ریختن دیوار ظلم و نمایان شدن حق، رسوایی این فرقهی ضاله نیز بیش از بیش جلوه کرده و ناآگاهان این فرقه با شناخت حقیقت به راه راست هدایت شوند.
یکی از ابزارهای نفوذ و تسلط استعمار بر جهان، تأسیس جریانهایی با هدف از بین بردن روحیهی میهندوستی میان ملّتهاست. در این راستا با ترویج اباحهگری و فساد میان جوانان، زمینه را برای این هدف آماده میسازند. فرقهی بهائیت که با حمایت استعمار به وجود آمده، با تعالیم ضد ملّی و اخلاقی، ابزاری خوب برای اجرای این هدف بوده است.
قدرتهای استعمار برای نفوذ خود در کشورهای مسلمان و تسلط بر شریانهای حیاتی و سرمایههای ایشان، مهرههایی وفادار، در پوشش دین و فرقه، نظیر بهائیت و وهابیت به عنوان ستون پنجم، برای خود ایجاد کردهاند. با بررسی تاریخ بهائیت از ابتدا تاکنون، شاهد جاسوسی و خوشخدمتی اعضای ایشان به دولتهای استعماری و حمایتهای متقابل از ایشان هستیم.
بعد از ایجاد بابیت، ازلیه و بهائیت توسط استعمارگران، انگلیس و روس تزار، آن دو را بین خود تقسیم کردند. ازلیان نصیب انگلیس و بهائیت سهم روس گشت. بعد از تغییر حکومت تزار در روسیه، بهائیت نیز به زیر پرچم انگلستان رفت تا زمان جنگ جهانی دوم که آمریکا در آن ییروز شد. زین پس بهائیت به آمریکا پناه برده و در خدمت منافع آمریکا گام برمیدارد.
در روزهایی که ایران در معرض تهاجم نیروهای استعمارگر بود و جوانان غیرتمند ایرانی، زیر گلولههای توپ نیروهای مهاجم، برای دفاع از وطن، در خون خود ميغلطيدند، رهبران بهائی در خیانتی آشکار با حکم به عدم مداخلهی مردم ایران در سیاست و نسخ حکم جهاد و دفاع از وطن، خدمتی بزرگ به اربابان استعمارگر خویش نمودند.
تحمل دولت اسلامی با آرمانهای انقلابی برای نظام استکبار بسیار دشوار است، لذا نظام سلطه تلاش کرده تا با حذف اسلام واقعی و القا کردن این مفهوم به مردم دنیا که اسلام دینی درون گراست، آن را از صحنهی معادلات جهانی حذف کند. در این راستا با ایجاد فرقههایی نظیر بهائیت، که شعار آنها عدم تعصب ملی-وطنی است این هدف را پیش میبرد...
استعمار به این تجربه رسیده که اسلام، آئینی زنده و حیاتبخش است و تسلط بیگانگان بر پیروانش را برنمیتابد و سَدی است محکم در برابر مطامع استعمارگران، بنابراین تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از نفوذ و گسترش آن به کار گرفته است و در این راستا در صدد تشکیل فرقههایی با افکار و تعالیم مخرب، که وسیلهای برای بدنامی اسلام هستند، است.