عبرت گیری منتظران از سرگردانی بنیاسرائیل در صحرای سینا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ بر اساس منابع اسلامی، حیات دنیوی مسلمانان پس از پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) شباهت فراوانی به بنیاسرائیل دارد. از این رو قرآن کریم فراوان به وقایع این قوم اشاره فرموده تا درس عبرتی برای مسلمانان باشد و آنان نیز در برههای از تاریخ همانند آنها سرگردانی طولانی را تجربه نکنند.
در قرآن کریم به عنوان يكى از سنتهای الهى به این امتحان اشاره شده که مؤمنان در همه دورانها براى پيروزى و نايل شدن به مواهب بهشتى، بايد به استقبال مشكلات و سختیها بروند و فداكارى كنند؛ زیرا در این آزمون، صاحبان ايمان راستين از متظاهران به ايمان، آشكار مىشود.[1] خداوند میفرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُم؛(بقره، 214) آيا گمان كرديد داخل بهشت مىشويد، بىآنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟!» پيامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله) ذیل این آیه شریفه فرمودند: «حَتَّي أن لَوْ كانَ مَنْ قَبْلَكمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبّ لَدَخَلْتُمُوهُ؛ تا آنجا كه اگر پيشينيانِ شما به داخل لانه سوسماري درآمده باشند، شما نيز وارد ميشويد».[2]
بر اساس این آیه شریفه و نیز کلام نورانی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هر جايي كه بنياسرائيل قدم گذاشتند، مسلمانان نيز قدم خواهند گذاشت. همان راهي را كه آنها رفتند، مسلمانان نيز خواهند رفت.[3] از این رو اسلام، تکیه فراوان بر شناخت این قوم دارد تا آیینه عبرت مسلمانان شده و در برابر خداوند و ولی او، تسلیم محض را پیشه خود کرده و از اموری نظیر سُستی و پیمانشکنی برحذر باشند.
یکی از وقایعی که قرآن کریم در واقع به عنوان انتقاد از بنیاسرائیل به آن اشاره میفرماید، واقعه سرگردانی چهلساله بنیاسرائیل در صحرای سینا است که بهخاطر سستی در یاری حق و تخلف از فرمان ولی خدا سرگردان شدند. بنیاسرائیل سالها منتظر و در آرزوی بازگشت به سرزمین کنعان بودند. وقتی حضرت موسی(علیهالسلام) به قوم خویش فرمود، وارد سرزمین مقدس شوید و آن را از چنگ دشمنان درآورید. آنان از سرِ ترس با جسارت تمام، او را نافرمانی کردند و گفتند: «يا مُوسى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ؛[مائده/ 24] اى موسى! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهيم شد! تو و پروردگارت برويد و (با آنان) بجنگيد، ما همين جا نشستهايم.» خداوند به جهت تخلف این قوم از فرمان خدا و حضرت موسی (علیهالسلام)، چهل سال ورود آنان را به سرزمین مقدس به تأخیر انداخت و آنان در این مدت طولانی در زمین سرگردان و آواره بودند و از برکات مادی و معنوی آن سرزمین مقدس محروم شدند.[4]
این آیات قرآن کریم بیانگر آن است که کوتاهی و سستی کردن در یاری حق و ولی خدا، سبب سرگردانی میشود. اساساً توقع پیروزی و اصلاح در جامعه و جهان به دست اولیای الهی نظیر حضرت موسی(علیهالسلام) و امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) بدون تلاش، اقدام و مبارزه همگانی نامعقول است. معنای حقیقی انتظار، قطعاً به معنای شانهخالی کردن جوامع انسانی از مسئولیتهای خویش همانند کاری که بنیاسرائیل انجام دادند، نیست که کار و تلاش برای دستیابی به مقصود را رها کردند. معنای درست انتظار آن است که هم توجه لازم، به معنای دعا و مناجات برای تحقق آن و هم تلاشهای لازم برای کسب آن امر صورت گیرد.[5]
بنابراین اگر همینطور نافرمانی از فرمانهای الهی و انبیاء ادامه یابد و برای تحقق حکومت دینی جهانی امام عصر(عجلاللهتعالیفرجه) تلاش همگانی نشود، ورود به آن دوران آرمانی و طلایی به تأخیر خواهد افتاد. از این رو هم عقل و هم قرآن تصریح دارند که تلاش برای اصلاح و ساختن یک جامعه پر از عدالت، صلح و سعادت، وظیفه اجتماعی هر انسانی است، نه آنکه همانند بنیاسرائیل دست روی دست گذاشته و بنشینند و تنها از خداوند و جانشینانش توقع اصلاح و ایجاد جهانی عاری از ظلم داشته باشند.
پینوشت:
[1]. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، 1371ه.ش، ج 2، ص 102
[2]. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، چاپ دوم، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403، ج9، ص 249
[3]. محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، چاپ دوم، 1383، ص 229؛ همو، طوفان فتنه و کشتی بصیرت، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، چاپ پنجم، 1391، ص 133
[4]. مائده/ 26
[5]. موسی صدر، ادیان در خدمت انسان: جستارهایی دربارة دین و مسائل جهان معاصر، تهران: موسسة فرهنگی- تحقیقاتی امام موسی صدر، 1384. ص 300- 307
افزودن نظر جدید