پاسخ به شبهات سید ابوالفضل برقعی در زمینه آیات مرتبط با مهدویت
.
«سید ابوالفضل برقعی » یکی از بزرگان جریان «قرآنیون» است که به انکار عقاید شیعی میپردازد. او نهتنها امامت شیعه را قبول نداشته، بلکه مطالبی در رد امامت نوشته است. همچنین کتابی در رد امام مهدی عجلاللهفرجه با عنوان «بررسی علمی در احادیث مهدی» نگاشته که در آن کتاب، وجود امام مهدی عجلاللهفرجه و مسائل پیرامون او از جمله آیات مرتبط با حضرت مهدی عجلاللهفرجه را انکار میکند. یکی از این آیات، این آیه است: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»؛ [1] «اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند». برخی از مفسران شیعه معتقدند که از یکسو، این آیه تاکنون تحققنیافته است و از سوی دیگر، خداوند وعده حاکمیت کلّی اسلام را داده و وعدهاش دروغ نیست؛ در نتیجه همانگونه که در روایات بسیاری آمده است، این آیه به ظهور حضرت مهدی علیهالسلام اشاره دارد.[2]
برقعی مینویسد: «بدانکه آیه فوق بیش از سایر آیات قرآن، تفسیر به رأی شده و مورد سوءاستفاده خرافهفروشان قرار گرفته و حتی این آیه را بهعنوان دلیل مهدویت در کتب درسی وارد کردهاند تا مردم را از نوجوانی به خرافات عادت دهند؛ لذا باید در مورد چنین آیاتی بیشتر تأمل و تدبر شود».[3] همانطور که مشخص است برقعی آیه مورد بحث را درباره امام مهدی عجلاللهفرجه نمیداند؛ او اعتقادی به وجود امام مهدی عجلاللهفرجه ندارد و حضرت مهدی عجلاللهفرجه را موهوم میخواند. او اشکالاتی را پیرامون آیه موردنظر مطرح میکند تا آیه را بیارتباط به امام زمان عجلاللهفرجه معرفی کند. برقعی بهعنوان نخستین اشکال، واژه «رسول» را تنها به معنای اصطلاحی دانسته و مینویسد: «شما معتقدید که قائم، امام است؛ درحالیکه خدا فرموده: (رسولَه) و نفرموده: «امامه»؛ بنابراین مقتضای این آیه بهوسیله پیامبر تحقق مییابد، نه امام (فلا تجاهل) آیا اینان فرق پیغمبر و امام را نمیدانند؟»[4]
در پاسخ باید گفت واژه «رسول» در قرآن مجید، دارای معنای عامی است و علاوه بر پیامبران، شامل ملائکه و غیره میشود؛ برای نمونه خداوند در قرآن کریم از ملائک بهعنوان رسولان الهی یاد کرده است و در این زمینه میفرماید: «وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ و َیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً»؛ [5] «اوست خدایی که قهر و اقتدارش مافوق بندگان است و فرشتگانی را به نگهبانی بر شما میفرستد».
ابن منظور که یکی از لغتشناسان مشهور است، در کتاب لسان العرب خود در مورد کلمه رسالت و رسول مینویسد: «این کلمه به معنای فرستادگی و رساندن پیام است».[6] هرچند معنای اصطلاحی آن، پیغامآوری انسانی همراه با شریعت برای خلق باشد. همچنین بر اساس آیات قرآن، ارسال پیام چه از جانب خدا باشد یا انسان و متعلّق این پیام چه فرشته باشد یا شیطان و یا انسان، همه و همه در دایره معنایی کلمه رسول قرار میگیرد.
بنابراین کلمه رسول محصور در نبی نیست؛ زیرا بر اساس آیات، ملائکه نیز رسولان الهی هستند؛ اما پیامبر نیستند. همچنین باتوجه به ختم نبوت، دیگر امکان ارسال نبی وجود ندارد؛ چرا که نبی شریعت میآورد و شریعت به اتمام رسیده است. علاوه بر این، شیعه نیز هیچگاه امام را نبی نمیداند.
پینوشت:
[1]. سوره توبه، آیه 33.
[2]. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج3، ص411، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383 ش، چاپ یازدهم.
محمد ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ج2، ص576، تهران: انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
[3]. برقعی، سید ابوالفضل، بررسی علمی در احادیث مهدی عجلالله، ص164.
[4]. همان، ص164.
[5]. سوره انعام، آیه 61.
[6]. ابن منظور، محمد بن مکرّم، لسان العرب، ج5، ص213، مؤسسۀ التاریخ العربی، بیروت.
افزودن نظر جدید