پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چند روز پیش پرده از ادعای امامت یکی از مدعیان قطبیت در فرقه دراویش گنابادی به نام محمد اسماعیل صلاحی برداشتیم. وی در سخنانی متوهمانه ادعای امامت کرد و برای آن دلایل نقلی و عقلی مطرح کرده و گفت: «در سایت ها نوشتند که قطب مدعی است که واسطه بین خدا و خلق است. اصلاً این یک امر منطقی است. "لقد وصلنا لهم القول" دلالت بر این معنا دارد از لحاظ نقلی...» [1]

وی سپس به دلیل عقلی پرداخت و برای این ادعای خود به حدیثی از امام باقر (علیه السلام) استناد کرد که: «حضرت می فرماید: اگر کسی از این امت بمیرد درحالی که امام ظاهر و آشکاری که عادل باشد، از طرف خداوند نداشته باشد به گمراهی سوق کرده و اگر در این حالت بمیرد، درحالت کفر و نفاق مرده است.» [2]

بعد  از آن ما به سخنان و این ادعای صلاحی پاسخ دادیم که بلافاصله با واکنش وی روبرو شد و صلاحی درباره مطرح کردن ادعای او و پاسخی که به ادله او داده بودیم گفت: «مجدداً یک مطلبی را دیدم که  یکی از سایت‌ های مخالف فرق و ادیان، نسبت دادند به من که ادعا کرده که امام است. این ادعایی نیست که من این ادعا را کرده باشم. گفتم که در فرهنگ شیعی این جور بوده تا قبل از آن معتقد بودند شیعه طبق آیه "لقد وصلنا لهم القول" و حدیثی که از حضرت کاظم (علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه ذکر شده که امامی است بعد از امام دیگر الی یوم القیامه که این سلسله ادامه پیدا می کند و به ۱۲ نفر ختم نمی شود و روایاتی که در مورد ختم امامت در ۱۲ نفر هست را تا آن زمان فقط اهل سنت نقل کرده بودند و اطلاق می کردند در چهار خلیفه و چند نفر از خلفای عباسی و بعد شیعه در سیر تطورات عقیده اش تغییر کرده و حتی در کتاب مکتب در فرایند تکامل که حضرت آیت الله مدرسی طباطبایی نوشتند کاملا بحث شده و دلیل نقلی و عقلی در ادامه روند امامت هست...» [3]

آنچه خواننده این مطلب باید به آن توجه کند این است که:

1- ادعای امامت صلاحی از سخنان قبلی او کاملاً مشهود است.

2- صلاحی در واکنش به نقد ما هم این ادعا (امامت) را تکذیب نکرد و ادعا کرد که: «طبق فرهنگ و عقیده شیعه بنابر آیه لقد وصلنا لهم القول و حدیث امام کاظم (علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه ذکر شده که امامی است بعد از امام دیگر الی یوم القیامه، و این سلسله ادامه پیدا می کند و به ۱۲ نفر ختم نمی شود و روایاتی که در مورد ختم امامت در ۱۲ نفر هست را تا آن زمان فقط اهل سنت نقل کرده بودند و اطلاق می کردند در چهار خلیفه و چند نفر از خلفای عباسی و بعد شیعه در سیر تطورات عقیده اش تغییر کرده.» [4]

3- صلاحی این ادعا که امامت منحصر در 12 نفر نیست را به عنوان اصلی مسلّم در عقاید شیعه می داند و آن را به کتاب "مکتب در فرآیند تکامل" مستند می کند که بعداً به این ادعا نیز خواهیم پرداخت.

4- ما اشکال کرده بودیم که صلاحی در سخنرانی اول خود در کمال تعجب و ناباوری یک روایت را به عنوان دلیل عقلی برای ادعای خود ذکر کرده بود!!! ولی در سخنرانی دوم که در واکنش به نقد ما بود این اشکال را تصحیح کرد و این روایت را به عنوان دلیل نقلی ذکر کرد.

5- یکی از اشکالات ما به ادله صلاحی این بود که همان روایت امام باقر (علیه السلام) را اشتباه می خواند. صلاحی به این اشکال هم واکنش نشان داد و گفت: این روایت به عبارات مختلف نقل شده و در بعضی روایات "لا امام له" و در برخی روایات "ولم یکن له اماما" نقل شده پس اشتباه نخواندم. [5] جالب این که منظور ما این بود که صلاحی در خواندن روایت از نظر اعراب کلمات غلط و اشتباه می خواند ولی بعد از توضیح و توجیه او متوجه اشتباه دوم صلاحی شدیم. اشتباه دوم این قطب دارویش این است که عبارت "ولم یکن له امام" در عبارات اهل بیت (علیهم السلام) و کتب روایی شیعه وجود ندارد.

6- آنچه مولوی و ملاسلطان گنابادی درباره مسئله ولایت و مهدویت به آن اشاره می کنند و صلاحی نیز بر همان اساس، این ادعای کذایی را مطرح می کند، اعتقاد فاسد ولایت و مهدویت نوعیه در تصوف است که شیعه آن را رد می کند و قائل به آن نیست.

پی نوشت:
[1]. صفحه شخصی محمد اسماعیل صلاحی در فضای مجازی، 16 / 8 / 1400
[2]. همان
[3]. همان، 24 / 8/ 1400
[4]. همان
[5]. همان