نقد دیدگاه پیروان احمد بصری در مورد فقها (قسمت دوم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زمانی عالم دینی جایگاه ارزشمندی دارد که در راستای ترویج مکتب اهلبیت علیهمالسلام گام بردارد؛ در غیر این صورت، جزء بدترین مردم هست؛ همانگونه که امام حسن عسکری علیهالسلام میفرمایند: «شِرَارُ عُلَمَاءِ أُمَّتِنَا الْمُضِلُّونَ عَنَّا، الْقَاطِعُونَ لِلطُّرُقِ إِلَيْنَا، الْمُسَمُّونَ أَضْدَادَنَا بِأَسْمَائِنَا، الْمُلَقِّبُونَ أَضْدَادَنَا بِأَلْقَابِنَا، يُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ وَ هُمْ لِلَّعْنِ مُسْتَحِقُّونَ، وَ يَلْعَنُونَنَا وَ نَحْنُ بِكَرَامَاتِ اللَّهِ مَغْمُورُونَ»؛[1] «بدترین علمای امت ما کسانی هستند که مردم و امت را از ما جدا میکنند. اسم ما را، صفات خوب ما را، محاسن ما را، فضایل ما را به دشمنان ما میدهند. لقب دشمنان ما را بر روی ما میگذارند. بر دشمنان ما صلوات میفرستند، درحالیکه دشمنان ما برای لعن مستحق هستند. ما را لعن میکنند درحالی که ما به کرامات خدا گمنام هستیم».
فرقه رایاتالسود(انشعابی از جریان انحرافی احمداسماعیل بصری)، برای پیشرفت اهدافشان در جامعه، تلاش برای تخریب چهره عالمان دینی داشته، برای تحقق این منظور در گروه و کانالهای تبلیغی خود، روایت کشته شدن علما و فقهای شیعه به دست امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را منتشر میکنند.
ابوجارود، نحوه ورود امام زمان عجلاللهتعالیفرجه به کوفه و برخورد آن حضرت با علماء را اینگونه نقل کرده است: «وَ يَسِيرُ إِلَى الْكُوفَةِ، فَيَخْرُجُ مِنْهَا سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفاً مِنَ الْبُتْرِيَّةِ، شَاكِينَ فِي السِّلَاحِ، قُرَّاءَ الْقُرْآنِ، فُقَهَاءَ فِي الدِّينِ، قَدْ قَرَحُوا جِبَاهَهُمْ، وَ شَمَّرُوا ثِيَابَهُمْ، وَ عَمَّهُمْ النِّفَاقُ، وَ كُلُّهُمْ يَقُولُونَ: يَا ابْنَ فَاطِمَةَ، ارْجِعْ لَا حَاجَةَ لَنَا فِيكَ. فَيَضَعُ السَّيْفَ فِيهِمْ عَلَى ظَهْرِ النَّجَفِ عَشِيَّةَ الْإِثْنَيْنِ مِنَ الْعَصْرِ إِلَى الْعِشَاءِ، فَيَقْتُلُهُمْ أَسْرَعَ مِنْ جَزْرِ جَزُورٍ، فَلَا يَفُوتُ مِنْهُمْ رَجُلٌ، وَ لَا يُصَابُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَحَدٌ، دِمَاؤُهُمْ قُرْبَانٌ إِلَى اللَّهِ»؛[2] «حضرت مهدی عجّلاللهفرجه بهسوی کوفه رهسپار میشود. در آنجا شانزده هزار نفر از «بُتریه» مجهز به سلاح در برابر حضرت میایستند. آنان قاریان قرآن و فقها در دین هستند که پیشانیشان از بسیاری عبادت پینه بسته، چهرههایشان در اثر شبزندهداری زرد شده است. نفاق سراپایشان را پوشانده است. آنان یکصدا فریاد برمیآورند: «ای فرزند فاطمه! از همان راه که آمدهای، باز گرد؛ زیرا به تو نیازی نداریم».
