دیدگاه سخیف تصوف به جایگاه والای پیامبر اعظم(ص)
از وظایف و تکالیف شرعی و اخلاقی هر مسلمان رعایت ادب و احترام گذاشتن به پیامبر اعظم (ص) و اهلبیت وی (ع) است، اما عدهای از صوفیان که ادعای شیعه بودن دارند، سخنانی سخیف و نامربوط نسبت به پیامبر اکرم (ص) بیان کردند که دور از شأن و منزلت ایشان است.
در دین اسلام، احترام و اطاعت به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) از واجبات شمرده شده، بهگونهای که بیاحترامی نسبت به مقام و جایگاه حضرت، از گناهان کبیره محسوب میشود. اما در فرقهی تصوف، از سوی بعضی از سران و اقطاب صوفیه، سخنان سخیفی، دراینباره مطرح شده است. یکی از صوفیانی که دراینباره نظرات مزخرفی را بیان کرده، بایزید بسطامی است. به وی گفتند: «روز قیامت که میشود مردم در زیر لوای محمد خواهند بود، گفت به خدا قسم، لوای من از لوای محمد بزرگتر است که پیغمبران و خلایق در تحت لوای من باشند.»[عطار، تذکرة الاولیا، ج2، ص146] در حالی که بسیاری از آیات و روایات، در اشرفیت و افضلیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است، چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) دربارهی مقام و برتری پیامبر خدا فرمودند: «خداوند مخلوقی برتر از محمد (صلی الله علیه و آله) نیافریده است.»[کلینی،اصول کافی، ج3، ص258.]
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) بهعنوان آخرین پیامبر الهی، از طرف خداوند متعال مبعوث شدند تا مردم را به صراط مستقیم الهی، رهنمون و آنان را در انجام اعمال نیک و بازداری از گناهان، تبشیر و انذار کنند. بدینسان دین اسلام به رهبری پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) بسیاری از مردم را به خود جذب کرد و مسلمانان نیز علاوه بر عمل به قرآن، موظف به الگوگیری از رفتار و اخلاق و رفتار نبوی شدند.
در دین اسلام، احترام و اطاعت به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) از واجبات شمرده شده، بهگونهای که بیاحترامی نسبت به مقام و جایگاه حضرت، از گناهان کبیره محسوب میشود. در این راستا فرقهی تصوف که ادعای مسلمانی و شیعهبودن میکنند، دیدگاههای مختلفی را، نسبت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عنوان کردند، که از سوی بعضی از سران و اقطاب صوفیه، سخنان سخیفی نیز، دراینباره مطرح شده است که جایگاه والای حضرت را خدشهدار کرده و حتی خود را برتر از ایشان دانستهاند. یکی از صوفیان مشهور که دراینباره نظرات و شطحیات مزخرفی را از خود بیان کرده، بایزید بسطامی است که به وی گفتند: «روز قیامت که میشود مردم در زیر لوای محمد خواهند بود، گفت به خدا قسم، لوای من از لوای محمد بزرگتر است که پیغمبران و خلایق در تحت لوای من باشند.»[1]
این ادعای برتری و افضلیت بایزید از پیامبر خدا در حالی است که خداوند متعال در قرآن فرمود: «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَی [ضحی/5] و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى» و بسیاری از آیات دیگر که در اشرفیت و افضلیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) دربارهی مقام و برتری پیامبر خدا فرمود: «ما بَرأ اللّهُ نَسَمَةً خَیْراً مِنْ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله...[2] خداوند مخلوقی برتر از محمد (صلی الله علیه و آله) نیافریده است.»
بایزید حتی پا را از این فراتر گذاشته و جملهی «سبحانی ما اعظم شأنی» را در شأن خود خوانده و تنزیه و تسبیحی که فقط مخصوص حقتعالی است و حتی انبیاء و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) هم مدعی آن نشدند را به خود نسبت داده است، که بعضی از سران صوفیه این کلام بایزید را باور کرده و حتی از شنیدن آن آشفته و مدهوش شدند که این جهالت وحماقت آنان را نشان میدهد.
چنانچه گفته شده: «روزی مولانا در حالیکه از مدرسه پنبهفروشان قونیه، بیرون آمده و بر شتری سوار بود، بهاتفاق جماعتی از طلاب علم میرفت، شمس تبریزی به او برخورد کرد و پرسید: بایزید بسطامی بزرگتر است یا محمد بن عبدالله. مولانا گفت: این چه سؤال است؟ محمد خاتم پیغمبران است، چگونه میتوان بایزید را با او مقایسه کرد. شمس تبریزی گفت: پس چرا پیغمبر میفرماید: «ما عرفناک حق معرفتک» و بایزید بسطامی میگوید: «سبحانی ما اعظم شأنی». مولانا بهطوری آشفته شد که از شتر افتاد و مدهوش شد، چون بههوش آمد با شمس به مدرسه رفت و تا چهل روز در حجرهای با او خلوت داشت.»[3]
و یا روزبهان بقلی شیرازی در کتاب کشفالاسرار خود، فضایلی را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل میکند که بسیاری از آنان، داستانهایی دروغین و ساختهشده از خیالات ذهنی وی بوده، که نوعی بیاحترامی و توهین به ساحت مقدس حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) محسوب میشود. وی در اینباره گفته: «تا چشم گشودم همه بزرگان صوفی را از دورترین نقاط ترکستان تا به مغرب دیدم که در جلال او مینگریستند. آنگاه محمد (ص) را با دیگر پیغمبران دیدم که به جلال او خیره بودند. سپس جبرئیل و تمام کروبیان را مشغول مشاهده قدس یافتم... در حالیکه من میان صوفیان همچون مستی شیدا روی سوی او داشتم، پس به من نزدیک شد و به رقصم آورد، خود نیز با من به حالت در آمد، از میان آن همه، مرا ویژه کرد. هنگامی که شیرینی گستاخی را چشیدم، ناگاه فریاد ملکوتیان و بانگ صمدانیان و نعره ربانیان بر من چیره شد»[4]
این اقوال صوفیان، ماهیت تصوف را نشان میدهد که فرد را بهشدت دچار تکبر درونی و بلکه دچار جنون خودپرستی می کند تا خود و امثال خود را افضل از همگان، حتی پیامبران الهی و ائمهی معصومین دانسته و درنتیجه سخنان سخیف و توهینآمیزی را نسبت به آنان از خود نقل کردهاند.
پینوشت:
[1]. عطار نیشابوری، تذکرة الاولیا، تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۲۱ هجری شمسی، ج2، ص146.
[2]. کلینی،محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمرهای، تهران، انتشارات اسوه، 1381 ه.ش، چاپ پنجم، ج3، ص258.
[3]. افلاکی، شمس الدین محمد ، مناقب العارفین، بهتصحیح تحسین یازیجی، تهران، دنیای کتاب، چاپ چهارم1385 ، ج2 ، ص 620.
[4]. روزبهان بقلی شیرازی، ابونصر، کشف الاسرار، نسخه خطی شماره 931 ، کتابخانه آستان قدس رضوی، ص25.
دیدگاهها
vademoghadas.ir
1396/03/24 - 18:38
لینک ثابت
مطلبی کاربردی و مفیدی بود
افزودن نظر جدید