مشترکات تصوف با بابیت/ علم‌گریزی

  • 1403/04/18 - 09:35
جریان‌های انحرافی همچون تصوف و بابیت، برای پیشبرد اهداف خویش، تلاش کرده‌‌اند با علم و دانش مبارزه کنند و مردم را در جهل قرار دهند؛ در صورتی که این شیوه با مکتب حضرات معصومین علیهم‌السلام سازگار نبوده و اسلام خواهان گسترش علم و دانش در بین تمام مردم عالم است.
علم

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آموزه‌ها و شیوه‌های مشترکی بین جریان‌های انحرافی برای به انحراف کشاندن جامعه وجود دارد که با شناسایی آنها می‌توان مواجهه بهتری از خود در قبال آنها نشان داد. یکی از این آموزه‌های مشترک در بین تصوف و بابیت، دور نگه‌ داشتن مردم از علم‌ آموزی و استمرار جهل در بین آنهاست، رد  پای این شیوه را در آثار صوفیه و بابیت می‌توان به خوبی  پیدا کرد.

گزارش‌های قابل توجهی که درباره کتاب‌ سوزی یا کتاب‌شویی نویسندگان مسلمان در دست است، نشان می‌دهد این پدیده، بیشتر از هر گروهی نزد صوفیه گسترش داشته است. داود طائی که به گفته عطار، بیست سال شاگرد ابوحنیفه و در انواع دانش‌ها، به ویژه در فقه سرآمد بود، چون در حالش دگرگونی ایجاد می‌شود، نخست از مردم گوشه‌گیر شده، سپس به پیروی از پیشنهاد پیر طریقتش «حبیب راعی» کتاب‌هایش را به آب داده، کاملاً از خَلق، عزلت گرفته بود .[1]

عطار نیشابوری در کتاب تذکرةالاولیاء، ضمن نقل گزارش از متن وصیت ذوالنون مصری به مریدانش آورده که یکی از وصیت‌های ذوالنون از بین بردن نوشته‌های علمی بوده؛ او در این رابطه می‌نویسد: «[ذوالنون مصری] تو را سه وصیت می‌کنم: یکی بزرگ و یکی میانه و یکی خُرد. وصیت بزرگ آن است که هرچه خوانده‌ای فراموش کنی و هرچه نوشته‌ای بشویی تا حجاب برخیزد».[2]

شفیعی کدکنی (ادیب و پژوهشگر معاصر) در مورد سنت رایج کتاب‌شویی بین متصوفه می‌نویسد: «رفتار ابوسعید با کتاب‌های خویش در تاریخ تصوف، پیشینه‌ای بسیار کهن دارد و اگر آنچه در باب او نوشته‌اند، بر اساس ماجراهای صوفیان قبل از وی فراهم نیامده باشد، می‌توان گفت که وی در این کار، به سخنان و اعمال چند تن دیگر از مشاهیر صوفیه قبل از خود نظر داشته است؛... هجویری در باب کتاب‌شویی و دفن کتب به وسیله صوفیان در عصر خویش، چنان سخن می‌گوید که گویی یک نوع مسئله رایج و به اصطلاح عصر ما، مد روز بوده است».[3]

جالب است که این شیوه برای نگه‌داشتن جامعه در جهل، توسط سید علی‌محمد باب نیز انجام شده؛ سید علی‌محمد باب، پیرامون نابودکردن نوشته‌جات می‌نویسد: «فلتمحون کل ما کتبتم و لتستدلن بالبیان»؛[4] «آنچه را که تاکنون نوشتید نابود کنید و حتماً به کتاب بیان استدلال نمایید».

عباس افندی (ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد میرزا حسینعلی است و نزد بهائیان جانشین وی محسوب می‌گردد)، به این نکته اعتراف کرده که سید علی‌محمد باب نسبت به علم دیدگاه تند و افراطی داشته و دستور به از بین بردن کتاب‌ها داده؛ او در این رابطه می‌نویسد: «انصاف باید داد، از جمله احکام بیان (کتاب علی‌محمد شیرازی) ضرب اعناق اهل آفاق (زدن گردن تمام مردم زمین) و حرق جمیع کتب و صحف و زبر و اوراق (سوزاندن تمامی کتاب‌ها و نوشته‌ها) و فتح شرق و غرب و هدم بقاع مرتفعه (نابودی مزارها بود)».[5]

این در حالی است که اهل‌بیت علیهم‌السلام، از ابتدا اصحاب خود را به نوشتن احادیث و حفظ آن از نابودی، تشویق می‌کردند؛ به‌گونه‌ای مبحثِ نوشتن و حفظ نوشته‌ها در روایات مطرح است که شیخ کلینی در کتاب «الکافی»، چندین روایت از امام صادق علیه‌السلام را در این زمینه، زیر مجموعه بابی به‌عنوان «بَابُ رِوَایَةِ الْکُتُبِ وَ الْحَدِیثِ و فضل الکتابة و التمسک بالکتب» قرار داده است؛ زراره از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است که «احْتَفِظُوا بِکُتُبِکُمْ؛ فَإِنَّکُمْ سَوْفَ تَحْتَاجُونَ إِلَیْهَا»؛[6] «کتب خود را محافظت کنید که در آینده بدان نیازمندید».

پی‌نوشت:
[1].  عطار نیشابوری، محمد بن ابوبکر (بی تا)، تذکرة الأولیاء، تصحیح میرزامحمد خان قزوینی، از روی چاپ نیکلسون، چاپ پنجم، تهران: مرکزی، ج۱، ص۲۰۱.
[2].  همان، مطبعه لیدن - لیدن، چاپ: اول، م ۱۹۰۵، القسم الاول، ص: ۳۱۸.
[3]. شفیعی کدکنی، محمدرضا، این کیمیای هستی درباره حافظ، ۱۳۹۷، چاپ اول، تهران: سخن، ج۱، ص۳۲۶و ۳۲۷.
[4].  سید علی‌محمد باب، بیان عربی، باب ۶، واحد ۶، ص ۲۴.
[5]. عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، ۲۰۰۰ م، ج ۴، ص ۲۲۱.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالحدیث، قم، اول، ق ۱۴۲۹، ج ۱؛ ص ۱۲۹ .

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.