مذاهب اربعه
در میان اهل بیت، امام صادق (علیهالسلام) جزء کسانی بود که شاگردانی را تربیت کرد که هر یک خود مدافع مهم برای اهل بیت بودند و تمام مردمی که طالب کسب علوم اهل بیت بودند از راه دور و نزدیک رنج سفر از اقصی نقاط مختلف اسلامی را به جان میخریدند و عازم شهر مدینه میشدند.
از فعالیتهای دارالتقریب، انتشار کتابهای شیعی در قاهره، به منظور معرفی شیعه به عنوان یکی از مذاهب اسلامی و نیز تأمین منابع درسی فقه و عقاید شیعیان در دانشگاه الازهر بود که با توجه به ارتباطات بسیار محدود فرهنگی در آن روزگار، گامی بزرگ در مسیر آشنایی با مذاهب اسلامی به شمار میرفت.
رمضان البوطی مهمترین ویژگی سلفیه را نفی مذاهب اسلامی و دعوت مسلمانان به پیروی محض از گذشتگان میداند. از نظر او سلفیه کسانی هستند که با نفی تقلید از ائمه اربعه در صدد اختلاف مسلمین هستند.
ابن تیمیه در موضوع اجتهاد و تقلید با اهل سنت مخالف است و اجتهاد اهل سنت را تقلید و قبیح میداند.
وهابیت یکی از مذاهب کلامی (اشاعره) را که بیشترین پیرو در میان اهل سنت دارد را به اهل بدعت متهم کرده و امامتشان در نماز جماعت را جایز نمیدانند.
شافعیه و حنفیه در میان مذاهب اربعه بیشترین پیرو را دارد. یعنی اکثر اهل سنت پیرو یکی از این دو مذهب فقهی هستند، ولی با این حال مفتی اسبق عربستان این دو مذهب را اهل بدعت میداند.
با مروری بر اعمال و رفتار ابنتیمیه میتوان به این نتیجه دست یافت که وی علاوه بر مسلمین، با غیر مسلمین نیز درگیر بوده است. درگیری ابن تیمیه با مسلمین شامل فرق مختلف اهلسنت و شیعیان میشود.
تقیه از ضروریات مذهب شیعه است که در قرآن و روایات آمده است، هر چند بین مذاهب اسلامی مورد اختلاف است و برخی این عمل را نوعی دورویی و نفاق و دروغ میپندارند و میگویند با وجود این تقیه نمیتوان به گفتار و سخنان شیعه اعتماد کرد و دربارهی آن تصمیم صحیحی گرفت، لذا آنها با این کار از زیر بار حقیقت شانه خالی میکنند.
وهابیت ادعای اجتهاد مطلق دارند در حالی که به اقرار خودشان تابع احمد بن حنبل هستند و چند کتاب فقهی حنبلی بیشتر نخواندهاند. از سویی ادعای اجتهاد دارند و از سویی خود را تابع احمد میدانند.
وهابیت به عنوان مذهب پنجم در مقابل مذاهب اربعه اهل تسنن قد علم کرده است و خواهان از بین بردن مذاهب اربعه است.
محمد بن عبدالوهاب، همه مسلمین را که مخالف با عقاید خودش بداند، کافر میپندارد. از دیدگاه محمد بن عبدالوهاب، معتزله، اشاعره، ماتریدیه کافر هستند و تکفیر اشاعره و ماتریدیه، یعنی تکفیر همه اهل سنت؛ زیرا قریب به اتفاق اهل سنت در اعتقاد، یا اشعری هستند و یا ماتریدی. محمد بن عبدالوهاب حتی علما و فقهای مذاهب اربعه را نیز تکفیر میکند.
وهابیان امروزی نمایندگان امویت قریش وخوارجاند. در دشمنیها یشان مرزی را نمیشناسند شعارشان تکفیر، عملشان کشتار مسلمانان و زندگیشان چپاول اموال آنها. وهابیت مسلمانان را برادر نمیدانند تا حق برابر قائل باشند معنای محبت اسلامی برایشان مفهومی ندارد تا مسلمانان را دوست داشته باشند در واقع ازعاطفه دینی محرومند.
برادران اهل سنت زمانی که از ابن تیمیه نام میبرند او را «شیخ الاسلام» میخوانند و برای او یک قداستی قائل هستند، درحالى كه وهابیان نه تنها چهار فرقه اهل سنت را قبول ندارند، بلکه آنها را دشمن خود میدانند و در اعتقاد خود، آنها را نیز کافر و واجب القتل میدانند، و فقط به جهت مصالح خود این عقیده مسموم را اظهار نمیکنند.