مکاتب اهل سنت
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند. با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی از علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند؛ با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
مخالفین و معاندین شیعه در هر مناسبتی سعی میکنند با اشکال تراشی و بهانههای واهی، اتهاماتی را به شیعیان بزنند و آنها را در جامعه اسلامی منزوی کرده و جدای از اسلام بدانند، یکی از اتهامات این است که شیعیان معتقدند قرآن تحریف شده است و حجت نیست.
روایاتی که در فضائل شیعه و محبین اهل بیت وارد شده حاکی از این است که شیعیان جزء کسانی هستند که با پیروی از اهل بیت پیامبر جایگاه خود را هم دنیا و هم در آخرت تثبیت کرده و جزء رستگاران امت پیامبرند. کسانیکه در راه حبّ اهل بیت دچار صدمات زیادی شدند اما از اعتقادات خود دست نکشیدند.
تاسیس مذهب تشیع به وسیله خود صاحب شریعت و با زبان وحی و سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بوده است و از طرف دیگر آیاتی که دلالت صریح و روشن بر ارزش و فضیلت حضرت علی (علیهالسلام) و شیعیان او دارد و در کتب فریقین اینگونه روایات ذیل برخی آیات قرآن وارد شده است که حاکی از این موضوع مهم است.
مذهب تشیع هیچگاه در اعتقادات خود دچار انحراف نگشته است، چرا که تابع و دنباله رو عقاید اهل بیت پیامبر است و اشتباه اعتقادی در این مذهب به مراتب کمتر از فرق و مذاهب دیگر اسلامی است. این مذهب در برخی از اعتقاداتش با دیگر مذاهب اسلامی اختلاف اساسی دارد، که آن در اکثر مسائل اصول دین نیست، بلکه در برخی از آن و در فروع دین است و در رأس آن میتوان به موضوع امامت و ولایت اشاره کرد که از مباحث بسیار داغ و مهم در این مقوله است.
جنگهای سه گانه در زمان خلافت ظاهری حضرت علی روشی بود برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت آن حضرت، ولی غافل از آنکه آنچه که ضربه خواهد خورد، دین اسلام است. این جنگها به اعتراف بزرگان صحابه جنگهای باطل بود که در آن خونهای بسیاری از مسلمین ریخته شد. بدتر از این جنگها توجیهاتی است که برخی برای دفاع از عاملین این شورشها انجام میدهند.
برخی گمان کردهاند که شهرت تفسیر المیزان در مجامع علمی مرهون تلاشهای کشور ایران است و این تفسیر خالی از مباحث دقیق و علمی است. این در حالی است که به اعتراف علمای جهان اسلام (اهل سنت) این تفسیر با بیان شیوا در بردارنده محتوایی خلاقانه و پویاست.
خداوند در قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان داشته که علوم الهی که سعادت بشر در آن است را باید از اهل آن دریافت کرد و پیامبر هم در مناسبتهای مختلف به آن اشاره فرمودهاند که علوم الهی در سینه من است و بعد از من به وصی من منتقل میشود و ... اولین وصی و جانشین من علی بن ابیطالب است، چرا که من شهر علم هستم و علی درب آن است و هرکس میخواهد بر من وارد شود، باید اول از درب آن وارد شود.
جریان تفسیر بیانی یا همان مکتب ادبی در تفسیر قرآن به دنبال رویارویی با واقعی بودن داستانهای قرآنی است. این جریان که در مکتب نو اعتزال حضور چشمگیری دارد، کمر به زیر سوال بردن حکایتهای قرآن داشته و تا سر حد اخلاقی بودن آنها را پایین میآورد. اما زمانی داستان و حکایتی میتواند به طور موثر در وجود بشریت رسوخ کند که به صورت واقعی مطرح گردد.
امیرالمؤمنین فرمود: آگاه باشید او (مروان) حکومتی کوتاه مدت خواهد داشت، مانند فرصت کوتاه سگی که با زبان بینی خود را پاک کند، ... و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی خواهند داشت.
این سؤال به ذهن هر اهل علمی خطور میکند که چگونه اجتهادی قابل استناد است؟ آیا به هر اجتهادی میتوان اعتنا کرد؟ در میان صحابه بودند افراد بسیاری که مرتکب فحشا و گناهان کبیره شدند، ولی به بهانه اجتهاد آنها را تبرئه کردند. حتی با عذر اجتهاد در مقابل خلیفه مسلمین و جانشین به حق رسول خدا ایستادند و در نهایت او را به شهادت رساندند.
جریان نواعتزال به جای آنکه از عقل خود در راستای تحکیم مبانی اسلامی بهره ببرند که همگام با فطرت و عقل سلیم است، بیشتر به دنبال افکار غربگرایانه هستند. سکولاریسم از جمله همین افکار است که مورد تایید این گروه قرار گرفته، در حالی که قرآن کریم پاسخگوی نیازهای بشریت در عرصههای گوناگون است.
یکی از شبهاتی که اهل سنت مطرح میکنند اینکه ابوبکر بر جنازه فاطمه (س) نماز خواند و این دلیل بر رضایت فاطمه (س) از ابوبکر دارد، ولی طبق روایت صحیح بخاری، فاطمه (س) تا هنگام مرگ از شیخین ناراحت بود.