شبهه ازدواج پیامبر (ص) با زینب بنت جحش (قسمت اول)
مخالفان اسلام با استناد به قسمتی از یک روایت که در کتب شیعه نقل شده است، مضمون آن را مستمسک توهین به پيامبر صلیاللهعلیهوآله قرار دادهاند. این قسمت از روایت طولانی نقل شده، درباره سخن امام رضا علیهالسلام نسبت به آیه 37 سوره احزاب و ازدواج پيامبر صلیاللهعلیهوآله با زینب بنت جحش است. راوی این حدیث ناصبی است و روایت بیاعتبار است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی شبهه ای مطرح کردهاند و با استفاده از یک روایت که در چند کتاب نقل شده است، به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله توهین کرده و به حضرت تهمت زدهاند که علاقه شدیدی به زنان داشته و ... .
روایتی که به آن استناد کردهاند، در کتاب «الاحتجاج»، «البرهان فی تفسير القرآن» و «عیون اخبار الرضا»، در ضمن حدیثی طولانی که مناظره امام رضا علیهالسلام را با عالمان ادیان و مذاهب دیگر را حکایت میکند، نقل شده است. مخالفان اسلام، به این قسمت کلام امام رضا علیهالسلام استدلال میکنند که در جواب شبههای که به حضرت داود و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله کرده بود، پاسخ دادند:
«وقتى پيامبر صلیاللهعلیهوآله همسر زید بن حارثه (فرزندخوانده حضرت) را در حال شستشو ديد، گفت: آنكه تو را آفريده، برتر و منزّه از اين است كه فرزندى داشته باشد كه آن فرزند، اين چنين نيازمند غسل و تطهير باشد (حضرت به آیه 40 سوره اسراء کنایه زده و با اشاره به کسانی که برای خدا فرزند تصور میکردند، این جمله را فرمود)؛ هنگامى كه زيد به خانه برگشت، همسرش، آمدن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و گفته آن حضرت كه «پاك و منزّه است خدايى كه تو را آفريد!» را به او اطَّلاع داد. زيد خدمت آن حضرت شتافته و عرض کرد: اى رسول خدا! همسر من كمى بداخلاق است و من قصد طلاق او را دارم. حضرت به او فرمود: «همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا پروا داشته باش»، و خداوند پيش از اين، تعداد همسران آن حضرت و اينكه اين زن نيز از جمله ايشان است را به او خبر داده بود و پيامبر صلیاللهعلیهوآله اين موضوع را در دل مخفى داشت و براى زيد نگفته بود. حضرت از اين هراس داشت كه مردم بگويند: پیامبر صلیاللهعلیهوآله به بردهاش كه خود، او را آزاد كرده، مىگويد: زن تو، همسر من خواهد شد و با اين گفته، بر حضرت خرده گيرند. به همين جهت، خداوند آيه 37 سوره احزاب را نازل فرمود».[1]
اولین پاسخ به این تهمتی که به پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله زده شده، این است که علمای شیعه، به کتابی که همه روایات آن را صحیح بدانند معتقد نیستند؛ بنابراین هر روایتی که در کتب علمای شیعه نقل شده، باید از لحاظ سندی، مورد بررسی قرار گیرد.
در این حدیث طولانی (حدود 10 صفحهای)، غیر از اینکه احتمال نقل به معنا وجود دارد و تمام عباراتش به طور قطع، قابل استناد نیست، در کتاب الاحتجاج، بدون سند و در تفسیر البرهان بحرانی و عیون اخبار الرضا، توسط علی بن محمد بن جهم که شاهد این واقعه بود، نقل شده است.
برای اعتبار این سند، کافی است که شرح حال علی بن جهم را بررسی کنیم:
نام کامل علی بن جهم، علی بن محمد بن جهم بن بکیر بن اعین شیبانی است. وی یکی از اهلسنت مخالف با خاندان بنیهاشم بود[2] که با امام رضا علیهالسلام دیدار داشته و با امام درباره عصمت پیامبران، مناظره کرده است و بسيارى از آياتى كه دستاويز مخالفان بود و از اين طريق بر نفى عصمت پيامبران استدلال مىكردند، در مناظره او، به وسيله امام روشن و تشريح گرديد و سرانجام، مخالف عصمت پیامبران، خلع سلاح شد.[3]
آیةالله خویی نقل میکند که دشمنی علی بن جهم با امیرالمؤمنین علیهالسلام تا بدان حد بود که وی پدر خود را به سبب نامگذاری او به «علی»، لعن میکرد.[4] بنابراین، او از ناصبیان محسوب شده و دشمن اهل بیت پیامبر بود.
حدیثی که در این سه کتاب معتبر شیعه، از او نقل شده، ظاهری زیبا داشته و اگر بدون دقت در آن نظر شود، موفقیت امام رضا علیهالسلام را در مقابل عالمان و علی بن جهم، به تصویر کشیده است که پس از اتمام هر پاسخ امام، حضرت مورد تشویق مأمون قرار میگیرد.
شیخ صدوق پس از نقل این روایت، آن را غریب دانسته و مخالف با گزارشات حاکی بر دشمنی علی بن محمد با خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآله معرفی میکند.[5] یعنی شیخ صدوق با توجه به ناصبی بودن وی، تعجب میکند که چگونه ممکن است، او چنین حدیث صحیحی طبق مبانی شیعه نقل کند؛ در حالی که زهر خود را در حدیث به طور نامحسوس وارد کرده و حدیث بیاعتبار است.
پینوشت:
[1]. الإحتجاج، طبرسی، ج2، ص215 - 224؛ البرهان فی تفسير القرآن، بحرانی، ج4، ص472 و عيون أخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص195 - 204.
[2]. منشور جاويد، جعفر سبحانی، ج4، ص12.
[3]. همان.
[4]. معجم رجال الحديث، آیةالله خویی، ج12، ص323، ح7984 و ج13، ص142، ح8417.
[5]. عيون أخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص204. «هذا الحديث غريب من طريق علی بن محمد بن الجهم مع نصبه و بغضه و عداوته لأهل البيت (ع)».
افزودن نظر جدید