عبدالعظیم حسنی نمونه بارز تقوا و بصیرت در اطاعت از امامت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ جناب عبدالعظیم حسنی، فرزند عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن امام حسن مجتبی (علیهالسلام) است. شخصیتی که دارنده ارزشهای فراوان است، ذریه پیامبر است؛ نسب او با چهار واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) میرسد. ایشان از اصحاب امام هشتم (علیهالسلام) وامام نهم (علیهالسلام) و امام دهم (علیهالسلام) به شمار میرفت و به ویژه، نزد امام دهم (علیهالسلام) منزلتی رفیع داشت به طوری که از آن حضرت نقل شده است: «لو زرت قبر عبد العظيم عندكم لكنت كمن زار الحسين صلوات اللهّ عليه؛[1] اگر قبر حضرت عبدالعظیم که نزد شماست را زیارت کنی، چنان است که گویی قبر حسین (علیهالسلام) را زیارت کردهای.»
ایمان راسخ و محبت خداوند
سیر زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی و مهاجرت از زادگاه و دیار آباء و اجدادی و دست شستن از نعمتها و امتیازهای وطن؛ و ایثار و فداکاریهای فراوان در راه خدا، انسان را به یاد یاران مخلص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میاندازد که برای خدا هجرت کردند و با دست خالی و پای برهنه وبا دل کندن از کسب وکار و خانه، آیندهای پرخوف و خطر را انتخاب کردند، و جان بر کف اخلاص نهادند و دل در گرو محبت خداوند نهادند. به راستی اگر ایمان و محبت خداوند نبود، چگونه قابل تصور بود که ایشان خود را به آب و آتش بزند و از مدینه به عراق و از آنجا به ری برسد.
حضرت عبدالعظیم از مدینه و دیار خویش هجرت میکند، آواره شهرها میگردد و مدتها در ری مخفیانه به سر میبرد و شیعه کم کم با او آشنا میشود و به محضرش راه مییابد؛ او از سوی حکومت وقت به جرم دوستی با خاندان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مورد تعقیب است و در شهرها به عنوان نامهرسان میچرخد، تا از دشمن در امان بماند؛ در حالی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به محبت به اهل بیت و نزدیکانش میفرماید: «أحِبّوا اللّه َ لِما يَغْدوكُم بهِ مِن نِعَمِهِ و أحِبّوني لِحُبِّ اللّه و أحِبّوا أهْلَ بَيْتي لِحُبّی؛[2] خدا را به خاطر نعمتهايى كه به شما ارزانى مىدارد دوست بداريد و مرا به سبب آنكه خدا را دوست داريد، دوست بداريد و خانوادهام را به سبب آنكه مرا دوست داريد، دوست بداريد.»
ارتباط با خدا
احمد بن محمد بن خالد برقی که معاصر عبدالعظیم است میگوید: ایشان در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد. وی در آن زیرزمین، روزها روزهدار بود و شب ها به نماز و مناجات میپرداخت.[3] طبق گفته حماد رازی، ایشان در طول مدت عمرش بیشتر روزها بلکه غالب ایام روزه بود و شب ها را به عبادت و نیایش خداوند متعال میگذراند.[4]
نجاشی در رجالش درباره حضرت عبدالعظیم حسنی، از احمد بن محمد بن خالد برقی نقل میکند که عبدالعظیم پس از آنکه از چنگ سلطان زمان فرار کرد و به ری آمد، در خانه مردی از شیعیان در سکّة الموالی ساکن شد و در آنجا به عبادت اشتغال ورزید. روزها روزه داشت و شبها را به عبادت میپرداخت؛ چنانکه نقل شده است: «و کان (فکان) یعبد اللّه فی ذلک السرب و یصوم نهاره و یقوم لیله.»[5]
در کلام امام معصوم
امام هادی (علیهالسلام) با دیدن عبدالعظیم میگوید: «مرحبا بک یا اباالقاسم، أنت ولّینا حقّاً» و پس از آنکه عبدالعظیم دین خویش را بر امام عرض کرد، امام در تأیید دین وی میگوید: «هذا واللّه دین اللّه الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه؛[6] به خدا سوگند! این همان دین خداست که برای بندگانش پسندیده است، بر آن پایدار بمان.» و آن گاه او را دعا میکند که «ثبتک اللّه بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة.»
