دراویش
گذشت زمان نشان داد آنچه دراویش گنابادی از ادب، احترام و مهربانی از آن دم میزدند، درواقع ادعایی بیش نبود. غائله خیابان پاسداران تهران در زمستان 96 و زیر گرفتن چند جوان از نیروهای بسیج و انتظامی توسط اتوبوسی که راننده آن یکی از دراویش گنابادی بود سندی شد برای رسوایی دراویش گنابادی در ادعای دروغشان مبنی بر اخلاق، ادب و مهربانی و صلح کلی که همواره دم از آنها میزنند.
متصوفه ادعا دارند که تصوف، اصل و روح دین است و فقط صوفیان مسلمان واقعی و دارای ایمان کامل هستند و غیرصوفیان فقط مسلمان ظاهری هستند. دراویش ادعای سیروسلوک الی الله و حتی بالاترین درجات ایمان و اخلاق را دارند ولی برخی از ایشان در برخورد و مواجه با مخالفین خود از بدترین الفاظ و کلمات رکیک و فحشهای بسیار زننده استفاده میکنند که با ادعای ایمان کامل و دینداری آنها در تضاد است.
دراویش گنابادی ازجمله فرقههایی هستند که قائل به صلح کل هستند و همیشه ادعا میکنند که به تمام افکار و عقاید ادیان دیگر هم احترام میگذراند. دراویش گنابادی در فضای مجازی نیز همواره از محبت و احترام به افکار و عقاید یکدیگر میگویند ولی بعد از مرگ نورعلی تابنده پرده از چهره حقیقی آنها برداشته شد. طرفداران جذبی با فحاشی، مخالفین جناب جذبی را مورد شماتت و انتقاد قرار دادند.
رنگ و بوی عرفانی بزرگان فرقهها ازجمله عللی است که باعث می شود مردم به سمت این فرقه های ضاله ولی به ظاهر معنوی روی بیاورند. مردم ساده دل وقتی با چهره زاهدانه و عبادات و القاب عرفانی این افراد مواجه میشوند بهصورت ناخودآگاه چشم بر انحرافات آنها میبندند و مفاسد و کجروی آنها در دین را نمیبینند، چراکه این افراد، ذات و حقیقت واقعی خویش را پشت چهره بهظاهر مقدس و القاب جذاب و اصطلاحات زیبا مخفی کردهاند.
مشایخ صوفیه با توصیفات عرفانی و غیرواقعی خود از قطب سبب تحریک عواطف مریدان میشوند و از همین جاست که دیگر مرید نمیتواند قوه مخیله خویش را کنترل کند و از همین رو دیگر نمیتواند مقامی انسانی برای قطب خویش متصور شود. لذا همین میشود که برخی از دراویش گنابادی در صفحات شخصی از نورعلی تابنده به حضرت مهدی (عج) تعبیر میکنند و حتی برخی نعوذبالله شهادت به یکتایی و خدایی ایشان میدهند.
بزرگ کردن یا قدیس ساختن از افراد، در فرقههای صوفیه هم که بر مبنای مرید بازی است امری کاملاً مشهود است. توصیف و معرفی قطب در فرقه های صوفیه همواره با جملات غلوآمیز همراه بوده است. کما اینکه در فرقه صوفیه گنابادی زیارت نامهای از اقطاب ساختهاند که مشتمل بر الفاظ سنگین و در راستای همان قداست بخشی است. درحالیکه دین مبین اسلام مخالف تقدس بخشی به افراد است.
مشایخ و مریدان صوفی از قطب خود قدیسی میسازند صاحب کمالات و صفاتی که حتی اهلبیت (ع) نیز آن صفات را برای خود قائل نیستند. صفاتی مانند الوهیت و خالقیت که منحصر در ذات پروردگار است را نهتنها در وصف برخی از اهلبیت (علیهم السلام) از زبان دراویش میشنویم، بلکه در برخی موارد آن صفات را در حق اقطاب خویش نیز بکار میبرند. درحالیکه پیامبران اصحاب خویش را از این چنین غلوی در حق آنها برحذر داشتهاند.
