جان فدا
با توجه به فرا رسیدن سالروز شهادت دهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام هادی (ع) قطرهای از فضائل اخلاقی این امام همام بیان میشود. ابوعبدالله جندی عالم اهل سنت، درباره امام هادی (ع) میگوید: «سوگند به خدا! او بهترین مردم روی زمین و برترین آفریدههای الهی است.»
محمد اسماعیل صلاحی با غرض ضدیت با نظام اسلامی اطلاق عنوان شهید را بر سردار سلیمانی صحیح نمی داند ولی ایشان کسی است که این عنوان را بر امثال محسن شکاری ها روا داشته و با احترام از آنها یاد می کند و جالب است این گونه کلامها با شدت بیشتری از نورعلی تابنده در مورد حضرت زهرا(س) بیان شده است.
خالد بن ولید از طرف حکومت به سوی مالک و قبیله اش رفت و با وجود اینکه قصد جنگ نداشتند، دستور داد گردن مالک را زدند و همسرش را اسیر کرد و با او همبستر شد. این کار خالد از طرف ابوقتاده و عمر محکوم شد و عمر خواهان سنگسار شدن خالد شد؛ اما ابوبکر با خالد برخوردی نکرد و گفت اجتهاد کرده و در اجتهادش اشتباه کرده و ما شمشیر اسلام را در غلاف نخواهیم کرد و دیه مالک را از بیت المال پرداخت.
یکی از زنان کوشا در تاریخ اسلام، حضرت ام البنین (س)، مادر اباالفضل العباس (ع) است که این مادر و پسر نزد شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردارند؛ آنچه از ائمه (ع) در فضیلت اباالفضل العباس (ع) صادر شده، در واقع تجلیل غیر مستقیم از ام البنین (س) است. بزرگان اسلام نیز در تمام قرون ایشان را به بزرگی یاد کردهاند.
حضرت ام البنین از خانواده ای با شرافت و خاندانی اهل کرامت و شجاعت و شهامت بود. همین موضوع در ازدواج امیرالمؤمنین (ع) با ایشان تأثیرگذار بود؛ دو نکته در تأکید امیرالمؤمنین (ع) نهفته است: نقش و اهمیّت مادر در تربیت فرزندان و نظام خانواده و آینده نگری امام برای ماندگارتر کردن حماسه عاشورا.
شبهه ای وهابیون مطرح کردند که کسی که به ولایت الهی برگزیده می شود، نمی تواند از آن چشم پوشی کند و به غیر واگذارد؛ اما علی (ع) چنین کاری کرد؛ پس از طرف خدا ولایت ندارد. جواب این است که حضرت در جای جای نهجالبلاغه خلافت را حق خود دانسته و دلیل طعنه حضرت بر بی ارزشی حکومت، نشان از این دارد که شرط محقق شدن حکومت مقبولیت است و این جنبه دنیوی وجود نداشت و با اینکه حق حضرت است، نزد ایشان ارزش ندارد.
برخی از رسانههای به ظاهر میهن پرست و باستان گرا، کرکس وار دور جنازه دختر "بلوچ" سُهی (سُها) اعتباری، گرد آمدند و از بی عدالتی ناله کرده، اشک تمساح ریختند. حال آنکه بزرگان این جریان، خود آن زمانی که قدرت را به کف داشتند، کودکان بلوچ را قتل عام کرده و به آن افتخار میکردند.
عبدالحمید در سخنرانی نمازجمعه هر هفته دست به انتقاد از نظام اسلامی می زند. وی در این هفته، با سوژه ای جدید سعی در تحریک احساسات دارد و قصد دارد با حمایت از اقلیتهای مذهبی، نظر آنان را جلب کرده و صف خود را در مقابل حکومت اسلامی مستحکم جلوه دهد. وی در این سخنرانی هم تشویش اذهان عمومی کرده و هم خلاف نظر فقهی مذهبش برای رضایت مخالفین اسلام سخن گفته است.
عدهای از مسلمانان با ابوبکر بیعت نکردند، ازجمله امیرالمؤمنین (ع) که عدم بیعت حضرت، ضربهای به اعتبار خلافت بود؛ اما ابن کثیر برای دفاع از مقدسات خود، تاریخ را تحریف کرده و دو بیعت برای امیرالمؤمنین (ع) ذکر میکند و برای توجیه بیعت دیر هنگام، قضیه غضب حضرت زهرا (س) را مطرح میکند و عظمت حضرت را نادیده میگیرد.
یکی از شبکه های ماهواره ای وهابی، به دنبال اسطوره سازی از عبدالحمید است و قصد دارد وی را به عنوان رهبر مخالفین مطرح کند؛ در حالی که ماهیت اغتشاشِ 100 روز قبل، ماهیت ضد دینی داشت و آنان از رهبر دینی که نمونه عملی کار او عملکرد طالبان و عربستان است متنفرند.
فضل بن روزبهان از علمای اهل سنت کتابی در رد نهج الحق علامه حلی نگاشته؛ در آن درباره حدیث «فاطمة بضعة منی» آورده است که همیشه خشم فاطمه (س) مساوی خشم خدا نیست؛ او نیز بشری است عادی که غضبش مانند غضب سایر انسان هاست. اگر اینگونه است، پس چه فرقی بین او و دیگران بود که پیامبر (ص) تنها خشم او را مساوی با خشم خود و خدا دانست، نه خشم دیگران را؟
عبدالحمید در سخنرانی نمازجمعه هر هفته دست به انتقاد از نظام اسلامی می زند. وی در این هفته، با پرداختن به حقوق زنان در جهت مخالفت با نظام اسلامی و خوشایند دیگر اعتشاشگران، سخنانی بیان کرده که عملکرد و سخنان خودش برخلاف این گفتههاست؛ او باید پیشنهاد خود را به کشورهای دوستش (افغانستان و عربستان) توصیه کند که حقوق زنان در آن کشورها رعایت نمیشود.
عبدالحمید در سخنرانی نمازجمعه هر هفته دست به انتقاد از نظام اسلامی می زند؛ وی در این هفته به جمهوری اسلامی، اتهام زده که کودکان را اعدام میکند که خلاف شرع است؛ در حالی که چنین اتفاقی در ایران نمیافتد و این قول کذب، مصداق تشویش اذهان عمومی است و مجازات دارد. ولی دقیقاً در عربستان این حکم خلاف شرع اتفاق افتاده است.
قدرت های غربی و استعمارگر برای رسیدن به اهداف استعماری، وهابیت را در عربستان و بابیت و جریان تشیع لندنی را در ایران پایه گذاری کرده است تا شکل جدیدی از تفرقه و اختلاف را در میان مسلمانان راه اندازی کند.