مکاتب اهل سنت
اهلسنت از ديرباز در موضوع مصحف فامطه (علیهاالسّلام) اشكال میكنند كه چگونه ممكن است كه ملائكه با غير پيامبر صحبت كند، آيا اين مطلب با خاتميت پيامبر در تعارض نيست؟ که در جواب میگوييم: آلوسی مفسر بزرگ اهلسنت بعد از نقل روايتی در همين باره میگويد: روايات بسياري وارد شده كه صحابه ملائكه را میديدند و سخن آنان میشنيدند.
ما شیعیان مفتخریم به اینکه وصیت رسول خدا در روز غدیر را جامه عمل پوشانده و به ولایت و جانشینی حضرت علی(علیهالسلام) تن دادیم و آن را با جان و دل پذیرفتیم. اما سخن این است که که چرا دیگران با وجود تصریحاتی که در این خصوص وجود دارد، ولایت حضرت علی(علیهالسلام) را نمی پذیرند؟ آیا آنها به اسلاف خود تمسک میکنند؟
به جرأت می توان گفت که اول مظلوم عالم حضرت علی (علیهالسلام) است. مظلومیت از این بالاتر که حتی دشمنان جانی، برتری انسان را بیان و تایید میکنند ولی باز هم حق را سلب کنند. در مورد حضرت علی اینگونه بود. عمروعاص که اشقی الاشقیاء است و در عداوتش شکی نیست، با جسارت تمام بیان فضائل حضرت میکرد .
عدالت صحابه یکی از موضوعات مورد توجه اهل سنت است. با این وجود برخی از صحابه کارهایی کردهاند که با عدالت سازگاری ندارد. یکی از این کارها توسط خلیفه اول در نپذیرفتن سخن فاطمه و علی (علیهماالسلام) در جریان فدک و پذیرفتن سخن جابر در ادعایش است.
مصحف فاطمه (علیها السّلام) کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان (علیه السّلام) که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده و چیزی درباره حلال و حرام در آن وجود ندارد. اما برخی که چشم دیدن این فضائل را ندارند به میدان میآیند و این موضوع را دستاویزی برای حمله به عقاید شیعیان قرار دادهاند.
پیامبر اکرم (ص) درغدیر خطبهای مفصل بیان کردند. در آن خطبه امام علی (ع) را به جانشینی پس از خود معرفی کردند. منابع روایی اهل سنت اگر چه مقداری از این خطبه را آوردهاند، اما این خطبه را به صورت کامل بیان نکردهاند و این کار باعث شده است که مسلمانان در طول تاریخ گمراه شوند.
در روایات فراوانی آمده است که حضرت علی (علیهالسلام) معیار پاکی نطفه و نجاست آن است، یعنی هر که حب حضرت علی را در دل داشته باشد، حلال زاده و هر کس بغض آن را در دل داشته باشد، حرام زاده است. این روایات به خاطر شهرتش در زمان صدر اسلام، مورد استناد برخی از انصار بود و طهارت فرزندانشان را با این معیار میسنجیدند.
یکی از احادیثی که به صورت متواتر نقل شده و دلالت بر خلافت و جانشینی حضرت علی میکند، حدیث غدیر است. این روایت در منابع زیادی از اهل سنت نقل شده است. در کتاب مسند احمد و کتاب نسائی این حدیث با تفصیل بیشتری بیان شده است.
تفکر کلامی فلسفی به صورت فزایندهای در میان مکتب اشعری رشد کرد. اشعری در ابتدا در کتب خود برخی از تفکرات معتزله را که به نقد کشاند و پس از وی نیز این رویه از سوی عالمانی همچون غزالی و شهرستانی پی گرفته شد. اما نباید از این مطلب غافل شد که ایشان خود از فلسفه بهره برده و اوج بهرهبرداری را باید از سوی فخر رازی به نظاره نشست.
برخی همواره با تنگنظری و قصور عقلی، به دنبال نقاط مبهم در روایاتند تا با سوء استفاده از آنها برخورد گزینشی و یکسویه کرده و دشمنی خود با اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان را به نمایش گذارند، آنان با استناد به برخی روایات، در تبلیغات گستردهی خود میگویند مهدی شیعه دین جدید آورده و موجب گمراهی مردم میگردد.
مصحف فاطمه (علیهاالسّلام) کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان (علیهالسّلام) که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده و چیزی درباره حلال و حرام در آن وجود ندارد. اما برخی که چشم دیدن این فضائل را ندارند به میدان میآیند و این موضوع را دستاویزی برای حمله به عقاید شیعیان قرار دادهاند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فدک را در زمان حیاتش به فاطمه (سلاماللهعلیها) بخشید و حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر درخواست فدک را کردند و وقتی ابوبکر نپذیرفت حضرت زهرا مجبور شد که فدک را به عنوان ارث از ابوبکر مطالبه کند.
مکتب اعتزال یکی از مکاتب کلامی اهلسنت است که توسط واصل بن عطا تاسیس شد. یکی از بایههای فکری این مکتب، استفاده از عقل است. بهرهگیری از عقل را باید به دو گونه در چارچوب فلسفی و عدم استفاده از مسائل فلسفی تحلیل کرد.
به برهان امکان در جهان اسلام توجه ویژه شده است. مکتب اشعری از این عموم مستثنی نیست. بزرگان این مکتب همچون فخر رازی، آمدی جرجانی، عضد الدین ایجی و تفتازانی از این برهان استفاده کرده و بر آن مهر صحت نهادهاند.