اعتقادات
یکی از ملاکهای پذیرش روایت، مطابقت آن با عقل است؛ مفاد حدیث، نباید با مسلّمات عقلی مخالف باشد. مثلاً در صدور روایاتی که در آنها به جسم بودن خدا اشاره شده، باید تردید نمود؛ زیرا پیامبر دارای علم وحیانی است و امکان ندارد گفتار و کردارش با عقلِ سالم، ناسازگار باشد. اگر حدیثی «غیرمعقول» بود و سندش صحیح، باید آن را رد کرد.
هنگامیکه پیامبر(ص) در حالت احتضار قرار گرفت فرمود: حبیب و محبوبم را نزدم بیاورید. عایشه با شنیدن این سخن پدرش ابوبکر را خدمت پیامبر آورد و حضرت توجهی نکرد. حفصه نیز پدرش عمر را خدمت پیامبر آورد، ولی حضرت توجهی نکرد، تا اینکه علی (ع) به خدمت پیامبر(ص) آمد و حضرت او را در آغوش گرفت و رازهایی را با او در میان گذاشت.
یکی از موارد بسیار جدی که جامعه حق و حقیقت، مخصوصا در مسائل اعتقادی با آن روبرو است، مسئله شبهات است که متاسفانه در لباس پرسش و با لحنی دلسوزانه باعث به انحراف کشاندن گروهی از مردم شده است. امیرالمومنین (علیه السلام) علت نامیده شدن شبهه را به شبهه، بیان میفرمایند که شبهه شبیه به حق است و با آن مردم را اغفال میکنند.
حضرت علی (علیه السلام) در مناسبتهای مختلف در میان اصحاب و در جمع مسلمانان از ایشان اقرار برای خلافت و پیشوایی امت پیامبر بعد از پیامبر اکرم برای خود میگرفت. اما با رحلت پیامبر این مردم همه چیز را فراموش کردند و راه اصیل اسلام را به انحراف کشاندند و حاضر به تمکین از حضرت علی (علیه السلام) نشدند.
جانشینان پیامبر در حیات زندگانی خود دارای فضائل گوناگونی بودند و احدی از مسلمانان انکار این گونه فضائل ننمودند و آن را سینه به سینه نقل میکردند و بزرگان فریقین هم آن را در کتب خود مینوشتند، تا مرور زمان و حوادث گوناگون، آنها را از بین نبرد. لذا در نگهداری آن سعی بلیغ میکردند، هر چند که این فضائل بیش است.
مردم را آگاه بکنیم؛ ما با اهلسنت راه مسالمت کامله را داریم، هیچ اشکالی نداریم. آنها به طریقهی خودشان باشند، ما هم به طریقهی خودمان مدارک را نشان میدهیم. شهادتین را که ما هم قائل هستیم، آنها هم قائلند. مسئلهی صحابه مورد اختلاف ما با آنهاست. صحابهای که با مودت ذیالقربایی که منصوص قرآن است، موافقند، بالای سر ما هستند.
خواب انسانها از نشانههای قدرت پروردگار است. گرچه خواب افراد عادی و غير معصوم، برای دیگران حجت و تکلیفآور نیست، ولی غیرمعصومین هم ممکن است رؤیای صادق داشته باشند، که دليلی است بر وجود عالم غيب و راهی برای باور كردن سخن پيامبران؛ خواب در انبياء میتواند به منزله وحی بوده، یا یکی از شیوههای وحی به انبیاء، القاء آن در خواب است.
شیخ مفید در خواب خلیفه دوم را دید؛ از او در مورد برتری ابوبکر سؤال کرد؛ او از آیه 40 سوره توبه فضیلت ابوبکر را در شش نکته بیان کرد و مدعی شد کسی قدرت بر رد برتری ابوبکر را ندارد؛ ولی شیخ مفید در مورد هر شش نکته مناقشه نمود و دلالت آنها را بر برتری ابوبکر رد کرد تا جایی که عمر ديگر نتوانست، پاسخش را بدهد.
وقتی، مقام حضرت زهرا معلوم خواهد شد، که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: وقتی آن حضرت سر از خاک بر میدارد، هفتاد هزار ملک با تسبیح وتکبیر به استقبال فاطمه میآیند. بعد جبرئیل میآید و میگوید: اى فاطمه حاجت خويشتن را بخواه! تو خواهى گفت: پروردگارا! حسن و حسينم را به من نشان بده. پروردگارا! من شيعيان خود را مىخواهم.
روزی ابو حنيفه از امام صادق (ع) پرسيد در قیامت از چه میپرسند؟حضرت فرمود: خداوند از ما اهل بیت میپرسد. خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده، و ميان آنها بعد از اختلاف، الفت بخشيده، دلهاى آنان را بهوسيله ما به هم پيوند داده، و برادر خود ساخته، بعد از آنكه دشمن يكديگر بودند، و بهوسيله ما آنها را به اسلام هدايت كرده است.
اعتقاد شیعه نسب به خلفاء همان اعتقاد امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) نسبت به خلفاء است، که در صحیحین آمده است. صحیح مسلم اعتقاد امام علی (ع) نسبت به ابوبکر و عمر را چنین آورده است: که ابوبکر در گفتارش دروغگو، گناهکار، پیمان شکن و خائن است ... چنانچه عمر نیز مانند ابوبکر دروغگو ، گناهکار ، پیمان شکن و خائن است.
شیعه معتقد است که بعد از پیامبر اکرم (ص) دوازده امام معصوم، امامت مسلمین را برعهده دارند. از آیاتی که به صراحت بر عصمت و معصوم بودن ائمه دلالت میکند و مسلمانان را به پیروی بیچون و چرا از امامان دعوت میکند، آیه اولی الامر است. «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را!».
عقلانیت، رمز توفیق شیعیان در طول قرون متمادی بوده است، زیرا معمولا شیعیان در جهان اسلام در مظلومیت و رنج بودهاند، با این وجود تشیّع مانند باران رحمت الهی همه جا را فرا گرفته و میگیرد. امروز در سرزمینهای دور و نزدیک نام شیعه میدرخشد وانسانهای زیادی به تشیّع روی آوردهاند، زیرا اسلام واقعی را در تشیّع یافتهاند.
برخی میپرسند که چرا بعد از نزول آیه إکمال دین، آیات دیگری هم نازل شد؟! در پاسخ میگوییم که اولاً دیدگاهی قوی وجود دارد که آخرین آیهای که بر پیامبر نازل شد، همان آیه « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» است و ثانیاً اگر فرض کنیم که بعد از این آیه هم آیاتی نازل شده باشد، باز هم منافی با کامل شدن دین نیست. چون منظور از کمالِ دین، کمال اصول و مبانی دین است که با نصب حضرت علی (ع) به عنوان خلیفه بر حق، و تعیین ایشان به عنوان مرجع رسیدگی به احوال دین و دنیای امت، این إکمال صورت گرفت.