قطب
صوفیان قطب خود را با همهی نواقص ظاهری و اعتقادی و روحی و عرفانی، مصداق معین و مشخص امام معصوم دانسته و مقامات امام را برای او قائلند. مثلأ در زمان حاضر، فرقهی گنابادیه، نورعلی تابنده را که از خواندن چند سطر آیهی قرآن بدون غلط عاجز است را امام وقت خود معرفی میکنند. از اینگونه انحرافات در فرق مختلف صوفیه به وضوح دیده میشود که همگی نتیجهی دوری از حقیقت دین و فاصله گرفتن از راهنمایان حقیقی معارف الهی و اسلامی که همان اهل بیت (علیهم السلام) هستند، میباشد.
محمد اسماعیل صلاحی قطب دراویش گنابادی برای اینکه مقام امامت و ولایت را برای خود و دیگر اقطاب این فرقه ثابت کند، به هر سخن دروغ، خلاف واقع و متضاد و متناقضی دست می زند. صلاحی ادعا می کند که امامت منحصر در 12 امام نیست و تا سالها روایات آن فقط در اهل سنت بوده و بعدا در سیر تغییر و تحولات شیعه در عقاید شیعه گنجانده شده است
محمد اسماعیل صلاحی درویش متکبر و پرادعایی که بعد از مرگ نورعلی تابنده ادعای جانشینی و قطبیت در این فرقه را دارد، قطب را واسطه بین خداوند متعال و خلق او میداند و این مسئله را یک امر منطقی میداند و به استناد آیه "لقد وصلنا لهم القول" خود را امام ظاهر معرفی میکند!!!
صلاحی مدعی است که تنها الهام و اشاره غیبیهای که بر نورعلی تابنده واقع شده است فقط و فقط برای قطبیت وی بوده است ولی ما مدعی هستیم که آنچه بزرگان این فرقه به عنوان الهام و اشاره غیبیه برای تعیین جانشین مدعی آن هستند، چیزی جز یک فریب و دروغ نیست. چراکه موارد متعددی میبینیم که اقطاب اعتراف میکنند که جانشینیها از روی انتخاب شخصی بوده است نه اشاره غیبیه.
درحالی که اقطاب دراویش گنابادی ادعا میکنند در شریعت دخالتی ندراند ولی دراویش گنابادی زکات فطره خود را طبق امر اقطاب گذشته خود به قطب میدهند درحالیکه شرع مقدس نهتنها چنین دستوری نداده است، بلکه شرع مقدس بر رسیدن زکات فطره به دست فقیر توسط کسی که زکات فطره بر او واجب شده است تأکید دارد.
اقطاب و مشایخ گنابادی درحالی مدعی عدم دخالت در شریعت هستند که بهدفعات خلاف ادعای آنها ثابت شده است. چنانچه از زمان ملاسلطان، عشریه جای خمس و زکات را گرفته است. همچنین زکات فطره نیز مورد دست درازی اقطاب این فرقه قرار گرفته و معتقدند که زکات فطره باید به قطب پرداخت شود.
سید علیرضا جذبی قطب فرقهی دراویش گنابادیه، گوی سبقت را در غلط خوانی قرآن از نورعلی تابنده ربوده است. توجیه دراویش در مورد غلط خوانی تابنده این بود که چشم وی ضعیف است و آیه را ندیده است. با اینکه این توجیه با ادعای انسان کامل بودن در تضاد است و از قطب انتظار میرود کلام خدا را از بر باشد(چنانکه در مورد تابنده ادعای قرآن ناطق داشتند!) اما در مورد جذبی ادعای ضعف چشم پذیرفته نیست.
صلاحی قطب خودخوانده دراویش گنابادی بعد از تماس و نامه نگاریهای زیادی که با جذبی داشت وقتی با بیاعتنایی جذبی روبرو شد، بی احترامیهای زیادی به جذبی کرد و ایشان را قاتل، ساقط علیشاه و شیخ صنعان زمان خطاب کرد. اما امروز صلاحی علاوه بر جذبی با شیخ دیگر این فرقه مرتضی محجوبی هم درگیر شده و جذبی را معتاد خوانده و ایشان را با سگ تشبیه و مقایسه کرده است.
مسعود وحدت از مشایخ ماذون فرقه سلطان علیشاهی یکی از کسانی بود که در سخنان خود در فضای مجازی مریدان این فرقه را به تجدید بیعت با جذبی دعوت کرد و با استناد به سخنان بزرگان سلف خود، لزوم و اهمیت این موضوع را تشریح کرد. اما محمد اسماعیل صلاحی در واکنش به این امر در سخنانی توهین آمیز، افکار ایشان را "افکار بلشویکی" خوانده و ایشان را شخصی لوده خوانده، که لودگی را با فروتنی اشتباه گرفته است.
نورعلی تابنده همچون سایر اقطاب سلف خویش به پیروان خود امر میکند که در انجام مستحبات در پی کسب اجازه از وی باشند و تا به آنان گفته نشده اعمال مستحبی را انجام ندهند. وی میگوید: «در مواقعی خودتان حق ندارید مستحبّات را انجام دهید. آن مواقعی است که حتماً باید با اجازۀ پیر باشد.»
از انحرافات فرقهی صوفیه، ادعای مهدویت نوعیه با عناوین قطب و ولی در بین صوفیان است، بهگونهای که قطب را واسطهی هدایت خلق از طرف حضرت ولیعصر (علیهالسلام) میدانند و گویند که در زمان غیبت، کسی جز اقطاب صوفیه، شایستهی جانشینی امام را ندارد، که این مسئله در واقع سوء استفاده و فریب دادن مردم و رسیدن به مقاصد دنیوی این رؤسای صوفیان است.
تجسم صورت قطب در نماز، یکی از انحرافات فرقهی صوفیهی سلطان علیشاهی است، که این اعتقاد رؤسای صوفیه مبنی بر تجسم صورت مرشد در عبادت، کاملا مخالف توحید خداوند متعال بوده و درواقع شرک نسبت به حقتعالی است.
دراویش گنابادی نعمتاللهی از اقطاب خود اطاعت محض کرده و بدون چونوچرا تسلیم محض آنان هستند، که این اقطاب با روشهای مختلف، مریدان خود را فریب میدهند تا به مقاصد دنیوی خود برسند و در این بین ظلم و ستمهای زیادی به مردم، بهویژه مخالفین خود وارد کردهاند، اما این دراویش همچنان چشم بسته مرید اقطاب خود هستند.
نورعلی تابنده قطب فرقه سلطان علیشاهی که مدعی نیابت از امام زمان (عج) در دستگیری و بیعت، از طرف ایشان است، قرآن را با غلطهای زیاد و عدم تسلط میخواند. با این وجود مریدان این فرقه ایشان را انسان کامل میدانند و معتقدند که این نواقص امری طبیعی محسوب میشود که هیچ تاثیری بر روی عنوان ایشان به عنوان انسان کامل ندارد!!!