اتهام دروغ قطب دراویش به مذهب تشیع
اتهام دروغ قطب دراویش به مذهب تشیع
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد اسماعیل صلاحی که ادعای قطبیت در فرقه صوفیه گنابادی دارد، خود را امام حاضر و ظاهر معرفی کرد و برای اثبات این ادعای خود، نسبت دروغ و ناروایی را متوجه مذهب تشیع کرد. وی ادعا کرد که مقام و جایگاه امامت به دوازده نفر ختم نمی شود و روایاتی که در مورد ختم امامت؛ در دوازده نفر هست را فقط اهل سنت نقل کرده و بر چهار خلیفه و چند نفر از خلفای عباسی اطلاق شده است. [1]
برخی ادعا میکنند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلّم) هیچ تصریحی به امامت دوازده امام شیعه نکرده و این تعداد به طور اتفاقی تنظیم شده است. کما اینکه صلاحی نیز چنین باوری دارد و معتقد است که مسئله منحصر بودن امامت در دوازده نفر از اهل بیت (علیهم السلام) در گذر زمان و سیر تطورات شیعه جزء عقاید مذهب تشیع قرار گرفته است.
درواقع این ادعا توهینی بزرگ به مکتب تشیع و دروغ بستن به ساحت مقدس ائمه اطهار (علیهم السلام) و نادیده گرفتن روایات شیعه در این باب است. چندین نوع روایت و حدیث درباره انحصار امامت در اهلبیت (علیهم السلام) وارده شده که اولین و معروفترین حدیثی که امامت را در اهلبیت (علیهم السلام) منحصر مینمایند حدیث ثقلین است که در کتب شیعه و اهلسنت به تواتر وارد شده است.
نوع دوم، روایاتی است که به تعداد امامان تصریح میکنند و تعداد آنان را به "دوازده" منحصر میکنند، به همین جهت به آنها "اثنی عشر" گفته میشود. در صحیح مسلم از جابر بن سمره نقل شده که پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «لا یزال هذا الامر عزیزاً الی اثنی عشر خلیفةً...کلهم من قریش»؛ پیوسته امر امامت در بین است با وجود دوازده خلیفه پایدار خواهد بود، که همگی آنها از قریش هستند. [2]
نوع سوم، روایاتی است که علاوه بر تعداد ائمه (علیه السّلام) به نام آنها هم تصریح کردهاند. این احادیث در منابع فریقین بیان شده است. ازجمله اینکه خوارزمی در مقتلالحسین از سلمان المحمدی نقل میکند که: به حضور پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شدیم که حسین (علیه السّلام) در آغوش او بود، چشمان او را بوسید و فرمود: «انک سید ابو سادة، انک امام ابن ائمه، انک حجة ابن حجة ابو حجج تسعه من صلبک، تا سعهم قائمهم »؛ تو سید و آقا و سرور بزرگواران هستی، تو خود امام و فرزند ائمه هستی، تو خود حجت و فرزند حجت خدایی و پدر ۹ امام بعد از خود هستی که آخرین آنها قائم آل محمد (عجّلالله فرجه الشریف) است. [3]
یا جوینی در فرائدالسمطین نقل میکند که: «نعثل یهودی به پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلّم) گفت: از وصی خود به ما خبر بده، چرا که هیچ پیامبری نیست مگر این که وصی و جانشین دارد و نبی ما یوشع بن نون را وصی خود قرار داد. پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلّم) در جواب فرمودند: همانا وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسین و بعد از آنها ۹ امام دیگر از صلب حسین هستند. نعثل میگوید: ای محمد نام آن ۹ نفر را برایم بگو، پیامبر هم نام یکایک آنها را بیان میکند». [4]
این ادعای صلاحی اولاً برخواسته از طرز تفکر انحرافی در بین بزرگان صوفیه است که مقام و جایگاه امامت را انتخابی میدانند درحالی که امامت انتصابی و من الله است.
ثانیاً گویا مسئله امامت را به عنوان یکی از اصول دین که تغییر ناپذیر و خدشه ناپذیر است را قبول ندارد. زیرا قائل است که مسئله انحصار امامت در دوازده نفر بعدها جزء سیر تطورات تشیع وارد شده است. حال آنکه این ادعا نقص و توهینی بزرگ برای تشیع است.
ثالثاً صلاحی در این مسئله وجود و جایگاه مبارک حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نادیده گرفته است.
پی نوشت:
[1]. صفحه شخصی اینستاگرام، همان، 24 / 8/ 1400
[2]. نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص ۱۴۵۳
[3]. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، مکتبة المفید، قم، ج۱، ص ۲۱۲
[4]. جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، مؤسسة المحمودی، بیروت، ج۲، ص ۱۳۴
افزودن نظر جدید