پاسخ به شبهه آتئیستها در غارت کاروانها توسط مسلمانان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از کانالهای مخالفین اسلام که قصد داشته با ایجاد شبهه، دین اسلام را خرافی نشان دهد، متنی منتشر شده که با چند دلیل ساده، مدعی میشود که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، پیامبر خدا نیست. در این متن 10 دلیل، با بیانی ایراد شده که مخاطب را به تأیید مطلب وادارد و اسلام و پیامبر آن را دروغین پندارند؛ اما هر 10 دلیل، یا دروغ است و یا اینکه اگر واقعیتش بیان شود، مشخص میگردد منافاتی با عملکرد دین و پیامبر الهی ندارد؛ یکی از استدلالات آنان اینکه غیرممكن است كه مردی بتواند برای تأمین نیاز جامعه مذهبی و سیاسی خود، دست به غارت كاروانهای تجاری بزند و پیامبر خدا باشد!
این استدلال نیز به گونهای مطرح شده است که در کنار دیگر استدلالات، کسی به صحت و سقم و یا علت این واقعه دقت نمیکند و چون ظاهر این جمله شبیه ظلم است، گمان کردهاند میتوانند آن را دلیلی بر عدم حقانیت اسلام به شمار آورند. اما با بررسی جنگهای عصر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مشخص میگردد که در حکومت اسلامی زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله، حدود 27 غزوه و 56 سریه اتفاق افتاد و در کتب تاریخ و کتابهای مغازی، داستان و علت آنها بیان شده است. در هیچ کدام از آنها برای تأمین نیاز جامعه اسلامی، دست به غارت كاروانهای تجاری زده نشد، بلکه در یکی از جنگها به نام جنگ بدر، به قصد تقاص غارت اموال مسلمانان از طرف قریش، وقتی کاروان تجاری آنان از شام به مقصد مکه از نزدیکی مدینه میگذشت، به دنبال آن کاروان برای مصادره اموال دشمنان و ضربه به قدرت اقتصادى آنان راهی شدند.
این واقعه را میتوان از دو زاویه نگاه کرد؛ اول اینکه گفته شود این جنگ (جنگ بدر) برای تصرف اموال قریش ایجاد شد که آن را به تملک خود در آورند، در حالیکه هیچ حقی در آن نداشتند. در این صورت رفتار مسلمانان ظالمانه بود و اگر در جادهها و مسیرهای ارتباطی رخ دهد، از مصادیق آشکار راهزنی خواهد بود که نه عقل آن را میپسندد و نه شرع؛ اما اگر این جنگ را به این صورت ببینیم که مسلمانان در مال مشرکین قریش، حق داشتند؛ زیرا قریش سالها مسلمانانِ مظلوم را در مکه مورد آزار و شکنجههای سخت قرار داده بود. پس از هجرت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی این فرصت فراهم شد که مسلمانان جواب آن همه ظلم و ستم را بدهند و طبیعی است که در حملات نظامی، دستیابی به غنایم نیز مطرح است.
همچنین اموال مسلمانانی که به مدینه هجرت کرده بودند، در مکه مورد دستبرد و غارت اشراف قریش قرار گرفته بود و مسلمانان به تلافی این دستبردها، میتوانستند کاروانهای تجاری آنها را مورد تهدید قرار دهند و آنان حاضر به پرداخت حق مسلمانان و برگرداندن مال آنان نبودند؛ بنابراین مسلمانان چارهای جز جنگ و تصاحب مال التجاره قریش برای گرفتن حق خود نبودند، که در شرع از آن به «تقاص» نام برده میشود؛ بیگمان از این نظر، چنین برداشتی از مال مشرکین مکه، نه تنها رفتاری ظالمانه و تصرفی عدوانی نیست، بلکه علاوه بر اینکه در دین اسلام حرام نیست، دیگر جوامع نیز آن را مخالف با عقل و اخلاق نمیدانند.
افزودن نظر جدید