در بررسی سندی روایت ابوجارود روشن میشود که این روایت در تمام کتابها بدون ذکر سند و به صورت مرسل [3] نقل شده و فقط در کتاب دلائلالامامة برای این روایت سندی بیان شده که دارای ضعف است؛ زیرا «حسن بن بشیر» به عنوان یکی از راویان روایت، از منظر بعضی رجالیون، مجهول [4] است.
جریانهای انحرافی مثل فرقه احمداسماعیل بصری هم عامدانه این روایت را از کتاب دلائلالامامة نقل کردهاند؛ زیرا در کتاب دلائلالامامة، عبارت «قُرَّاءَ الْقُرْآنِ، فُقَهَاءَ فِي الدِّينِ»، نقل شده و علما به عنوان مخالفان حضرت علیهالسلام معرفی شدهاند؛ اما مانند همیشه برای منحرف کردن ذهن پیروان خود، دست به تحریف ترجمه روایت زده و بعضی از کلمات را حذف کردهاند.
روایت ابوجارود طبق نقل دلائلالامامة، مخالفین امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را فقها و علمای بُتریه معرفی کرده ولی این روایت ارتباطی با علمای شیعه امامیه ندارد؛ کتابهای فرقه شناسی به شکل بسیار روشن، فرقه بُتریه را به عنوان فرقهای از زیدیه معرفی کردهاند. نوبختی به عنوان یک فرقهشناس شیعی، بُتریه را گروهی از زیدیه به حساب آورده و بیان کرده که آنها به امامت ابوبکر و عمر اعتقاد دارند و در مورد اعتقادات آنها مینویسد: «امام علی را بعد از رسولخدا صلیاللهعلیهوآله امام میدانند به خاطر اینکه در فضل و شجاعت و سخاوت و ورع و زهد برتر از دیگران است ولی امامت ابوبکر و عمر را نیز میپذیرند، زیرا امام علی علیهالسلام با اختیار با آن دو بیعت کرده است و از حق خود گذشته، پس ما نیز راضی به امامت آنها هستیم».[5]
در منابع معتبری همچون روضةالواعظین و الارشاد شیخ مفید، این روایت بدون عبارت «قُرَّاءَ الْقُرْآنِ، فُقَهَاءَ فِي الدِّينِ» نقل شده وفقط به مخالفت گروه بتریه اشاره شده، پس طبق نقل این کتابها، مخالفان حضرت از فرقه بُتریه معرفی شدند و صنف خاصی(عالم بودن یا نبودن) مشخص نشدهاند؛ پس طبق این نقل نمیتوان به روایت ابوجارود در موضوع برخورد شدید امام زمان عجلاللهتعالیفرجه با علما استناد کرد.
در نتیجه باید توجه کرد که این روایت در مورد فقهای بُتریه بوده و جریان انحرافی احمداسماعیل بصری، به عمد در ترجمه روایت، کلمه بتریه را حذف کردهاند تا مخاطبان، متوجه این نکته نشوند که روایت ابوجارود، در مورد علمای امامیه نیست و مخصوص مخالفت برخی از علمای زیدی مذهب میباشد.
پینوشت:
[1]. حسن بن على عليه السلام، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه، قم، اول، 1409 ق، ص301.
[2]. طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة، بعثت، قم، اول، 1413ق، ص: 456.
[3]. حدیث مرسل، به عنوان یکی از انواع حدیث ضعیف، به معنای ذکر نشدن نام راوی در سند روایت به طوری که تمام راویان یا یک راوی و یا بیش از یک نفر حذف شده باشد.
[4]. حدیثی است که سند آن بر نام راویی مشتمل باشد که در کتابهای رجالی نامی از وی برده نشده است.
[5]. نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، دار الأضواء، بيروت، دوم، ص۳۱ - ۳۲.
افزودن نظر جدید