سلفیت
توسل اگر چه امری واضح و دربین مسلمانان هرگز ناصواب نبوده است. بنای مسلمانان در این توجه استمداد از خداوند به واسطه و توسل از بزرگانی است که حتما در پیش خداوند ارج و قربی دارند.اما هین عمل در نزد وهابیت مورد نکوهش و تهمت واقع می شود و البته این نکوهش نزد بزرگان اهل سنت هرگز مقبول نبوده و نیست و حتی در مقابل نظر ایشان است
اگر چه مکتب و جریان سلفیگری از دل ظاهرگرایی حنبلی برخواسته است، ولی هرگز نباید تمام حنابله را با این فکر همراه دید. این گروه با بسیاری افکار سلفیها مخالف است. در آثار این افراد میتوان نادرستی افکار سلفی را به وضح دید. ابن جوزی که خود از بزرگان سلفیه و عالمی حنبلی است، بر این موضع در ذیل سخنی در باب استغاثه اشاره میکند.
قرضاوی یکی از بزرگان سلفیگری است که در جهت پیشبرد اهداف سلفیگری و جریانهای تندرو تلاش کرده است. اما خود وی از دست این مبنای خطرناک که هر جوانی به صرف اطلاع از کتاب و صحیحین میتواند اجتهاد کند بر حذر میدارد. او با تاکید بر ایجاد انحراف توسط ابن تیمیه به خوبی بر اشتباه بودن این روش اذعان دارد، ولی از راه خود بر نمیگردد!
کوچکترین آشنایی با مفهوم اجتهاد برای ما روشن میکند که اجتهاد یعنی تطبیق فروع بر اصول و لحاظ شرایط زمان و مکان. این امری است که تمامی گروهها و فرق اسلامی در تعریف اجتهاد قبول دارند. اما سلفیها با ادعای باز بودن باب اجتهاد از طرفی و عملکرد ظاهرگرایانه و متعصبانه بر مبانی، راه را بر اجتهاد در عمل بستهاند.
یکی از شاخصههای سلفیگری باز بودن باب اجتهاد است. جریانی که برخلاف اهل سنت برای فتوا دادن نیاز چندانی به تحصیل و مطالعه و پژوهش در منابع اسلامی و تعمق در دلالت ادله نمیبیند و هر جوانی به صرف اطلاع از قرآن و صحیحین و تفکر سالم داشتن، میتواند فتوا داده و اجتهاد کند. این البته برای بزرگان سلفیگری مشکل ساز شده است.
مقایسه بین خلافت اسلامی در داعش و ولایت فقیه در شیعه یک قیاس مع الفارق است که همه شواهد نظری و عملی بیانگر این تفاوت میباشد. دیدگاه ولی فقیه نسبت به اسلام و عملکرد او باعث شده است تا حکومت شیعی ایران روز به روز در دلهای مسلمین جایگاه بالاتری پیدا کند و از ان طرف خلافت داعش با سوء برداشت از اسلام روز به روز منفورتر گردد
هر جریانی فکری منحرف و باطلی برای فریب دادن دیگران از روشهای رسانهای و تبلیغی استفاده میکند که در ذهن مخاطبان وی جایگاه مهم و مقدس داشته باشد. اتاق فکر داعش نیز برای انحراف افکار اهل سنت از هر راهی استفاده کرده است. داعش برای توجیه و انتساب اعمال خود به اسلام از عناوین مورد قبول اهل سنت نهایت سوءاستفاده را نموده است
جریان تکفیری و تند روی داعش چند سالی است که کام مردم جهان و بویژه عراقیها را تلخ کرده است. این جریان که احتمالاً روزهای آخر عمر ننگین خود را سپری میکند برای بقای خود دست از هیچ عمل ننگینی برنداشه و تلاش میکند با انتقامی که از مردم بیگناه عراق میگیرد نیروهای مجاهد اسلامی_عراقی را ترسانده از نابودی خود جلوگیری کند.
برخوردهای غیر منطقی ابن تیمیه با مخالفانش و شتابزدگی و نقد و رد متعصبانه، و از طرفی حجم عظیم نوشتار و به کارگیری اصطلاحات در آثار وی باعث شده است نتوانیم نظمی را در دستگاه اندیشهای ابن تیمیه مشاهده کنیم. از این رو مخالفان وی نیز متفاوتند. وجه جمع ایشان این است که همگی معتقدند وی علم و عقلانیت را توأمان ندارد.
در دین اسلام، اصول اعتقادات، با دلیل قطعی ثابت میشود، نه با خبر واحد! به همین جهت هر کس مخالفت اصول دین کند، کافر است. اما سلفیها بر این باورند، که پا داشتن خداوند نیز از عقاید است و با احادیث واحد ثابت میشود! و این از عقاید اسلامی و دیدگاه سلف امت است! و هر کس این اعتقاد را قبول نداشته باشد، به یقین کافر است!
هستی شناسی در هر آیین و اندیشهای باعث میشود، خط و مشی آن فکر را درباره جهان ماوراء و غیر محسوس روشن شود. بهویژه درباره اعتقادات دینی که این موضوع به مراتب بیشتر جلب توجه کرده و باعث صدق ادعای قائلین به این عقیده و راستی و درستی این اعتقاد است. این هستی شناسی ماورائی در سلفیت به خطا رفته و شکل دیگری به خود گرفته است.
با آغاز تحرکات تروریستهای داعش، برخی داستان تطبیق علائم ظهور را کلید زده و مدعی شدند داعش همان سفیانی است؛ در حالی که در روایتی از امام صادق نقل شده: «خروج این سه نفر، خراسانی، سفیانی، و یمانی در یک سال، در یک ماه و در یک روز است و هیچ پرچمی در این میان، راهنماتر از پرچم یمانی نیست که مردم را به سوی حق راهنمایی میکند.»
عربستان با تکیه بر ثروت عظیم نفتی، برنامههایی از قبیل تاسیس موسسات و مدارس دینی در سراسر جهان برای ترویج جریان سلفی پیاده کرد و آنان با پرداخت مبالغ هنگفتی این برنامهها را پیش بردند. عربستان کشور پیشرو در زمینهی رواج سلفی تکفیری افراطی در جهان است که این خود از لابهلای سخنان بزرگانشان به وضوح روشن است.
برخی از اندیشمندان مسلمان آوردهاند آراء جریانهای تروریستی مطابق عقاید وهابیت است. آنان بر این عقیدهاند که تکفیریها منبع رشدشان از عربستان بوده و این امر موجب اختلال در حکومت عربستان است و این کار عربستان هم از روی نشناختن تکفیریها میباشد. این مشکلی است که باید در دولت عربستان درست شود و تکفیری از این دولت جدا شوند.