نحوه پرداخت زکات فطره توسط دراویش

  • 1400/03/02 - 12:27
اقطاب و مشایخ گنابادی درحالی مدعی عدم دخالت در شریعت هستند که به‌دفعات خلاف ادعای آن‌ها ثابت شده است. چنانچه از زمان ملاسلطان، عشریه جای خمس و زکات را گرفته است. همچنین زکات فطره نیز مورد دست درازی اقطاب این فرقه قرار گرفته و معتقدند که زکات فطره باید به قطب پرداخت شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بزرگان دراویش گنابادی به‌مانند دیگر متصوفه خود را انسان‌هایی باطن گرا معرفی می‌کنند که وظیفه آن‌ها فقط دستگیری و تربیت نفوس مریدان و پیروان خویش است و جز در طریقت و سیر و سلوک پیروان خود، در هیچ امر دیگری ازجمله شریعت دخالت نمی‌کنند چراکه شریعت را امری ظاهری می‌دانند. لذا شریعت را از طریقت جدا دانسته و شریعت را پوسته‌ای در برابر مغز می‌دانند. لذا مدعی عدم دخالت در امر شریعت هستند. چنانچه سلطان حسین تابنده می‌گوید: «در زمان غیبت کبری، علمای اسلام مطابق مقبوله عمر بن حنظله مأمور به تبلیغ اسلام و احکام شرع مبین و عرفای عظام مأمور به دعوت به تزکیه نفس و سلوک الی الله بوده‌اند.» [1] علی‌رغم ادعاهای زیادی که بزرگان دراویش گنابادی نسبت به عدم دخالت در امور شریعت دارند ولی به‌دفعات خلاف آن را انجام داده و در امور شریعت دخالت کرده‌اند.

عشریه یکی از بدعت‌های صوفیانه است که بزرگان دراویش گنابادی با دخالت در امر شریعت، پرداخت آن را مکفی از پرداخت خمس و زکات می‌دانند. چنانچه ملاسلطان گنابادی می‌گوید: «یک عشر از ارباح مکاسب و زراعات داده شود، مغنی از زکات زکوی و از خمس خواهد بود.» [2] درصورتی‌که مقوله خمس و زکات دو امر جدا از هم و از امور شریعت هستند.

زکات فطره از دیگر امور شرعی است که بزرگان این فرقه در آن دخالت کرده و پرداخت آن را منحصر به قطب خود کردند. چنانچه کیوان قزوینی یکی از مشایخ جداشده از این فرقه در مورد مراسم تشرف خودش نزد ملاسلطان می‌گوید: «بعد از تمام شدن مراسم تشرفم نزد ملاسلطان، که یک لیره انگلیسی و یک انگشتر یاقوت طلا و دستمال ابریشمی دولا و جوز مخروطی و یک من نبات به ملاسلطان هدیه دادم و بیرون آمدم به من گفتند: مال و جان تو مال او است و بی رضای او تصرف در مال خودت نمی‌توانی بکنی مگر آنکه به ذمه بگیری که ده یک مالت را به او بدهی و هرچه پیدا کردی و هر هدیه یا مزدوری یا ارث یا ربح یا تجارت یا گنج که پیدا کنی، ده یک آن را او باید به او بدهی و همچنین فطریه خود و نان‌خورهایت را همه‌ساله باید به او بدهی. گفتم: من تنها مکلفم به این دادن‌ها؟ گفتند نه همه مریدان باید بدهند. گفتم چقدر می‌شوند؟ گفتند حالا دو سه هزار نفرند! گفتم او چه می‌کند این‌همه را؟ گفتند شما مریدان باید بدهید و حق ندارید که بپرسید که او چه می‌کند، به هر که خواست می‌دهد، نخواست نمی‌دهد.» [3]

نورعلیشاه ثانی نیز در کتاب صالحیه به پرداخت زکات فطره به قطب اشاره کرده و می‌گوید: «اجتماع در جمعه و ترک کار دنیا تا بعدازظهر آن و تعهّد ایمان از دین و خطبه و فاتحه بنام صاحب وقت وظیفه مؤمنین و اظهار طاعت و فطرت خدائی در هر عام و رساندن زکات فطره و حقوق فقراء و ایتام به مرجع انام از لوازم تمکین و دأب و آیین است و تمام را شامل است، لهذا از خوراک شخصی خود و اصول جان برای فطرت ایمان است، نه از فضول مال برای بیضه اسلام و نساء و رجال در یک قطار و معیل متکفل عیال و صغار است و این سه امر عام و تارک آن نافرجام است». [4]

پرداخت زکات فطره به قطب فرقه، امری خلاف شرع است، زیرا شرع مقدس زکات فطره را حق فقرا می‌داند و به پرداخت آن به فقرا تأکید کرده است. لذا در این فرقه به‌ندرت از آن صحبت می‌کنند و اگر صحبتی از آن می‌شود به‌صورت کاملاً غیرمستقیم است تا مبادا غیر صوفیان به آن واکنش نشان دهند. چنانچه محمد اسماعیل صلاحی در بیانیه‌ای که درباره عید فطر منتشر کرده است درباره پرداخت زکات فطره می‌گوید: «در مورد فطریه هم که یادداشت فطرت ایمان است، مانند سال‌های گذشته به دستورالعمل حضرت نورعلیشاه ثانی قدس سره در اعلامیه صادره از ایشان عمل نمایند». دستورالعمل نورعلیشاه هم که همان پرداخت زکات فطره به مرجع انام است و مرجع انام یعنی کسی که محل رجوع جن و انس است و آن کسی نیست جز ولی خدا، که اتفاقاً دراویش، قطب خود را ولی خدا می‌دانند.

پی‌نوشت:
[1]. تابنده گنابادی، سلطان حسین، رسالهٔ دفع شبهات، انتشارات حقیقت، چاپ ششم، ص 19
[2]. تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، تهران، نشر حقیقت، 1384، چاپ اول، ص 273
[3]. کیوان قزوینی، عباس‌علی، رازگشا، به‌اهتمام محمود عباسی، نشر راه نیکان، تهران، 1386، ص 253
[4]. گنابادی، ملاعلی (نورعلیشاه ثانی) رساله صالحیه، نشر حقیقت، تهران، 1346، حقیقت 440، ص 205

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.