در مسلک تصوف سرسپردگی و تبعیت محض مریدان از اقطاب و مشایخ، یک اصل اساسی و خدشه ناپذیر است اما گویا جانشین نورعلی تابنده یعنی سید علیرضا جذبی آنچنان موردپسند گروهی از دراویش این فرقه نیست و نه تنها تابع ایشان نیستند بلکه روی خوش نیز به ایشان نشان نمیدهند. چراکه دعوت جذبی به مشارکت در انتخابات را امری خلاف رویه اقطاب سلف این فرقه میدانند.
محمد اسماعیل صلاحی که این روزها با جذبی بر سر دعوت وی از دراویش برای شرکت در انتخابات به شدت درگیر است و هر روز بیانیه و انتقادی تازه برعلیه وی منتشر میکند، به دعوت سید محمد خاتمی از مردم برای شرکت در انتخابات نیز واکنش نشان داده و به ایشان شدیداً گلایه و وی را سرزنش کرده است.
ازجمله علمایی که حتی از آبروی خود نیز برای حفظ اسلام گذشتند خاندان مجلسی بود. حضرت آیتالله محمدتقی مجلسی با گذشتن از آبروی خویش و نزدیک شدن به دراویش، درصدد برآمد از ایجاد انحراف بیشتر آنان در دین مبین اسلام جلوگیری کند. ملاعبدالله مجلسی نیز بهمانند پدر خویش با ایثار و فداکاری در راه مبارزه با انحرافات تصوف قدم برداشت و حاضر شد حتی از جان خود نیز بگذرد و در آخر هم مجبور شد جلای وطن کند.
محمد اسماعیل صلاحی درویش جاه طلب و متکبر، همراه و هم سو با دشمنان ایران در صفحه مجازی خود تمام پیروان فرقه صوفیه گنابادی را از شرکت انتخابات باز داشت و با گستاخی تمام اعلام کرد که این انتخابات نه مشروعیت شرعی دارد و نه مشروعیت قانونی. دراویش این فرقه گویا فراموش کردند چطور در سال 88 و 92 از کاندیدای جریان اصلاحات اعلام حمایت کردند!
اقطاب و بزرگان فرقه صوفیه گنابادی درحالی علامه مجلسی را موافق و متمایل به تصوف نشان میدهند که علامه مجلسی ید طولایی در مبارزه با صوفیگری و انحرافات ایشان دارد و اساس تصوف و حتی بزرگان آنها مثل معروف کرخی را از اساس منکر میشود و نقدهای جدی بر آن وارد میکند و به نوعی سلسله سازی صوفیه را از هم میپاشد.
دراویش فرقه صوفیه گنابادی نیز به مانند منافقین و دوستان و همراهان سلطنت طلب خود در دیگر کشورها با لبیک به ندای دشمنان جمهوری اسلامی، همراه و هم سوی با آنها مردم ایران را به تحریم انتخابات دعوت کردند. صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی نیز هم سو و همراه با نتانیاهو و مریم رجوی و بن سلمان سعودی عَلَم مخالفت با انتخابات را برافراشت و در سخنانی توهین آمیز بهنظام و انقلاب اسلامی به لجن پراکنی پرداخت.
فرقه صوفیه گنابادی از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تا کنون همواره از کاندیداهای جریان اصلاحات حمایت کرده است. چنانچه در سال 88 از مهدی کروبی و در سال 92 و 96 از حسن روحانی حمایت کردند. اما امسال و در نبود نورعلی تابنده، گویا دراویش گنابادی با نادیده گرفتن سخنان تابنده مبنی بر لزوم شرکت در انتخابات، قصد تحریم انتخابات را دارند.