تحریف ادیان آسمانی

  • 1392/09/01 - 20:34
حقیقت "عرفان" نیز که همان روح و مغز دین است، در ابتدا از طرف انبیاء برای راهنمایی و هدایت بشر و ارضای حس فطری عرفانی آورده شده است؛ ولی به تدریج در طول تاریخ دست خوش تحریف ها و انحراف هایی گردیده است.

نخستین دین آسمانی، دین توحیدی بوده و مردم در ابتدا موحد بوده اند، ولی به تدریج در اثر عوامل مختلفی هم چون جاه طلبی برخی از مقام پرستان و هوس بازی بعضی هوا پرستان، ادیان شرک آمیز به وجود آمده است. حقیقت "عرفان" نیز که همان روح و مغز دین است، در ابتدا از طرف انبیاء برای راهنمایی و هدایت بشر و ارضای حس فطری عرفانی آورده شده است؛ ولی به تدریج در طول تاریخ دست خوش تحریف ها و انحراف هایی گردیده است.
دین به معنای مجموعه ای از عقاید، احکام و دستورات اخلاقی به منزله کالبد است که روح آن، توجه به خدا و واصل شدن به حق تعالی است. واضح است که شرافت بدن انسان به واسطه روح است و مطلوب اصلی، تکامل روح و بدن تنها ابزاری برای رشد و تعالی روح است. از این رو هدف اصلی همه انبیاء این بوده که بشر را به خدا نزدیک و روح او را ملکوتی کنند؛ یعنی راه تکامل معنوی و "عرفانی" را به او بیاموزند.
راه تکامل معنوی رو روحی که انبیاء به بشر ارائه دادند، راهی خدایی و عاری از هر گونه کژی بوده است. روح عرفانی ادیان نیز چه از بعد نظری و عقیدتی و چه از بعد عملی و سیر و سلوک رفتاری، مورد تحریف واقع شده است.
تاریخ ادیان نشان می دهد که در مذاهب معروف دنیا، اعم از مذاهب ابراهیمی و مذاهبی نظیر هندوئیسم و بودیسم که بصورت آیین های بت پرستی در آمده اند، گرایش های عرفانی وجود داشته است. این مطلب حتی در مورد یهودیت نیز که پیروان آن در بین همه ادیان، بیش از همه گرایش به مادیات دارند، صادق است.
این ها همه نشانه آن است که تمایل به عرفان، به معنای عامش، تمایلی فطری است و چون دین برای ارضای فطرت است؛ به طور طبیعی راه هایی را برای ارضای این خواسته فطری ارائه داده است. ولی این تعالیم و هدایت ها دست نخورده باقی نمانده و اصولا یکی از علل مهم تجدید نبوت ها، وقوع همین تحریف ها و انحراف ها در ادیان بوده است.
امروزه در میان مسلمانان و گوشه و کنار عالم اسلام بسیاری از مطالب، شکل اصلی و اولیه خود را حفظ نکرده و تصرفاتی در آنها صورت گرفته و پیرایه ها و خرافاتی به آنها راه یافته است. از همین رو وجهه همت رهبر فقید انقلاب حضرت امام رحمه الله علیه این بود که به تعبیر خودشان "اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم" را عرضه کنند و شوائب و پیرایه هایی را که به اسلام بسته شده، بزدایند و با خرافات و انحرافاتی که در اسلام به وجود آمده و امروزه در میان طوایف مختلف مسلمانان رواج دارد، مبارزه کنند.
در همین راستا بر برخی از موضوعات و مسائل مربوط به بحث تحریف ها و انحراف ها در آموزه های عرفانی و دام ها و خطر های موجود در مسیر عرفان، خواهیم پرداخت.
از جمله آن مسائل، بررسی مساله عمدی یا سهوی بودن ایجاد انحراف در دین یا مذهب است که قابل تامل می باشد.
بسیاری از تحریفهایی که در ادیان رسمی و آسمانی واقع شده، از روی عمد، آگاهانه و از جانب دانشمندان همان دین بوده است. در بسیاری از موارد علمای ادیان، به سبب عوامل نفسانی خویش، دین و کتاب خدا را تغییر داده اند. قرآن نیز موید این مطلب است که بسیاری از تحریفها به عمد و از روی طغیان و سرکشی بوده است.
«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»[1]
مردم امتى يگانه بودند پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏ دهنده برانگيخت و با آنان كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند و جز كسانى كه [كتاب] به آنان داده شد پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى] كه ميانشان بود [هيچ كس] در آن اختلاف نكرد پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند به توفيق خويش به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏ كند.
در آیه دیگر نیز همین مطلب با اندکی اختلاف تعبیر، چنین بیان می کند؛
«إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَ مَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ»[2]
دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است و كساني كه كتاب آسماني به آنان داده شد، اختلافي (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهي و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود، و هر كس ‍ به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مي‏رسد، زيرا) خداوند، سريع الحساب است.
یکی از کارهای علمای یهود و نصارا این بود که مطالبی را از خودشان می نوشتند و آنها را به خدا نسبت می دادند و می گفتند: اینها گفته های خداست. قرآن در این باره می فرماید:
«فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ»[3]
واي بر آنها كه مطالبي با دست خود مي‏ نويسند سپس مي‏ گويند: از طرف خدا است تا به بهاي كمي آن را بفروشند، واي بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واي بر آنها از آنچه از اين راه به دست مي‏ آورند!
از این رو به جز قرآن کریم که خداوند خود،  مصون ماندن آن از تحریف را ضمانت فرموده است، سایر کتابهای آسمانی دست خوش تحریف های فراوانی واقع شده اند. امروزه از کتاب حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام هیچ اثری در دست نیست و نمی دانیم چه بر سر آنها آمده است. گرچه عرفان ریشه در معارف وحیانی و الهی دارد و روح و حقیقت دین را تشکیل می دهند، ولی نباید از این مساله غفلت کرد که محتوای ادیان و کتابهای آسمانی در طول تاریخ دست خوش تحریفها و انحرافهای جدی و فراوانی گردیده است. از این رو عرفانها و تعالیم عرفانی موجود را نیز که برگرفته از ادیان الهی و یا به تعبیری، روح و محتوای اصلی آن هاست، نباید حقیقت محض و عاری از هر گونه تحریف و آموزه های خرافی و باطل دانست. نگاهی به تعالیم و روش های متفاوت و بعضا متضاد و متناقض عرفانهای موجود، گواهی متقن و مویدی روشن بر این مطلب است.

منابع:
1-سوره بقره، آیه 213
2-سوره آل عمران، آیه 19
3-سوره بقره، آیه 79
برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک به کتابهای "جستاری در عرفان اسلامی" اثر علامه محمد تقی مصباح یزدی و کتاب "در کوچه های آفتاب" اثر محمد مهدی نادری قمی.

 

دیدگاه‌ها

بسیار عالی... تحریفها زیاد شده . امان چشمانی که خود رابخواب سنگینی زده اند...!؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.