پیام بیت‌العدل در خصوص کتاب‌ها و سایت‌های رَدیه !

  • 1395/12/11 - 10:40

نهاد رهبری بهائیت در پیامی به پیروان خود، وظیفه‌ی آنان را نسبت به کتاب‌ها و سایت‌های ردیه، نادیده گرفتن و پرهیز از مطالعه‌ی آنان می‌داند. این در حالیست که بر اساس اولین تعالیم بهائیت، تمامی انسان‌ها ملزم به تحری حقیقت هستند. از طرفی دیگر اگر حساب بهائیت پاک هست و دین بر حقی است، چرا از سنجش عقاید و عملکردش هراس دارد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چندی پس از تشکیل فرقه‌های انحرافی و وابسته‌ی بابیت و بهائیت، مسلمانان و اساساً انسان‌های حقیقت‌طلب بسیاری، به اِفشای عقاید باطل و حقایق پنهان این مسلک، به وسیله‌ی سخنرانی و یا تحریر کتاب و مقالات اقدام نمودند. اساساً رَدیه‌نویسی، هم‌زاد با شکل‌گیری جریان بهائیت (و نه مختص دوره‌ی خاص تاریخی) بوده و هم‌اکنون نیز به قوّت خود باقی است.
پیشوایان بهائی که همواره با این پدیده مواجه بوده‌اند، دیدگاه مثبتی نسبت به جریان ردیه‌نویسی و انتقادپذیری از خود به نمایش نگذارده‌اند. سران بهائیت، نه تنها پیروان خود را از شنیدن انتقادات وارده به آن‌ها منع می‌کردند، حتی هر کس را که کوچک‌ترین نقدی نسبت به جریان بهائیت می‌نمود، مخاطب سخت‌ترین توهین‌های خود، قرار می‌دادند.[2]
با فراگیر شدن فضای اینترنت و گسترش اِفشای حقایق (از ادعا تا واقعیت این فرقه در این فضا)، جریان ردیه‌نویسی برعلیه بهائیت، شکل تازه‌ای به خود گرفت. چرا که فضای اینترنت به راحتی، دسترسی بهائیان را به مطالب ردیه فراهم می‌نمود. از این‌رو نهاد رهبری تشکیلات بهائیت، به تکاپو افتاده و به تأسی از پیشوایان خود، خط مشی بهائیان را در خصوص برخورد و مواجهه با این نوع کتاب‌ها و سایت‌ها روشن می‌سازد.
نهاد رهبری بهائیت موسوم به بیت‌العدل، در پیام خود به بهائیان، چنین آورده است: «به دستور بیت‌العدل أعظم به اطّلاعتان می‌رسانیم، که می‌توان انتظار داشت، کتاب‌هایی علیه آئین بهائی به رشتۀ تحریر درآید؛ به این نیّت که تعالیمش را تحریف کنند، موفقیّت‌هایش را بی‌اعتبار سازند، به مؤسّسین و رهبرانش توهین نمایند و شالوده‌اش را ویران کنند. اَحبّای الهی البتّه نباید از نشر این کتاب‌ها بیش از حد نگران شوند و قضیّه را بزرگ تلقّی کنند... از طرف دیگر هیچ احتیاجی نیست که اَحبّاء این کتاب‌ها را به دست آورند. حقیقتاً بهترین تدبیر آنست که آن‌ها را کاملاً نادیده بگیرند. معهد أعلی البتّه بر وجود تعدادی پایگاه اینترنتی که اطّلاعاتی غلط و اکثراً تحقیرآمیز را دربارۀ امرالله منتشر می‌کنند واقفند و در عین حال که این مسئله را به دقّت دنبال می‌نمایند... بهترین روشی که اَحبّا می‌توانند در برابر این گونه نوشته‌جات اتّخاذ کنند، آنست که آن‌ها را کاملاً نادیده بگیرند!»[3]
اعتراض به سایت‌های ردیه در خصوص بهائیت و توصیه‌ی پیروان به عدم رجوع به آن‌ها، حاوی نکاتی است که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.
نکته اول: تشکیلات بهائیت، از یک سو انسان‌ها را به «تحری حقیقت»[4] فرامی‌خواند[5] و از سویی دیگر، پیروان خود را از مطالعه‌ی کتُب و مطالب سایت‌های ردیه منع می‌کند! از این‌رو گویا تشکیلات بهائیت، تحری حقیت را تنها، مخصوص غیربهائیان می‌داند. چرا که از دیدگاه آنان، فقط غیربهائیان باید با مطالعه‌ی آثار بهائی، به حقیقت خیالی و پوچ مورد قبول آنان برسند [6] اما گویا پیروان مسلک بهائیت، از این حق متقابل، محروم هستند!
نکته دوم: به راستی چه دلیلی می‌تواند مانع از آن شود که شخصی بهائی، به مطالعه‌ی مطالب ردیه علیه این فرقه بپردازد! مگر تبلیغ و ارشاد غیربهائیان، یک وظیفه‌ی همگانی در این فرقه به شمار نمی‌آید؟![7] حال چرا بهائیان اجازه ندارند، ردیه نویسان را به اشتباهشان آگاه و و حقیقت مورد ادعای خود را به آنان بقبولانند؟!
نکته سوم: با در نظر داشتن این ضرب‌المثل: «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟!»؛ این پرسش اساسی پیش می‌آید که به راستی، علّت ترس تشکیلات بهائیت از کتاب‌ها و سایت‌های ردیه و به تکاپو افتادن نهاد رهبری این فرقه در این خصوص، چیست و چرا بهائیان باید به آن‌ها بی‌اعتنا باشند و حتی به مطالعه‌ی مطالب آنان هم نپردازند؟!
نکته چهارم: کارشناسان بهائی با چه رویی، در برنامه‌های تلویزیونی خود، بهائیت را آیینی انتقادپذیر معرفی می‌کنند، (نظیر): «جامعه‌ی بهائی به‌طور کلی هیچ مشکلی ندارد با این‌که کسی بیاید و آموزه‌های این دین (فرقه) را نقد یا از تاریخش صحبت کند، بلکه بالعکس تا آن‌جا که بتواند می‌آید و این را پاسخ می‌دهد»[8] اما در عین حال، از نقد خود شِکوه کنند و عاجزانه از پیروانشان بخواهند، که مطالب ردیه را مطالعه نکنند! آری؛ به راستی که حقیقت‌جویی با اساس فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت، سازگاری ندارد و ادعای انتقادپذیری از سوی تشکیلات بهائیت، صرفاً جنبه‌ی فریب‌کاری و خوراک تبلیغی این تشکیلات می‌باشد. چرا که اگر شخصی بهائی، بر خلاف دستور تشکیلات بهائیت، به مطالعه‌ی مطالب ردیه بپردازد و به بطلان بهائیت یقین حاصل نماید، با مجازات سخت طرد روحانی، از جانب این تشکیلات، روبه‌رو خواهد شد.[9]