ابوحماد رازی میگوید: «دخلت علی علیّ بن محمّد (ع) بسرّ من رأی؛ فسألته عن أشیاء من الحلال و الحرام فأجابنی فیها فلمّا ودّعته، قال لی: یا حمّاد، إذا اشکل علیک من أمر دینک بناحیتک، فسل عنه عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنی و اقرأه منّی السلام؛[7] در شهر سامرا به محضر امام هادی (علیهالسلام) رسیدم و از احکام و مسایل حلال و حرام پرسیدم. امام پاسخ مرا دادند و در هنگام وداع فرمودند: ای حماد! اگر برای تو مشکلی در دین پیش آمد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلامم را به او برسان.»
زیارتی برابر با زیارت قبر حضرت سید الشهدا
شیخ صدوق میفرماید: مردی بر حضرت ابوالحسن علی بن محمد هادی (علیهالسلام) وارد شد، حضرت پرسید کجا بودی؟ گفت: به زیارت حسین (علیهالسلام) رفته بودم. امام (علیهالسلام) فرمودند: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شما است زیارت میکردی، چون کسی بودی که قبر حسین (علیهالسلام) را زیارت کرده است.[8]
در نگاه دیگران
در عظمت خُلق عظیم و قلب سلیم این سید کریم همین بس که امامان معصوم معاصرش و تمامی تذکره نویسان، او را ستودهاند و تاریخ نگاران دوست و دشمن، حتی یک مورد انحراف و اعوجاج و یک نقطه سیاه در زندگانیش نیافتهاند و در طول تاریخ، او را به جلالت قدر ستودهاند و عالمان رجال، همگی از او به تقوا و پارسایی یاد کردهاند.
آنچه باعث توثیق و اعتماد اصحاب سیر و سلوک به آیین اخلاقی حضرت عبدالعظیم حسنی میگردد، این امتیازات او است که شهد معرفت و حکمت را از زلالترین سرچشمه آن نوشیده است. چه افتخاری بالاتر از اینکه این شخصیت، هم در اوج شرافت نسبی و هم دست پرورده امامان معصوم (علیهمالسلام) معاصر خویش است. «مع ما له من النسب الظاهر و الشرف الباهر... اذ لیس سلالة النبوة و الطهارة کأحدٍ من الناس، اذا ما آمن و اتّقی و کان عند آبائه الطاهرین مرضیّاً مشکوراً؛[9] و دارای نسب روشن و شرافت آشکاراست؛ ... چرا که سلاله نبوّت و طهارت است ...»
سید الکریم عبدالعظیم حسنی، نمونه زیبایی از اسوههای علم و عمل در این مکتب توحیدی است. با تأسف بسیار باید گفت که در عصر او و دوران پس از او، شرایطی فراهم نشد تا فضایل امثال ایشان ثبت گردد. از این رو، بسیاری از مکارم اخلاقی این سید کریم، از حافظه تاریخ محو شد.
پینوشت:
[1]. کامل الزیارات، ابن قولویه، ج1، ص324.
[2]. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج1، ص139.
امالی، طوسی، ص633.
[3]. زندگانی عبدالعضیم حسنی، ص27.
[4]. زندگانی عبدالعضیم حسنی، ص32.
[5]. رجال نجاشی، ص247.
[6]. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، واژه عبدالعظیم، ح83.
[7]. روضات الجنات، خوانساری، ج4، ص208.
[8]. ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ص160.
[9]. الرواشح السماویة، ص86.
افزودن نظر جدید