سهمخواهی عبدالحمید در کنار اتهام زدن او به نظام اسلامی
عبدالحمید گفت: «از خواستههای مهم این است که اهلسنت در کشور به رسمیت شناخته شوند؛ باید بتوانند آزادانه عبادت کنند و پلیس و نیروهای امنیتی، به خاطر نماز و نمازخانه و عبادت، دنبالشان نباشند»؛ باید گفت طبق قانون اساسی، مذاهب اهلسنت دارای احترام كامل بوده و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و اگر کسی تخلف مالی یا کاری علیه امنیت ملی نکرده باشد، تحت تعقیب نیست و نمازخانهای به خاطر نماز خواندن بسته نشده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در راستای سهمخواهی از رئیس دولت جدید، در سخنانی خطاب به دولتمردان و در مقابل مریدان سنی خود اینگونه گفت: «یکی دیگر از خواستههای مهم این است که اهلسنت در کشور به رسمیت شناخته شوند؛ همچنین باید بتوانند آزادانه، الله را عبادت کنند و پلیس و نیروهای امنیتی، به خاطر نماز و نمازخانه و عبادت، دنبالشان نباشند. ... اهلسنت باید در زمینه تعلیم و آموزش نیز آزادی داشته باشند. قانون، این آزادی را داده است؛ اما متأسفانه به همین قانون اساسی ... نیز عمل نمیشود؛ ... یکی از بزرگترین مشکلات در کشور ما این است که قانون اجرا نمیشود و هر کسی که زور و قدرتی دارد بر اساس زور و قدرتش عمل میکند. ... امیدواریم این خواستهها و مطالبات جامعه اهلسنت در دوران دولت چهاردهم محقق شوند و یک اهلسنت در هر جایی از کشور که نماز میخواند، یا قرآن مجید و مسائل اعتقادی خود را تعلیم میدهد، احساس امنیت کند و هیچ ترس و واهمهای نداشته باشد».[1]
معنی گفته عبدالحمید که به رسمیت شناختن اهلسنت را از خواستههای مهم مردم عنوان کرده، واضح نیست؛ در اصل دوازدهم قانون اساسی، دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است.[2] بنابراین اگر منظورش رسمی کردن مذاهب اهلسنت باشد، مخالف قانون اساسی است و از رئیسجمهور دوره چهاردهم که به صراحت وعده داده مطابق قانون عمل کند، چنین خواستهای لغو بوده و نباید از او این انتظار را داشته باشد.
البته اگر توضیحات بعدی را ملاک برای فهم این گفته، «به رسمیت شناختن اهلسنت» قرار دهیم، میتوان گفت منظور این بوده که اهلسنت را به عنوان مذهب بپذیرید و مانند بهائیت که فرقهای انحرافی و دینی جعلی است و رسمیت ندارد، با آنان برخورد نکنید. طبق قانون اساسی و پس از رسمی شمردن مذهب شیعه، مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی و زیدی دارای احترام كامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند و در هر منطقهای كه پیروان هر یك از این مذاهب، اكثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.[3]
بنابراین همه مذاهب اسلامی محترم بوده و مردم در استانهای سنی نشین، در انجام مراسم مذهبی آزادند و در مدارس، فقه آنها تدریس میشود (به گونهای که در برخی شهرها، دانشآموزان شیعه گله داشتند که چرا باید معارف اهلسنت را بیاموزند)، با اینکه اکثریت آن منطقه شیعه بوده ولی مناطق اطراف، اهلسنت اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند.
سخنان عبدالحمید که در توضیح خواسته «به رسمیت شناختن اهلسنت» آورده، پر از اتهاماتی است که به نظام اسلامی به دروغ نسبت داده است. در کجای کشور اسلامی ایران، پلیس و نیروهای امنیتی به خاطر نماز، نمازخانه و عبادت، کسی را تحت تعقیب قرار داده است؟ تا وقتی که اهلسنت، کاری مخالف قانون انجام نداده باشند، در احترام کامل هستند؛ در انجام عبادات و مراسم مذهبی خود نیز آزاد هستند و طبق مذهب خود در مساجدشان آزادی عمل دارند و نیز میتوانند در شهرهای شیعه نشین نیز در مساجد شیعه، طبق مذهب خود نماز بخوانند (ولی شیعیان در مساجد اهلسنت در مکه و مدینه و حتی برخی شهرهای ایران، این آزادی را ندارند).
کنایههای عبدالحمید به تخلفات اقتصادی بزرگان اهلسنت ایران برمیگردد و إعمال قانون را مخالفت نظام با اعمال عبادی اهلسنت جلوه میدهد و این چندمین بار است که درباره جلوگیری از تخلفات نمازخانهای از اهلسنت که در تهران پلمپ شده است، مخالفت خود را ابراز کرده و آن را جلوگیری از نماز خواندن اهلسنت دانسته است (ظاهراً در مکتب عبدالحمید، نماز در محل غصبی جایز است و نماز را باطل نمیکند).
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در ۱۲ مرداد ۱۴۰۳.
[2]. اصل دوازدهم قانون اساسی.
[3]. همان.
افزودن نظر جدید