پی‌نوشت:

[1]. بطور مثال حسینعلی نوری به پیروان خود توصیه می‌کند: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سموم انفس خبیثه و اریاح عقیمه (بادهای نابارور) که معاشرت با مشرکین و غافلین است، حفظ نمایید!»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، مطلب 53، ص 38.
[2]. نظیر توهین‌های پیامبرخوانده‌ی بهائیان به علمای شیعه: حسینعلی نوری، ایقان، مصر: چاپ فرج‌الله زکی، 1933 م، ص 196.
[3]. برگرفته یکی از شبکه‌های مجازی وابسته به فرقه‌ی بهائیت.
[4]. تحری حقیقت به معنای حق‌جویی و دوری از تقلید است. بهائیان این اصل را به عنوان اصل عقلی و ابداعی پیشوایان خود، معرفی می‌کنند.
[5]. «اول تعلیم حضرت بهاءالله تحرّی حقیقت است. باید انسان تحرّی حقیقت كند و از تقالید دست بكشد»: عبدالبهاء، خطابات، بی‌جا: موسسه‌ی ملی مطبوعات امری، بی‌تا، ج 2، ص 144.
[6]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: تحرّی حقیقت، نسخه‌ای برای غیر بهائیان
[7]. در فرقه‌ی ضالّه بهائیت تأکید بسیاری به أمر تبلیغ شده، تا جایی که عبدالبهاء، آن را اجباری می‌داند: محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 117 بدیع، ص 61.
[8]. شبکه تلویزیونی آئین بهائی، نام برنامه: بازتاب، کارشناسان: کامبیز توانا و فرهاد ثابتان.
[9]. شوقی افندی، توقيعات مبارکه، سنه 102-109 بديع، مؤسسه ملي مطبوعات امري، 125بديع، ص 94؛ همچنین: جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: بررسی مجازات طرد اداری و روحانی در بهائیت!

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.