پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تشکیل حزب بعث در کشور عراق توسط شخصی مسیحی و صهیونیست به نام «میشل عفلق» صورت گرفت که از یک‌سو وابستگی به جریان استعماری انگلیس و از سوی دیگر با اسلام و مذهب شیعه دشمنی ذاتی داشت. این حزب به تحریک آمریکا در سال 1990 میلادی پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جهت بسترسازی حضور آمریکا و متحدانش در خلیج فارس، کویت را اشغال کرد. به‌دنبال حضور آمریکا و متحدان غربیش به بهانه‌ی اخراج صدام از کویت، شیعیان عراق در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی خویی بر علیه حزب بعث در انتفاضه‌ی معروف به شعبانیه قیام کردند و در آستانه پیروزی و رهایی عراق از چنگال ظالمان قرار گرفتند که آمریکا به کمک صدام شتافت و با سرکوب انتفاضه، صدام را بار دیگر بر کرسی قدرت نشاند. صدّام برای جلوگیری از روحیه‌ی انقلابی شیعیان عراق، تاکتیک خود را تغییر داد و با رفتارهایی هم‌چون تظاهر به نماز، رفتن به زیارت مراقد ائمه‌ی معصومین (علیهم السّلام) و مهم‌تر از همه نفوذ دادن جاسوس‌ها در حوزه‌های علمیه، جنگ نرمی را علیه شیعیان به‌راه انداخت و نقشه‌های خبیثانه خود را جامه‌ی عمل پوشاند که جریان احمدالبصری می‌تواند در همین راستا ارزیابی و مورد نقد و بررسی قرار گیرد.[1]

احمدالبصری طی سال‌های حضورش در نجف، دو سال با حوزه شهید صدر در تماس بوده، اما در آن تحصیل نکرده و به‌زعم یارانش در سال 2002 میلادی و پس از دیدن حضرت مهدی در رؤیا و خواب‌های متعدد، به اصلاح امور پرداخته است. پس از دعوت‌های مخفیانه و فریب برخی افراد ساده‌لوح، در ماه جولای 2002 میلادی با ادعای داشتن فرمان از سوی حضرت مهدی، دعوت خود را در نجف اشرف آشکارا آغاز کرد. این فرد در نهم محرم سال 2008 میلادی همراه فرقه‌اش، در منطقه‌ی ذی‌قار بصره دست به شورش مسلحانه زده، خون‌ها ریخته و از آن به «خروج» یاد نمودند. حکومت عراق در حدود سه سال از این جریان غفلت نمود که زمینه برای فعالیت و رشد این جریان فراهم گردید و پس از پیگیری‌های بعدی، او به مکان نامعلومی در امارات گریخت که پیروانش از آن به «غیبت» یاد می‌کنند.

هم‌اکنون وی و جریان هم‌فکرش که در عراق و برخی کشورهای همسایه برای خود پیروانی جمع کردند، حوزه‌ی نفوذ خود را به برخی از شهرهای ایران، خصوصاً استان خوزستان نیز گسترش داده و با تشکیل فرقه‌ای به نام «انصار المهدی» فعالیت خود را در فضاهای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، فیسبوک، پالتاک، بایلوکس، ساخت برنامه‌های تبلیغاتی مانند مستند «ظهور کرده»، چاپ کتاب (بیش از صد کتاب تاکنون)، تبلیغ چهره به چهره در محافل عمومی اعم از مدارس، دانشگاه‌ها، خیابان‌ها، برپایی مواکب و ایستگاه‌های صلواتی، شرکت در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، تاسیس رادیو، شبکه‌ی ماهواره‌ای (المنقذ)، چاپ هفته‌نامه و ماهنامه، پی‌گرفته و در حال یارگیری و بیعت با فریب‌خوردگان می‌باشند.

این شخص که برادرش نیز از نیروهای بعثی صدّام بوده، پس از سقوط صدّام، با کمک بازمانده‌های رژیم بعثی، تشکیلات وسیعی را در مناطقی هم‌چون نجف، کربلا، ناصریه و بصره به‌راه انداختند. جریان یمانی در ابتدای کار از ستاره‌ی اسرائیلی شش پر، به‌عنوان آرم و نماد جریان خود استفاده می‌کرد و در کنار امضای احمدالبصری قرار می‌گرفت، ولی بعدها برای جلوگیری از آبروریزی و اثبات وابستگی به صهیونیسم، حذف گردید. در سند کاملا سرّی فاش شده، روابط پنهانی محکم وی با گروهک القاعده لو رفته و در آن تصریح شده که باید به‌صورت نظامی، مسلحانه و کاملاً سرّی از جریان احمدالبصری، «موسوم به یمانی» برای ضربه به رهبران شیعه در عراق حمایت به عمل آید.[2]

پی‌نوشت:

[1]. خبرگزاری فارس، «بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)».
[2]. برای مطالعه بیشتر به کتاب شبهات مهدویت سید مجتبی عصیری ص 164 مراجعه فرمایید.