ولایت
قرآنیون درباره امامت امیرالمؤمنین (ع) و برداشت آن از آیه ولایت، دیدگاهی مخالف با دیدگاه شیعیان امامیه دارند؛ در پاسخ می توان گفت: این فضیلت (نزول آیه مربوط به اعطای انگشتر در حال رکوع) در حق علی (ع) چنان معروف و مسلّم است که مخالفان حضرت نیز نتوانسته و نمیتوانند آن را انکار کنند.
قرآن کریم، هیچ گاه میان چهار مقام ولایت، نبوت انبایی، نبوت تبلیغی و نبوت تشریعی خلط نمی کند و تنها برای مقام سوم و چهارم، اصطلاح نبوت را بهکار می گیرد و حال آنکه در عهدین این آمیختگی مشهود است. شاهد این مسأله انتساب نبوت به بانوان در تنخ است.
جریان شیرازی و منتسب به جناب صادق شیرازی (تشیع لندنی) مرحوم سید محمد شیرازی را به عنوان اصلیترین نظریه پرداز خویش معرفی کرده و از ایشان با عناوینی همچون «الامام المجدد» یاد میکنند ولی از سیره این عالم در موضوع حمایت از قدس و مردم فلسطین و سایر مبانی ایشان پیروی نمیکنند؟!
قرائنی مانند نزدیک بودن رحلت پیامبر (ص) و تأکید رسول خدا (ص) بر اولی به تصرف بودن خویش و تصدیق و بیعت جمعیت چند هزار نفری و تبریک گفتن عمر بر اینکه علی (ع) مولا و جانشین بعد از پیامبر (ص) است، همگی بیانگر این امر است که خطبه غدیر، دلالت بر امامت و خلافت بلافصل حضرت علی (ع) دارد.
یکی از شبهاتی که از جانب وهابیون مطرح شده، عدم بیان آیهای در قرآن کریم پیرامون ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) است. این ادعای وهابیها پرده از جهالت آنان نسبت به کتاب خدا بر میدارد. قرآن کریم در آیه 55 سوره مبارکه مائده، به ولایت و سرپرستی امیرالمؤمنین علی (ع) بر تمام مسلمانان عالم هستی اشاره میکند.
روایات متعدد و معتبری وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) جمله «انت منّی بمنزلة هارون من موسی» را در وقایع و زمانهای مختلف و در حالت عادی نیز ذکر کردهاند و فقط مختص به واقعه خاصی مانند جنگ تبوک نبوده است. بنابراین نمیتوان گفت که فقط جانشینی حضرت علی (ع) مختص به همان واقعه خاص است و عمومیت ندارد.
انسان بصیر کسى است که چشم و دل او به نور الهى روشن گشته و از حواس ظاهرى خود به بهترین وجه استفاده میکند. چنین انسانى (شخص بصیر) مانعى در برابر چشم و گوش و پیش روى خود ندارد. اهل اندیشه و تدبّر است و با اطمینان و دلایل روشن و یقینی سخن میگوید.
روایات متعدد و معتبری وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) جمله «انت بمنزلة هارون من موسی» را در وقایع و زمانهای مختلف و در حالت عادی نیز ذکر کردهاند و فقط مختص به واقعه خاصی مانند جنگ تبوک نبوده است. بنابراین نمیتوان گفت که فقط جانشینی حضرت علی (ع) مختص به همان واقعه خاص است و عمومیت ندارد.
طبق روایات معصومین (ع) حضرت مریم (س) برگزیده زنان عصر خویش بوده است، در حالی که علو مقام حضرت فاطمه (س) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نیست و در تمامی اعصار جریان دارد.
شخصیت حضرت زهرا (س) نه تنها در بین زنان، بلکه در بین تمام انسانها یک شخصیت برجسته و ممتاز است. قول، فعل و تقريرات ایشان به عنوان شخصيت بانوی نمونه اسلام، ملاک عمل و نظر محسوب شده و حجيت دينی دارد. از جمله اين اقوال، سخنان استوار و قدسی آن حضرت در دفاع از ولایت و امامت است.
هیچ کس مانند حضرت فاطمه زهرا (س) عمق امامت را نشناخت و هیچ فردى چون او در راه تبیین امامت و شناسایى آن و دفاع از امام خویش تلاش نکرد و براى اثبات امامت امام على (ع) به محاجه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، براى دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اولین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
رفتار شناسی حضرت فاطمه (س) در جامعه و نحوه برخورد ایشان در موقعیتهای مختلف، برترین الگو و راهنما در حوزه بصیرت است. اوج مبارزات سیاسی حضرت در دفاع از حریم ولایت تبلور مییابد. آن ولایتی که حضرت، حاضر میشود تمام دارایی خود را برای پا برجا ماندن این عنصر اساسی فدا کند.
حضرت زهرای اطهر (س) در مدت کوتاه زندگی خویش بعد از رحلت پیامبر (ص) برای دفاع از حق و حریم امامت و ولایت و جلوگیری از انحراف سیاسی مسلمانان، به تلاش و مبارزه خستگی ناپذیری پرداخت و در این زمینه اقدامات مختلفی داشتند و در این راه حتی فزند خویش را نیز فدا کردند.
حق ولایت، خلافت و امامت هرگز سازش پذیر نیست و تنها یادگار پیامبر(ص) حضرت فاطمه (س) که در امر خلافت به حقیقت، هیچ گونه مسامحهای روا نداشت و از بذل مال و جان و حتی فرزند خویش دریغ نکرد.